به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
محمد علی باشه آهنگر که فعالیتهای هنری خود را با نویسندگی و کارگردانی چندین فیلم کوتاه و مستند آغاز کرد در ششمین ساخته بلند سینمایی خود پس از فیلمهای نیمه گمشده (۱۳۷۸) ، نبات داغ (۱۳۸۱) ، فرزند خاک (۱۳۸۶) ، بیداری رویاها (۱۳۸۸) ، ملکه (۱۳۹۰) سراغ فیلمنامه سرو زیر آب که از همان جنس سینمای خودش است رفته است؛ وی که در سی امین جشنواره فیلم فجر برای فیلم ملکه با نامزدی در ۱۴ رشته رکورددار بود اما تنها برنده سه جایزه سیمرغ بلورین بهترین موسیقی بهترین طراحی صحنه و لباس و دیپلم افتخار بهترین جلوههای ویژه بصری رایانهای شد و بعد از 6 سال وقفه با فیلم سرو زیر آب در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور یافت و با اینکه در ۸ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده بود اما در نهایت توانست سه سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی صحنه و بهترین فیلم با نگاه ملی از سی و ششمین دوره فیلم فجر را به ارمغان آورد؛ سرو زیر آب آخرین اثر محمدعلی باشه آهنگر است؛ کارگردانی که به دفاع مقدس علاقه دارد اما سعی میکند گرایشات روشنفکرانه اش را نیز به هر شکل در آن بگنجاند و همواره نگاه بهخصوصی به جنگ داشته است.
بابک حمیدیان در فیلم سینمایی سرو زیر آب
ژانر دفاع مقدس در کشور ما با ژانر جنگی فاصله گرفته و الان به دو مقوله نسبتاً جدا تقسیم شده اند؛ در فیلمهای جنگی شاهد صحنههای اکشن و دلاوریهای سربازان هستیم و در فیلمهای دفاع مقدس که چند سالیست در سینما بیشتر با آنها مواجه هستیم همچون فیلم ویلایی ها، شیار ۱۴۳، بیداری رویاها و ... از نوع دیگری به مسئله جنگ میپردازندکه پیش از این درباره آن صحبت نشده بود و این فیلمها قاعدتاً از مشخصه هایی نیز برخوردارند که شاید انگ ضد جنگ بودن هم به آنها بزنند و در این بین شاید شیوه نمایش آن موضوعات هم طوری باشد که به ذائقه متفکرین آن دوره دفاع مقدس خوش نیاید و این آثار نشانگر این هستند که بعد از سالها سینما و ادبیات جنگ یا همان دفاع مقدس از هیجانات اولیه خود کاسته و سراغ موضوعات دیده نشده رفته است، فیلم سرو زیر آب هم در این دسته از فیلمها قرار میگیرد و با اینکه داستان در بحبوحه جنگ هشت ساله رخ میدهد اما موضوع اصلی یک نکته تقریباً فراموش شده است : شهدای گمنام.
سرو زیر آب داستانی پیرامون شهدای مفقود الاثر و سرگردانی خانواده های آنها در پی خبر و نشانی از آنهاست؛ باشه آهنگر در فیلم جدیدش به سراغ مساله حساسی رفته و سعی کرده است به یکی از فعالیتها و دسته های دیده نشده جنگ ایران و عراق بپردازد، "ستاد معراج شهدا" گروهی بودند که جنازه های شهدا را کشف و تشخیص هویت میکردند و پیکرهای کاملاً سوخته، بی پلاک که حتی نمیشد از آنها انگشت نگاری کرد به پایگاه آورده میشدند و این گروه وظیفه داشتند تا به هر طریقی که شده هویت اجساد شهدا را شناسایی کنند و پس از بررسی های دقیق و قطعی به خانواده هایشان خبر و تحویل دهند، در فیلم سرو زیر آب مادران و پدران چشم به انتظار فرزندانشان از سرتاسر ایران به سمت این پایگاهها روانه میشوند تا بلکه بتوانند خبری، پیکری و یا حتی تکهای از فرزند خود را داشته باشند تا بر آن سوگواری کنند، در این میان سربازی وجود دارد که باور دارد باید داغ این خانوادهها را هرجور شده تسکین داد و گاهی پیکری بینام و نشان را که چند صباحیست خبری از هویت او نیست به این خانوادهها به عنوان فرزند شهید خود میدهد، این کار او با اینکه مخالفان بسیاری در میان بچههای پایگاه و علی الخصوص فرمانده دارد ولی از نظر او ضروریست و به گفته او - باید هوای این زندهها را داشت - در خلاصه داستان آمده است : راز جهانبخش کرامت فاش میشود؟ این راز خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیر و سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد؛ جهانبخش برای اثبات بی گناهیش و بازگشت آرامش سفربلندی را آغاز میکند؛ سفری که پایانش زندگی بسیاری از آنها را تغییر میدهد….
