به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
بعضی فیلم ها نوع متفاوتی از هیجان را تزریق می کنند، آن ها ما را به گوشه ای از دنیا می برند که تا پیش از این اصلا نمی دانستیم وجود خارجی داشته اند. تانا یکی از این فیلم هاست. فیلم در یکی از جزایر اقیانوس آرام جنوبی به نام تانا فیلم برداری شده و با همکاری مجموعه ای از نابازیگران محلی ساخته شده است. مردم دهکده یکل بر روی خشکی زندگی نمی کنند، آن ها دنیای مدرن را نادیده گرفته اند و تنها طبق مجموعه ای از قواعد سنتی خود موسوم به کستوم زندگی می کنند.
کستوم به نوعی یعنی راه رستگاری قبیله. اما اقدامات دو عاشق بداقبال این فیلم باعث می شود کستوم شکل دیگری از خود را نشان داده و معنای نابودی بدهد. داستان اصلی فیلم شباهت هایی به رومئو و ژولیت دارد، اما بر اساس یک داستان واقعی نوشته شده است.
ما از طریق یک دختر بچه سرکش به نام سلین با این دنیا آشنا می شویم. سلین نظاره گر ارتباط عاشقانه خواهر بزرگ تر خود به نام واوا (ماری واوا) و دین (مونگوا دین)، نوه رئیس قبیله است. در فرهنگ این قبیله ازدواج نه یک پیمان عاشقانه، که یک اتحاد استراتژیک است. به همین دلیل واوا قرار است نامزد یکی از مردان قبیله ای شود که با آن ها در ستیز است. هدف از این ازدواج تحمیلی التیام زخم های قدیمی و برقراری صلح میان دشمنانی است که سال ها نبردی خونین با یک دیگر داشته اند. اما واوا و دین تصورات دیگری دارند.
این داستان به نسبت ساده را مجموعه ای از مناظر خیره کننده احاطه کرده است. جزیره تانا کاملا بکر و دست نخورده است. واوا و دین از بچگی با هم بزرگ شده اند، اما دین بعد از مدتی روستا را به دلایل نامعلومی ترک کرده است. آن ها اولین بار در دل جنگل و میان انبوهی از برگ ها و سرخس ها با هم مواجه می شوند. هرچه بیش تر غرق این سرزمین دل پذیر می شویم، عشق ناگهانی آن ها از پیش تعیین شده تر به نظر می رسد.
اعضای این قبیله هم چنین سفرهای زیادی به آتش فشان فعال جزیره می کنند، این آتشفشان به یکی از عناصر رمزآلود فیلم تبدیل شده است. در یکی از صحنه های تماشایی فیلم، سلین و پدربزرگش در میان گرد و غبار از کوه بالا می روند. اندام سایه وار آن ها، محصور در سیل عظیمی از دود و خاکستر، قدم زنان به سمت آتشفشان پیش می رود.
فیلم توجه زیادی به جزئیات مادی و بصری زمینی دارد. از این نظر، زیبایی آن را می توان با مستندهای حیات وحش مقایسه کرد. کارگردان های فیلم هم چنین یک نگاه انسان شناسانه هم دارند. آن ها هفت ماه را با این قبیله سپری کرده اند و با اعضا و آداب و رسوم آن ها آشنا شده اند. این مسائل در طرح داستانی فیلم تنیده شده است. بدون هیچ تظاهر و جلوه فروشی ما با تمام زیروبم این قبیله آشنا می شویم.
بعضی مواقع به نظر می رسد فیلم، بررسی فرهنگ دهکده یکل را به احساسات جاری در داستان ترجیح می دهد. این مساله باعث می شود چند ضربه کاری به نقطه اوج داستان وارد شود. با این وجود تانا به طور کلی یک دستاورد قابل توجه است. مخصوصا اگر توجه داشته باشیم که بازیگران این فیلم در تمام عمرشان رنگ یک دوربین فیلم برداری را به چشم ندیده اند، اما در حد ستاره های سینما می درخشند. بازی آن ها به زیبایی محیط اطراف آن هاست. به نظر می رسد نقطه قوت فیلم همین باشد.