بِرایان تاله ریکو : پيش از هر چيز نکته اي درباره اسپويلرها[۱]: نوشتن درباره درام دوست داشتني «مردان مَد[۲]/ Mad Men» ساخت شبکه تلويزيوني AMC هميشه براي منتقدان بخشي از يک سرگرمي بوده است....
15 آذر 1395
پيش از هر چيز نکته اي درباره اسپويلرها[۱]: نوشتن درباره درام دوست داشتني «مردان مَد[۲]/ Mad Men» ساخت شبکه تلويزيوني AMC هميشه براي منتقدان بخشي از يک سرگرمي بوده است. از جمله دلايل اصلي جذاب بودن اين سريال براي علاقمندانش، روشي است که سريال از آن براي نقل داستانهاي خود استفاده ميکند و از اين روي حتي جزئيترين نکات را ميتوان يک اسپويلر تلقي کرد. و اين شبکه به داشتن سياستهاي بسيار سختگيرانه در زمينه ارائه اطلاعات درباره محصولاتش معروف است و هرگز توضيحي درباره سالي که يک فصل از سريال در آن ساخته شده، شخصيتهاي جديد يا برخي جزئيات فيلمنامه بيرون نميدهد. بسيار خوب، بخش زيادي از جزئياتي که مايليد از آنها باخبر شويد، اينها هستند: دان کجاست؟ چه کار ميکند؟ با کي کار ميکند؟ [البته] اين موارد اينجا فاش نميشوند نه تنها به اين دليل که سعي ميکنيم به پروتکلي که با شبکه هاي تلويزيوني داريم پايبند باشيم، بلکه به اين خاطر که مَتيو وينر (خالق سريال) با کمک همين جزئيات است که با دقت تمام لايه هاي [بيروني] شخصيتهايش را ميکند و موفقيت چشمگير اين سريال را منجر ميشود.
«آمادهايد؟ چون ميخواهم که با دقت توجه کنيد. اين تازه اول ماجراست.»
ابراز شگفتي يکي از طرفداران شخصيت سريال بعد از شنيدن کلمات فوق نخستين چيزي است که دوربين مستقيماً در اولين قسمت فصل آخر اين مجموعه نشان ميدهد. بي شک اين بخش عمداً براي ارجاع شما به خودتان، بينندگان، طراحي شده است. وينر دارد ميگويد، «دقت کنيد. قرار است اين فصل درگيرتان کند.» و بعد شخصيتي که چند خط بالا را گفته ميرود تا يک محصول را تبليغ کند- گفتماني آشنا در دنياي اين سريال- اما اين تبليغ درباره تغيير دوران و بروز چهره جديد کسب و کار است. ميگويد، «اين يک گفتگوي ساده است». امکان تماشاي دوباره اين گفتگو[۳] به صورت هفتگي فوقالعاده است.
ماهيت خود ارجاع دهنده صحنه آغازين در سراسر قسمت اول فصل آخر تکرار ميشود. نقشهاي جنسيتي[۴] يکي از المانهاي برجسته سريال «مردان مَد» بودهاند و از اين روي معرفي مجدد دان (با بازي جان هَم) با جمله «من يک مرد هستم و غير از دوست داشتن تو کاري ازم ساخته نيست» اصلاً تصادفي نيست. وقتي يکي از شخصيتها به مِگان (با بازی جِسيکا پارِي) به عنوان «فردي که باعث تحريک احساسات قدرتمند ميشود» اشاره ميکند، تقريباً فکر نکردن به اين که او تفرقه اندازترين شخصيت کل تاريخ اين سريال بوده غيرممکن است. و تازه هنوز ماهيت خودآگاهانه «مردان مَد» رو نشده و اين تنها چشمکي به مخاطباني است که سالها مشغول تماشاي دقيق اين سريال هستند.
سالها يکي از درونمايه هاي اساسي «مردان مَد»، نقشهاي در حال تغيير مردان و زنان در دوره اي از زمان است که در آن سريال اتفاق ميافتد و اين اِلمان با شروع فصل نهايي قويتر ميشود. پِگي (با بازي اِليزابِت ماس)، جوآن (با بازي کريستين هِندريکس)، راجِر (با بازي جان اِسلَتِري) و دان همگي حس ميکنند که در نقاط عطفي قرار دارند که يا قبلاً بايد به آنها دست مييافتند و يا به آن دست يافتهاند ولي بي تفاوت از کنارش رد شدهاند. در فيلمنامه اين قسمت نوعي اعتماد به نفس احساس ميشود که در سالهاي قبل وجود نداشت به طوري که گاهي اوقات احساس ميکنيم که در تمام اين سالها وقت خود را تلف ميکرده ايم.
آنهايي که به دليل فوق سريال را چک کردهاند بعيد است که متقاعد شده باشند که امسال مجموعه متفاوتي خواهند ديد، اما مانند کتابهاي بزرگ، درونمايه هايي که اين سريال را تعريف کردهاند- حال که ميدانيم قرار است سريال در اين فصل به پايان برسد- معنادار تر به نظر ميرسند. اين بار قرابت بيشتري احساس مي کنیم چون ميدانيم اين آخرين هنرنمايي شخصيتها است. زنان روز به روز بيپرواتر و مردان روز به روز مغلوبتر اين سريال بزرگ در حال نزديک شدن به آخرين مراحل نقاط عطف خود هستند. و الگوها و حشوهاي آسيب ديدهترين شخصيتها بيش از هر زمان ديگري احساس ميشوند. آيا بالاخره شکست خواهند خورد؟ اين مردان ديگر صرفاً علائم تجاري يک دوره زماني نيستند، بلکه يک کمپين تبليغاتي هستند که ديگر خسته کننده شدهاند. آنها اثبات پايان اين دوره از زمان هستند. دايناسورها در حال غرق شدن در مغاک فراموشي هستند. و تماشاي آنها هنگام لغزيدن در اين مغاک جداً جذاب است.
------------------------ [۱] منظور از اسپويلر نکات يا توصيف هايي هستند که باعث از بين رفتن هيجان داستان در يک فيلم يا رمان مي شوند و به نوعي داستان را براي مخاطب تعريف مي کنند. [۲] MAD مخفف Madison است. [۳] اشاره به پخش فصل جديد سريال. [۴] مجموعه اي از هنجارهاي اجتماعي است که بر اساس آن يک جنس در جامعه رفتار ميکند. اين هنجارها انتظارات در ارتباط با يک دختر/ زن يا پسر/ مرد را نشان ميدهد. به عنوان مثال، در مفهوم سنتي نقش جنسي انتظار اين است که مردان بايد به کارهاي سخت و سنگين علاقه داشته و زنان بايد خانه دار باشند.
داستان سریال مربوط به یک بنگاه تبلیغاتی به اسم استرلینگ کوپر در خیابان مدیسون در شهر نیویورک دهه ۱۹۶۰ است. از همین رو اسم مجموعه مردان مَد (مخفف مدیسون) است...