جیمز براردینلی : توجه به ضربه مغزی به عنوان يک آسيب مغزی جدی پديدهای نسبتاً جديد است. تا سالها، اصطلاح عاميانه «ضربه مغزی شدن» چيزی بود که افراد با بی تفاوتي هنگام شنيدنش...
25 آذر 1395
توجه به ضربه مغزی به عنوان يک آسيب مغزی جدی پديدهای نسبتاً جديد است. تا سالها، اصطلاح عاميانه «ضربه مغزی شدن» چيزی بود که افراد با بی تفاوتي هنگام شنيدنش شانه بالا میانداختند. در ورزشکارها درمانش خوردن يک جفت آسپيرين و برگشتن به زمين بود. اين تفکر منجر به پيدايش نسلی از بازيکنان فوتبال شد که سالها بعد از تمام شدن نبردهای گلادياتورگونه شان در زمين بازی دچار علائم عارضه ای میشدند که امروزه به انسفالوپاتی تروماتيک مزمن (CTE) معروف شده است. بعد از اين که دکتر بنت اومالو (ويل اسميت) هنگام اتوپسی از بازيکن سابق خط ميانی تيم پيتزبورگ استيلرز، مايک وبر (ديويد مورس)، CTE را کشف میکند، يافته هايش دنيای ورزش را به لرزه در میآورند. تنها سالها بعد از انکارهایی از جنس صنعت دخانيات آمريکا، ليگ ملی فوتبال امريکا (NFL) مجبور به قبول خطرات ضربات مغزی شد و «پروتکلهایی» را برای رسيدگی (هر چند ناقص) به مشکلات سلامتی ناشی از آن تدوين کرد. اين مشکل اساسی است: تا زمانی که فوتبال وجود دارد، ضربات مغزی نيز وجود خواهند داشت و مادامی که ضربات مغزی وجود داشته باشند، خطرات CTE در کمين هستند.
«ضربه مغزی»(Concession) پاسخی برای اين معما ندارد. در طول حدود دو ساعت از زمان فيلم، اومالو موفق به شناسایی اين بيماری و علت اصلی اش میشود، اما غير از ممنوع کردن فوتبال (اتفاقی که هرگز رخ نخواهد داد)، راه حل ديگری برايش نيست. در يکی از ستونهای تحليلی اخير نشريه نيويورک تايمز اومالوی واقعی گفته بود که ديگر نمیتواند باور کند که جوانان زير ۱۸ سال مجاز به انجام ورزشهای دارای برخوردهای شديد باشند. تا جایی که فيلم، به کارگردانی پيتر لندزمن بعد از کمک گرفتن از ريدلی اسکات در ساخت فيلم، مربوط به تحقيقی است که اومالو را به سمت چنين موضع گيری سختی هدايت کرد، درامی جذاب و متقاعد کننده است. با اين حال، مشکلات «ضربه مغزی» در عدم تمايل اين فيلم به دنبال کردن رويکرد «افشاگر»(Spotlight) و تمرکز روی جنبه های روندی داستان نهفته اند. المانهای نامربوط و جانبی فيلم، عشق اومالو به همسر احتمالی اش، پرما (گوگو ام باتاراو)، رقابت با يک پاتولوژيست ديگر، داستان را متراکم و فيلم را به يک ماجرای تقابل انسان با سيستم ژنريک تقليل دادهاند.
ويل اسميت تمام وجودش را صرف نقشی کرده که از او میخواهد تا يک تغييرشکل فيزيکی دقيق را تجربه کند، لهجه نيجريه ای قابل باوری را تقليد کند و بازی کنترل شده و تغيير يافته ای را ارائه دهد. اين يک نقش آفرينی موثر است، گرچه اين که آيا ارزش دريافت اسکار را دارد يا خير هنوز مشخص نيست. همچنين کنايه بسيار ظريفی در فيلم وجود دارد. علاوه بر فوتبال، ورزش دارای بالاترين ميزان وقوع CTE بوکس است و در گذشته اسميت نقش يکی از معروفترين قهرمانان اين ورزش، محمد علی کلی، را بازی کرده است.
اگرچه اين فيلم در نگاه اول يک نمايش فردی است، اما برخی اسامی آشنا برای پشتيبانی از اسميت حضور يافته اند. آلبرت بروکس (در نقش دکتر سيريل وکت) و آلک بالدوين (دکتر جولين بيلز) نقش دو پزشکی را بازی میکنند که دوشادوش اومالو کار میکنند و برخی ترکشهایی که به سمت اومالو شليک میشوند را به سوی خود جذب میکنند. اگرچه ديويد مورس در نقش وبستر مبتلا به CTE حضور زيادی روی پرده ندارد، بازیاش به خوبی اثرات CTE را نشان میدهد. تنها بازيگری که به اشتباه در فيلم حضور دارد لوک ويلسون در نقش راجر گودلل است. ويلسون اصلاً شبيه کميسار NFL نيست و بازیاش بسيار يکنواخت است.
هسته دراماتيک «ضربه مغزی» محکم است و عدم تمايلش به جذاب نشان دادن تاکتيک های NFL احتمالاً باعث بالا رفتن ابروی خيلی ها میشود. وقتی که صحبت از اين میشود که چگونه اين ليگ از اطلاعات جعلی، گردن کلفتی و مبهم جلوه دادن امور برای محافظت از محصول خود به قيمت جان و سلامتی انسانها استفاده می کند، فرق زيادی با شرکتهای دخانيات يا آزبست ندارند. «ضربه مغزی» نشان میدهد که فرو کردن سر در برف منحصر به NFL نيست و اين که اين ليگ به سختی برای بد جلوه دادن و بی حرمت کردن اومالو تلاش میکند.
وقتی که «ضربه مغزی» سعی میکند که به هدف خود وفادار بماند، به اندازه هر فيلم ديگری که درباره مبارزه عليه يک سازمان عظيم و فاسد است جذاب میشود. اما حدود ۱۵ دقيقه از زمان «ضربه مغزی» به نظر در فيلمنامه قرار داده شده است تا به اشتباه شخصيت اصلی فيلم را انسانیتر جلوه دهد. اگر اين صحنه ها بهتر نوشته میشدند، میتوانستند جواب بدهند اما انگار از يک فيلم تلويزيونی بيوگرافيک گرفته شدهاند. آنها بيشتر باعث پرت شدن حواس بيننده میشوند تا به ارتقای فيلم کمک کنند. با اين حال، به طور کلی بايد به «ضربه مغزی» تبريک گفت. ظاهراً لندزمن مرعوب غول NFL نشده است و فيلم به نکات خوبی درباره اين که چگونه طمع شرکتها هميشه به سلامتی و ايمنی انسانها لطمه میزند اشاره کرده است. «ضربه مغزی» هميشه درخشان نيست، اما به اندازه کافی برای ناديدن گرفتن صحنه های ضعيفتر متقاعد کننده است.
این فیلم نگاهی به زندگی سخت و در عین حال پنهان بازیکنان فوتبال آمریکایی دارد، از جمله صدمات فیزیکی و روحی که به آنها وارد می شود. دکتر بنت اومالو (ویل اسمیت) آسیب شناسی است که زندگی این بازیکنان را مورد بررسی قرار می دهد...