میثم کریمی : «سفر ستاره ای به سوی تاریکی » دوازدهمین فیلم براساس مجموعه داستانهای « سفر ستاره ای » است که در سال 2013 بر پرده سینماها آمده است ( این...
13 آذر 1395
«سفر ستاره ای به سوی تاریکی » دوازدهمین فیلم براساس مجموعه داستانهای « سفر ستاره ای » است که در سال 2013 بر پرده سینماها آمده است ( این مجموعه در ایران با نام « پیشتازان فضا » شناخته می شود ) . پیشینه این مجموعه هیجان انگیز و بسیار محبوب، به حدود نیم قرن پیش و سریال « سفر ستاره ای » باز می گردد که در آن زمان از تلویزیون پخش شد و خیلی زود توانست طرفداران بی شماری را بدست بیاورد. در واقع شاید بتوان نقش مجموعه « سفر ستاره ای » را حتی بیش از یک مجموعه ساده تلویزیونی در نظر گرفت چراکه این مجموعه نقش بسزایی در علاقه مند شدن مردم به دنیای نجوم و فضا در حدود نیم قرن پیش داشت. در آن دوران، کمتر کسی به جز دانشمندان و قشر تحصیل کرده ، از سیارات و نجوم و در مجموع، شرایط بیرون از جو کره زمین اطلاعات داشتند، ولی پخش سریال « پیشتازان فضا » و جذابیت های بصری آن باعث علاقه مند شدن بسیاری از مردم به علم نجوم شد؛ اتفاقی که شاید بتوان از آن به عنوان قدرت رسانه هم یاد کرد.
اما « سفر ستاره ای » پس از نخستین فصل موفقش در سالهای بین 1966 تا 1969، نتوانست توفیق مشابهی را تجربه کند و اگرچه این داستان همیشه محبوب و دوست داشتنی بوده ، اما هرگز نتوانست در حد و اندازه های نسخه اول این مجموعه موفق ظاهر شود تا اینکه در سال 2009 جی جی آبرامز نسخه ای تازه و پر زرق و برق را اینبار در قامت فیلم بلند سینمایی ، روانه سینماها کرد که این نسخه دقیقاً همان چیزی بود که طرفداران « سفر ستاره ای » منتظرش بودند! در نسخه سال 2009 ، « سفر ستاره ای » فیلمنامه خوب، جلوه های ویژه جذاب با رعایت المان های کلاسیک این مجموعه را به همراه داشت که توانست نظر مساعد اکثر طرفداران را به دست آورده و راه را برای ساخت قسمت های جدید فراهم آورد که حالا این اتفاق پس از 4 سال رخ داده و آخرین2 نسخه « سفر ستاره ای » با عنوان « سفر ستاره ای به تاریکی » به اکران درآمده است.
پس از اتفاقات قسمت قبل، کاپیتان جیمز تی کیرک ( کریس پاین ) جسور تر و بی باک تر از گذشته شده و تصمیم دارد تا صلح و امنیت را به هر قیمتی به کهکشان بازگرداند. کاپیتان کیرک در آخرین اقدام خود، به منظور نجات همراه همیشگی اش اسپاک ( زاخاری کویینتو ) و البته اهالی بومی سیاره نیبیرو که در حال سوختن و انفجار است، خودش ، استارفلیت و حتی مجموعه یو اس اس اینترپرایز را با خطر امنیتی کم نظیری مواجه می کند که همین امر سبب می شود وی از طرف کاپیتان کریستوفر پایک ( بروس گرینوود ) خلع درجه شده و همچنین برای همیشه از اسپاک جدا شود. این تصمیم سخت گیرانه برای کیرک بسیار سخت و غیرقابل تحمل است اما دیری نمی پاید که استارفلیت هدف حمله یکی از اعضای خود به نام خان ( بندیکت کامبرباچ ) قرار میگیرد که افراد زیادی را به کام مرگ می فرستد. کیرک که در جریان این حمله عزیزترین فرد خود یعنی کاپتیتان پایک را از دست داده، از طرف فرمانده مارکوس ( پیتر والکر ) عنوان کاپیتانی را بازپس می گیرد و مامور می شود تا به همراه خدمه اش به سوی محل اقامت خان سفر کرده تا انتقام خودشان را از او بگیرند اما...
