رابرت بیانکو : وقتی بازی ارزش اش را نداشته باشد شانس زیاد مهم نیست. و اگر تلویزیون را مانند یک بازی در نظر بگیریم، شانس شبکه ی ای بی سی به صورتی ماندگار...
11 اسفند 1395
وقتی بازی ارزش اش را نداشته باشد شانس زیاد مهم نیست. و اگر تلویزیون را مانند یک بازی در نظر بگیریم، شانس شبکه ی ای بی سی به صورتی ماندگار به «مأموران ش.ی.ل.د مارول» بستگی دارد. حضور فراگیر آن از ترویج اثر بزرگتری چون «انتقام جویان» نشأت گرفته است. هر امیدی که این شبکه به موفقیت در فراهم کردن یک شب با برنامه های جدید دارد به «ش.ی.ل.د» بستگی دارد. مجموعه ای که حداقل درصد زیادی از جمعیت علاقه مندی را که برای دیدن فیلم راهی سینما شدند و یا کمیک بوک های آن را خواندند به خود جذب می کند.
نباید حق شبکه را حساب نکنید. آن هم وقتی که این تشخیص درست را داشت تا این برنامه را به جاس ودون بسپرد، مرد فوق العاده با استعدادی که پشت ساخت «بوفی، قاتل خون آشام» بود و در اینجا به همراه برادرش جد و موریسا تنچارئون کار می کند. و در حالیکه ودون احتمالاً هیچ یک از ابر قهرمان هایش را همراه خود نیاورده است (حداقل نه تا الآن) او یکی از جذاب ترین شخصیت ها در کتاب را به تصویر می کشد، فیل کالسون فراموش شده و به حال خود رها شده، که یک پیچش کنایه آمیز فوق العاده هم به آن داده شده و کلارگ گرگ تماشاگر جذب کن هم نقش او را بازی می کند.
اپیزودی که تحت عنوان "داستان اصلی" روز سه شنبه پخش شد، کالسون را دنبال می کند که گروهی از مأموران را جمع می کند تا از مردم در مقابل تهدیدهای تازه کشف شده ای که آنها در «انتقام جویان» درباره ی آن اطلاع یافته اند محافظت کند. هر یک از اعضای گروه استعدادی دارد، از متخصص مبارزات رزمی (برت دالتون) تا خلبان بی میل ( مینگ- نا ون) تا زوج دانشمند دیوانه ی تکنولوژی (لین ده کستکر و الیزابت هنستریج)، اما هیچ کدام قدرت خارق العاده ای ندارند. این چیز ها مخصوص افراد بد - و گاهی هم نه خیلی بدی - است که با آنها روبرو می شوند.
هر کسی که با کارهای تلویزیونی ودون آشنا باشد از دیدن برخی از بهترین ویژگی های او روی صحنه خوشحال خواهند شد: طنز گوشه و کناری که با وفاداری به طرح داستان و شخصیت مخاطب را غافلگیر می کند، تلاش هایی برای به وجود آوردن فانتزی در احساسات دنیای واقعی، این باور که اتفاقات قسمت های قبلی ( و فیلم ها) بایستی در زمان حال انعکاس داشته باشند. و هر کسی که با کار او آشنا باشد علاوه بر این میل دارد ایمان بیاورد که افراد مختلف گروخ کولسون، که حالا عمدتاً به صورت غیرقابل تشخیصی وهمی شده اند، مانند اعضای گروه "اسکوبی گنگ" در مجموعه ی بوفی به تدریج واقعی و کامل می شوند.
با در نظر گرفتن همه چیز، با شروع امیدوار کننده ای روبرو هستیم، آنقدر که از خودتان می پرسید آیا شبکه ی ای.بی.سی تنها شب را به این دلیل با برنامه ی «لاکی 7» تمام می کند تا «ش.ی.ل.د» در مقابل آن باز هم بهتر به نظر برسد. جایی که «ش.ی.ل.د» سطحی از مهارت را نشان می دهد که خلبان های کمی می توانند با آن برابری کنند، «لاکی 7» از روشی که برای سرعت حرکت خود نشان می دهد، در قطب مخالف آن قرار دارد.ناشایستگی سراسر مجموعه را گرفته و با یک حرکت دوربین لرزان و پرش دار که به صورتی بدجنسانه آزار دهنده است شروع می شود و ساختار تماماً فلش بک مجموعه، و پیش روی در راستای خسته کنندگی شخصیت ها و ایده ی آن است.
«لاکی» که از یک سریال بریتانیایی گرفته شده جریانات یک قماربازی در کوئینز نیویورک را دنبال می کند که توسط کسانی اداره می شود که جایی کار می کنند که باید بهترین پمپ بنزین آمریکا با بهترین کار کنان باشد. همانطور که در فلش فورواردی (پرش به جلو) که برنامه را آغاز می کند خواهید دید، آنها برنده ی لاتاری می شوند اما متوجه می شوند که پول همیشه با خود خوشبختی نمی آورد، درست همانطور که ما یکبار دیگر متوجه می شویم بدبختی همیشه با خود سرگرمی نمی آورد.
خوب است که برنامه ای روی آنتن باشد که عده ی بیشتر و متفاوت تری از مخاطبان معمول را جذب کند و داستان آن مربوط به مردمان قشر کارگر و دغدغه های آنهاست. اما برای اینکه هر یک از این موارد مهم باشند، ما باید این شخصیت ها را باور داشته باشیم و مشکلاتشان برایمان اهمیت پیدا کند. موضوعاتی که وقتی خصیصه ها و پیچش های داستانی اینقدر تکراری و خسته کننده هستند که خودشان عملاً از خستگی از هم می پاشند، هیچ کدام امکان پذیر نیستند. ما می دانیم این آدم ها در انتهای داستان شان همانقدر بدبخت هستند که در ابتدای آن. چیزی که نمی دانیم این است که چرا باید اهمیت بدهیم چگونه به انتهای کار می رسند. در این بازی، همه بازنده اند.
با یک استثناء: لورین بروس، تنها بازیگر بریتانیایی مجموعه که نقش آفرینی جالب توجهی را به عنوان یک صندوقدار سنگین وزن ارائه می دهد که بسیار خوش مشرب است اما زندگی زناشویی فاجعه ای دارد. برنامه ی او شاید استحقاق فرصت دومی نداشته باشد، اما شخص او این حق را دارد. و اگر شانس بیاورد، این فرصت را بدست می آورد.
مترجم:الهام بای
شناسه نقد :7561318
منبع: نقدفارسی
هنوز کسی برای این مطلب نظری نگذاشته است. اولین نفری باشید که نظر میدهید
داستان این سریال درباره سازمان بسیار بزرگ و مخفی با نام S.H.I.E.L.D است که کار اصلی آن محافظت از مردم در سراسر دنیاست. سازمانی که توانایی انجام هر کاری را دارد و افرادی را آموزش می دهند که از در نوع خود بهترین هستند...