به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«جامهدران»فیلمی با جامه و قبای داستان گویی است که با اقتباس از رمانی معاصر بر این لواح و جامه تکیه زده است و از معدود فیلمنامه های اقتباسی این جشنواره به حساب میآید که موفق هم بوده است. قصه آدم ها و جامعه ای چند طبقه، که از حاکمیت جامعه بورژوآزی رنج می برد. آدمهایی در جامه ی خان و ارباب و حاکمیت که آدم هایی محکوم به رعیت و دسته چندم بودن را در چنگال خودخواهی های خود قربانی می کنند. طبقه ای که در بازی ارباب و رعیتی، عشق و زندگی و در نهایت فرزند خود را نیز برای اربابان حاکم و حاکمیت خود باید ببازند. داستان تلخ فرزند فروشی این بار نه به دلخواه که به اجبار اربابی که نمی تواند از معشوقه و زن هم طبقه ی نازای خود بچه ای داشته باشد و از دیگر زن خود گوهر که کارگرزادهای است در حسرت عشق و نقش ماشین فرزندزا را برای آقا بازی می کند به جبران نازایی معشوق هم طبقه ی خود تصمیم میگیرد.
فیلم«جامهدران»تماماً قصه می گوید و به داستانگو بودن فیلم تا پایان وفادار است. اگرچه کارگردانی کار در روایتِ خوب و یکدست خود گاهی با خطاهای روایی و چند دستگی فرم و شکل مواجه می شود ، اما همه ی عناصر فیلم به معنای واقعی در خدمت قصه و داستان فیلم است. فیلمبرداری خوب و بی زرق و برق«جامهدران»از ویژگی مرسوم کارگردانان فیلم اولی که گاهی در پله ی دیده شدن و فرم و شکل می ماند و فیلم را تهی از ژرفا و معنا و بطن می کنند به دور است. صحنه و لباس خوب و در خدمت کار که از ویژگیهای مهم این فیلم است و فیلم را در دو دوره تاریخی و سه جغرافیای متفاوت از یکدیگر روایت می کند و با همه سختی های صحنه و لباسی که قرار است دوره معاصر تاریخی را روایت کند، در فرم و شکل یکدست است و به ذوق نمی زند. چه بسا در بسیاری از برهه های زمانی این صحنه و صحنه آرایی است که به کمک قصه و فیلم می آید. بازی های به فراخورِ داستان، رنگارنگ و به اندازه و فیلمنامه ای که نمره ی قبولی می گیرد،«جامهدران»را به یک فیلم شریف و سلامت بدل ساخته است که تلاش دارد تا با تماشاگر خود گفتگو داشته باشد و از متلکم الوحده بودن دوری میجوید.