هادی فخرائیان : امتیاز بزرگ فیلمهای بیلی وایلدر داشتن فیلمنامه های بسیار قوی و غنی است،فیلمنامه هایی که مو لای درزشان نمی رود و کوچکترین ایرادی(هر چند با سختگیری) به منطق داستان و...
24 آذر 1395
امتیاز بزرگ فیلمهای بیلی وایلدر داشتن فیلمنامه های بسیار قوی و غنی است،فیلمنامه هایی که مو لای درزشان نمی رود و کوچکترین ایرادی(هر چند با سختگیری) به منطق داستان و علت وقایع و کنشها و واکنشها و خلاصه هیچ چیز نمی توان گرفت.حتی در هم آمیختن چند داستان آنقدر محکم است که نمونه اش را کمتر می توان یافت.داستان فیلمنامه نویس مقروضی که زنی ثروتمند عاشق او می شود اما او دلش جای دیگر است و بن مایه این داستان می تواند انتخاب بین ثروت و عشق(عشقی توامان به دختر و فیلمنامه نویسی)باشد.از طرفی داستان هنرمند به آخر خط رسیده ای که در تلاش برای بازگشت به روزهای باوقار و رویایی گذشته اش و امید واهی بستن به آن روزها عقل خویش را می بازد.
در ادامه نکته قبل جالب است اشاره کنیم که در ابتدای فیلم با انتخاب شیوه عجیب روایت شاهدیم که فیلمنامه نویس داستان ما در استخر به قتل رسیده است و انگار روح او داستان را برایمان تریف می کند.تا اواخر فیلم مدام در این فکر بودم که چرا پایان داستان اینقدر واضح بیان شده و فیلمساز از ابتدا سرنوشت قهرمانش را رو کرده اما وقتی به صحنه قتل جو گیلز می رسیم تازه متوجه می شویم داستان اصلی داستان نورماست نه جو. اوج دیوانگی و روان پریشی نورما دزموند و یا بهتر است بگوییم اوج غرق شدن و حل شدن او در هنر سینما و نقش هایش تازه اینجا بعد از قتل جو گیلز است؛ سکانس شاهکار پایانی که نورما از پله ها پایین می آید قابل وصف نیست..
نورما : شنیدی چی گفت؟ من یک ستاره ام.
- جو : سر عقل بیا،تو پنجاه سالته.پنجاه ساله بودن اشکالی نداره مگر اینکه اصرار داشته باشی بیست و پنج ساله باشی..
- در سکانسی که نورما دزموند با هنرپیشگان قدیمی سینمای صامت بریج بازی می کند می توان باستر کیتون بزرگ را دید که فقط دو بار در طی چند ثانیه می گوید پاس
- تمامی عکسهای موجود بر روی در و دیوار خانه متعلق به جوانیهای خود گلوریا سوانسون است.
« نورما دزموند » ( سوانسن ) ستاره ى سابق فيلم هاى صامت كه در خانه ى باشكوهى در سانست بولوارد زندگى مى كند ، روزى اتفاقى با نويسنده اى جوان و سرخورده به نام « جو گيليس » ( هولدن ) آشنا مى شود و از او مى خواهد تا روى فيلمنامه اى كار كند كه شهرت از دسترفته اش را باز گرداند ...