بزرگترین چالشی که سازندگان آثار اکشن – تخیلی – فضایی همواره با آن مواجه هستند، این است که بتوانند آثارشان را به نحوی ساخته و ارائه دهند که طیف وسیعی از مخاطبین نسبت به اثر ساخته شده رضایت کامل داشته باشند و تعداد کمتری از فیلم خوششان نیاید و همچنین تماشاگرانی که اولین بار است به تماشای فیلم می3 نشینند نیز به جمع طرفداران اضافه شوند! در واقع می توان اینطور گفت که به جز مجموعه « جنگ ستارگان » که با استقبال عجیب و غریب و کاملاً بی نظیری در بین سینما دوستان مواجه بوده ، هرگز فیلمی فضایی – تخیلی – اکشن ساخته نشده که بتواند دو سوم طرفدارانش را راضی کرده باشد.
اما جی جی آبرامز با « سفر ستاره ای به سوی تاریکی » چنین کار بزرگی را انجام داده است. « سفر ستاره ای به سوی تاریکی » دقیقاً از همان الگوریتم هایی پیروی می کند که مورد علاقه تماشاگران آثار علمی و تخیلی محسوب می شود. آبرامز « سفر ستاره ای... » را طوفانی آغاز می کند و با فستیوالی از تکنیک های های جدید جلوه های ویژه به سراغ تماشاگر می آید که نمونه اش را پیش از این کمتر دیده ایم. در واقع آبرامز با این افتتاحیه هیجان انگیز در نیبیرو ، باعث می شود تماشاگر به صندلی میخکوب شده و از همان دقایق ابتدایی محو قدرت تصویر و زیبایی بصری اش شود. در ادامه این افتتاحیه بسیار هیجان انگیز، جایش را به مقدمه چینی برای روایت داستان اصلی می دهد. داستانی که اصلاً جدید نیست اما برای اینکه بتواند بستر اتفاقاتی هیجان انگیز را در ادامه محیا کند، کفایت می کند.
کاپیتان کیرک که متعصب و بسیار جسور است، به خاطر جسارت و شجاعتش ، از مقام کاپیتان عزل می شود اما خیلی زود این عنوان را پس میگیرد و می رود تا حسابی به کسی که به منطقه و سفینه آنها حمله کرده ، گوشمالی دهد. این داستان شاید کلیشه ای ترین داستان ممکن برای یک اثر سینمایی محسوب می شود اما جی جی آبرامز با هوشمندی و درایت کامل، این داستان کلیشه ای را به حدی در موقعیت های ناب و تصاویر جذاب و بی نظیر به تصویر کشیده که دیری نمی پاید که تماشاگر به راحتی محو آن می شود. فیلمنامه « سفر ستاره ای به سوی تاریکی » اگرچه بسیار سرراست و ساده و بدون هرگونه پیچیدگی است ( کسی هم به غیر از این از یک اثر اکشن – تخیلی – فضایی انتظاری ندارد! ) ، اما با اینحال چنان روایت محکم ، 5تدوین مناسب و زمان بندی عالی در تعریف هایلایت های داستان دارد که جای هیچگونه گله و شکایتی بر جای نمی گذارد. شاید مدتها زمان لازم باشد تا بتوانیم فیلمی با محوریت فضا را مشاهده کنیم که در آن یک داستان ساده و " انتقام محور " با چنین قدرت و تسلطی روایت شده باشد که حتی دقایق آخرش بتواند احساسات تماشاگر را برانگیزد.
