به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
زندگی خصوصی آقا و خانم میم نام نخستین تجربه سینمایی روح الله حجازی است که برخلاف عنوان طولانی اش یک فیلم کم بازیگر و کم لوکیشن است اما سینمایی است. بازیگران مناسب ، کارگردانی خوب ، تصویربرداری بجا و صحیح و از همه مهمتر یک فیلمنامه دقیق. فیلمی کوچک و ظریف اما آلوده.
شنیدم که این فیلم را هم جزء دسته فیلم های مروج خیانت این سالها قرار داده اند. بله این فیلم نیز درباره طبقه متوسط و روابط تعداد محدودی از آدمهاست که در این سالها موضوع بسیاری از فیلم ها بوده است و به علاوه در بخشی از فیلم مرد قصه به زنش شک می کند و فیلم پر است از صحنه های جلوه نمایی زن قصه برای دیگران و …
اما با همه این احوال موضوع فیلم خیانت نیست، بلکه درباره غیرت است. داستان یک خانواده تازه به دوران رسیده سه نفره است که برای ارتقای شغلی پدر به تهران میایند. این مرد که مدام تلاش می کند با پول و امکانات و دارایی هایش خود را متمول، فهمیده و در یک کلمه “الیت” جلوه دهد، ناگهان زنش را مانعی در این راه میبیند. یک تکه جامانده از گذشته ها و نشان دهنده اصالتش. موجودی ساده و امل (از نگاه او). او برای حل این مشکل زنش را ترغیب می کند مانند تصور دلخواهش آرایش کرده و لباس به قول او مناسب بپوشد و در جمع مردانه آنها ظاهر شود. زن مطیع هم کاری جز خواسته شوهرش انجام نمی دهد و طبیعتا مورد توجه مردان دوست شوهرش و دیگران قرار می گیرد. آنها هم وظایفی از شرکت را به زن محول می کنند و کم کم مراودات زن بیشتر و بیشتر می شود و حتی او را بدون شوهرش هم دعوت به جلسه می کنند. مرد حساس و حساس تر می شود. به راحتی با دیگران دعوا می کند. رابطه اش با زنش کمرنگ و کمرنگ تر می شود. حتی به زنش شک می کند!! اما زن تنها خواسته های شوهر را انجام داده است و پاک است. نهایتا فیلم با نمایش وضعیت آشفته، سرد و ترد این خانواده که در پی تصمیم مرد بوده است به پایان می رسد.
همانطور که مشخص است موضوع فیلم بسیار ریز نقش و ظریف است و فیلم نامه باید بسیار دقیق باشد. مثلا اگر به نقش مرد خوب پرداخته نشود بیننده با او هم ذات پنداری می کند و همه چیز از دست می رود. از طرف دیگر مرد شخصیت ملموسی دارد. نه هنوز آنقدر رها و بی وفا شده که زنِ از چشم افتاده اش را ول کند و سراغ گزینه های دیگر برود و نه آنقدر راحت و بی غیرت شده که از نگاه دیگران به زنش و دست دادنش و مراوداتش با مردان ناراحت نشود. اما او که می خواهد هرجوری هست در این قبیله مدرن و زیر این چادر فهمیدگی قرار بگیرد باید به قواعدش تن در دهد. او که از تمام گذشته اش بریده اکنون باید زنش را نیز مطابق سیستم کند و البته خودش را هم همینطور. اما نمی تواند، چرا که هنوز آنقدر بی وفا یا بی غیرت نشده است.
اشکال اینجاست که او آرزو هایش را اشتباه کرده است. آرمانش تهرانی شدن بوده و حالا که تهران آمده اروپایی شدن .اشکال اینجاست که او ارزش هایش را جابجا می شناسد. زنش وخانواده اش را که صادقانه و مطیعانه همراه اویند نمی شناسد.گذشته اش،اعتقادش و… را هم همینطور. در اصل اشکال اینجاست که او خودش را نمی شناسد. خودش را در مطابق میل “شرکت” شدن می بیند. در پیشرفت! پیشرفت با پول، جایگاه، کار و با نمایش. نمایش با پول، جایگاه و کار. با گوشی، حرافی و حرفه ای گری و نهایتا با همسر. او باید زنش را به میدان نمایش بیاورد. تا با نشان دادن زیبایی هایش پز بدهد یا از منش غیر ایرانی، مدرن، پیشرفته و باشعورش حکایت کند. اما در این مسیر باید از یک چیز بگذرد:غیرت.
مهتاب کرامتی در فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم
غیرت یک مفهوم دینی نیست بلکه یک خصوصیت انسانی و بخصوص مردانه است. غیرت بخش مهمی از وجود مرد و تکیه گاه روانی زن است.غیرت محدوده لذت و آرامش هر مرد و زن است. مرد قصه هرچند خودش زن را وادار به نمایش می کند اما به هم می ریزد چرا که برخلاف تصورش این پرده نمایش، آخرین داشته اش را تهدید می کند:خانواده. و از سمت دیگر این تهرانزدگی و غربزدگی به لایه های عمیق شخصیتش رسیده: غیرت. این وضعیت در سکانس مجادله اش با زنش و تفنگ بازی و شلیک های پسربچه هم نشان داده شده است. یا باید با این وضعیت جدید کنار بیاید و حداقل بخشی از آرامش زندگی اش را فدا کند و نام آن را اعتماد بگذارد و همینطور بخشی از وجود خودش و غیرتش را هم تسلیم این روشنفکری کند و نام آن را شعور بگذارد یا باید درگیر شود و از داشته هایش دفاع کند و به دنیای عقب ماندگی(ازنگاه خودش) بازگردد. این دوگانگی سکانس پایانی است که ماشین این خانواده در ترافیک تهران و زیر باران گیر کرده و بچه با آینده مبهم روبرو است و و زن و شوهر مشاجره می کنند و نهایتا پیاده می شوند.
فیلم به خوبی این موقعیت ها را نشان می دهد و از معدود فیلم هایی است که واقعا به مشکلات اساسی طبقه تازه به دوران رسیده پرداخته است. اما به هر حال همانطور که در داستان نیز مشخص است بهترین مخاطب فیلم همین جنس آدمهای در معرض تغییرند و یا آنهایی که به این تغییرات تن داده اند. و طبیعتا چندان مفید برای سایر اقشار جامعه نیست. البته این ویژگی که مخاطب فیلم بخش های به نسبت کوچک تری از جامعه باشند ضعف نیست چرا که همه اقشار مختلف جامعه باید محتوایی مناسب داشته باشند. اما مساله تمرکز حجم عظیم و انبوه تولیدات صرفا برای این قشر و درباره این قشر است. و هنوز آن بخش بسیار بزرگتر جامعه در تهران و شهرستان و روستا منتظر محتوا هستند، اگر دیده شوند و نوبت به ایشان برسد!
مساله دیگر عدم سلامت تصویری فیلم است. هرچند بسیار تلاش شده است تا قواعد رعایت شوند اما به هر حال نمی توان فیلم را به خانواده ها توصیه کرد (یکی دیگر از بزرگترین اقشار در صف انتظار سینمای ما!) ای کاش می توانستیم موضوعی این چنین مهم و پرداختی این چنین دقیق را در ظاهری پاک تر و قابل توصیه تر بریزیم. به امید آن فیلم ها از دست اندرکاران محترم فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]