جلوه های ویژه و افکت های کامپیوتری ، دیگر نقطه قوت « سفر ستاره ای به سوی تاریکی » هست که در هر لحظه از فیلم خودنمایی می کند. جی جی آبرامز با اطلاع از کیفیت بسیار بالای جلوه های ویژه فیلمش ، سکانس افتتاحیه را با مجموعه ای از افکت های کمتر دیده شده و بسیار با کیفیت به تصویر کشیده که به راحتی می تواند تماشاگر را غافل گیر کند و حتی اجازه پلک زدن هم به او ندهد! بطور کل در مورد جلوه های ویژه « سفرهای ستاره ای به سوی تاریکی » می توان گفت که در سطح بسیار بالایی، با کیفیت اجرایی قدرتمند تر از هر زمان دیگری ، به تصویر کشیده شده که می تواند تجربه فوق العاده ای را برای تماشاگران رقم بزند. پیشنهاد شخصی من این است که اگر به فناوری سه بعدی دسترسی دارید، حتما این فیلم را بصورت سه بعدی ببینید چراکه خوشبختانه اینبار سیستم سه بعدی ، هیچگونه کمبودی ندارد و از تاریکی ها و گیج رفتن سر هم که قبلاً با سری « نبرد تایتان ها » تجربه اش کردیم، خبری نیست! البته تجربه تماشای سکانس افتتاحیه فیلم در پرده عریض ایمکس ( IMAX )، اتفاق خوشایند و فراموش نشدنی ا6ست که اگر بتوان به آن دسترسی داشت ، واقعاً ارزش تجربه اش را دارد . ( در ایران علی رغم اینکه فرمت سه بعدی و فیلمهایی با این فرمت در حال فراگیر شدن هست ، اما سیستم پرده عریض IMAX هنوز برای فیلمها بکار گرفته نمی شود )
خوشبختانه بازیگران اصلی فیلم هم که در نسخه سال 2009 ، همگان در مورد ترکیب آنها ( مخصوصا کریس پاین و زاخاری کویینتو ) و حضورشان در یکی از محبوب ترین آثار علمی - تخیلی نگران بودند، کارشان را به خوبی انجام داده اند. کریس پاین که در این قسمت بی اعصاب تر شده، در نقش کاپیتان کیرک راحت و بی دردسر است و در صحنه هایی که در پرده سبز هم قرار دارد به خوبی نقشش را ایفا کرده است! زاخاری کویینتو در نقش افسر ارشدِ کیرک، همان تسلط همیشگی را دارد و سکانس های مشترکش با کریس پاین مثل قسمت قبل، تماشایی از آب درآمده. زوئی سالدانا و آلیس ایو هم از جمله خوب های این فیلم به شمار می روند. البته سانسور یکی از سکانس های فیلم در برخی از کشورها که آلیس ایو در آن حضور داشت، معروف ترین نکته درباره وی در این فیلم است! اما یکی از نکات جذابی که در حین تماشای « سفر ستاره ای به سوی تاریکی » با آن مواجه می شویم، بازیگر نقشی منفی فیلم است که صدای بسیار زیبایی دارد و تقریباً در تمام طول مدت فیلم در حال گفتن تک جمله و یا مونولوگ است! این بازیگر که بندیکت کامبرباچ ( یک اسم کاملاً انگلیسی! ) نام دارد، اهل انگلستان است و یکی از خوب های تئاتر4 لندن محسوب می شود که حضورش در « سفر ستاره ای به سوی تاریکی » و آن مونولوگ ها و تک جمله هایش، حسابی لذت بخش و جالب است!
« سفر ستاره ای به سوی تاریکی » اثری کامل و بکدست در ژانر علمی – تخیلی – اکشن محسوب می شود که تمامی ویژگی های یک اثر به یاد ماندنی را در خود دارد. « سفر ستاره ای به سوی تاریکی » یک بلاک باستر کامل با تمام ریخت و پاش های آشنای این ژانر است که به خوبی از تمام ظرفیت هایش استفاده کرده. این فیلم اگرچه داستان جذاب و تازه ای برای تعریف کردن ندارد، اما تدوین عالی و زمان بندی بی نظیری در روایت هایلایت های داستانش دارد که باعث می شود تماشاگر هرگز احساس خستگی نکند.
در تعریف عامیانه واژه " بلاک باستر " همواره بر پر هزینه بودن و پر زرق و برق بودن اثر تاکید می شود. آثاری نظیر فیلمهای اَبَر قهرمانی با حضور انواع و اقسام موجودات تخیلی که از هر نقطه ای از تصویر در حال سرازیر شدن هستند! « سفر ستاره ای به سوی تاریکی » اگرچه یک اثر بلاک باستر پر هزینه و پر زرق و برق است، اما خوشبختانه به اندازه کافی مسلط بر داستان و اتفاقات پیرامونش هست که بتوانیم آن را بهترین بلاک باستر سال خطاب کرد.
بعد از اینکه خدمه سفینه "اینترپرایز" با یک تهدید وحشتناک از جانب یکی از افراد سازمان خودشان مواجه می شوند, "کاپیتان کیرک" تصمیم می گیرد یک گروه تعقیب تشکیل دهد و برای دستگیری آن شخص و پیدا کردن سلاح کشتار جمعی اش وارد منطقه جنگی شوند و ...