مینا ساداتی و همایون ارشادی در فیلم سینمایی سرو زیر آب
از محمد علی باشه آهنگر که در کارنامه فیمسازی اش فیلم شاخصی به نام ملکه قرار دارد و در آن فیلم ما جنس تازه ای از فیلمهای دفاع مقدسی را شاهد بودیم بعید بود ساخت همچنین فیلم ضعیفی که اگر قاب بندیهای علیرضا زرین دست که گویی برای هر قاب تصویر، چیدمانی در نظر گرفته تا هیچ نمایی بدون جزئیات نباشد و با بهره بردن از عنصر طبیعت در تصاویر لانگ شات که چشمان تماشاگر را مینوازد نبود شاید با بیداری رویاهایی دیگر مواجه بودیم، هرچند در دقایقی شباهتهایی بین این دو فیلم حس میشود ؛ مخصوصاً قسمتی که عنوان میشود شهرام حقیقت دوست قبل از برادر شهیدش عاشق ستاره اسکندری (عروسش) بوده است؛ فیلم سرو زیر آب فیلمی سخت و پر لوکیشن که با مشارکت و سرمایه گذاری بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری و شهرداری تهران در شهرهای یزد، لرستان، تهران و دزفول انجام فیلمبرداری شده است و به موضوع شهدای گمنام میپردازد ؛ فیلم سرو زیر آب را نمیتوان فیلمی تاثیرگذار بر سینمای دفاع مقدس دانست چون فیلمساز سعی نمیکند حرف تازه ای در دل این جریان بزند و با تمام ابزارهای جدیدی که داشته به همان حرفهای گذشته بسنده کرده است و با اینکه سوژه جذابی دارد اما قصه یک خطی فیلم که بیشتر مناسب یک فیلم کوتاه است و پتانسیل تبدیل شدن به فیلم بلند را ندارد؛ فیلم حتی در روایتگری هم دچار زیاده گویی است و در نیم ساعت پایانی خسته کننده می شود چون ضرباهنگ روایت به هم ریخته و اینطور احساس می شود که فیلم قصد تمام شدن ندارد؛ سوژه فیلم یعنی ماجراهایی که میتواند در ستاد معراج شهدا رخ بدهد در ذات خود آنقدر قوی و بکر است که نیاز به این همه زیاده گویی نداشت و ایده مرکزی فیلم که میتوانست چالشی جدید برای یک درام از سینمای جنگ باشد با متوقف ماندن اثر در همان ایده ابتدایی کاملا ابتر و از دست رفته به نظر میرسدتا جایی که نویسنده برای جذابیت قصه به سراغ ادیان میرود و با در کنار هم قرار دادن آنها و در سکانسهایی روحانی شیعه را در کنار موبد زرتشتی میبینیم سعی در جذاب کردن فیلمش دارد؛
ستاره اسکندری در فیلم سینمایی سرو زیر آب
فیلم سرو زیر آب فیلم پر هزینه و پر بازیگری است که حس میشود کارگردان به دلیل نداشتن فیلمنامه که عنوان میشود 16 بار هم بازنویسی شده حتی برای کوچکترین نقشها هم دست به دامان بازیگران چهره شده در صورتیکه به راحتی میتوان ستاره اسکندری, مینا ساداتی, هومن برق نورد و همایون ارشادی را از فیلم حذف کرد بدون اینکه به اصل داستان لطمه ای وارد شود و بازی همه بازیگران فیلم به نوبه خود کمتر از حد انتظار و کمتر از نامشان است که آدمی را به فکر میبرد که چرا باید در این فیلم با نقشهای کوتاه حضور داشته باشند علی الخصوص ستاره اسکندری که حتی دیالوگ هم ندارد و آدم را یاد بازی کوتاه محمدرضا هدایتی در فیلم جاده قدیم می اندازد؛ از نکات جالب فیلم حضور محمد علی باشه آهنگر (کارگردان فیلم) در دو سکانس ابتدایی و انتهایی فیلم در مقام بازیگر است و از نکات منفی فیلم علاوه بر نداشتن قصه، سردرگمی شخصیتهای فیلم، بازی ضعیف بازیگران این سوال پیش می آید که چگونه امکان دارد شهید مسلمان را با آداب زرتشتی دفن کنند و اینکه باز در فیلم فضا تکراری قبر و عزاداری و باران را شاهد هستیم که درسینمای ایران به کلیشه ای مبدل شده است و چه لزوم و اصراری هست که بر روی مزار حتماً باران ببارد آن هم به یکباره و آن هم در وسط کویر یزد و ...
مسعود رایگان در فیلم سینمایی سرو زیر آب
سرو زیر آب که ایده جذابی دارد و از عوامل حرفه ای و نام آشنا نیز بهره میبرد علاوه بر فیلمنامه از تدوین هم لطمه خورده است و زمان فیلم بسیار زیاد شده و نسبت اتفاقات هماهنگی دقیقی با اهمیتشان ندارد؛ به عبارت دیگر بخش مهم و درگیر کننده فیلم دیر (تازه از دقیقه ۴۰) شروع میشود و رابطه اضافی جهانبخش با دختر ارمنی کاملاً بی ربط به فیلم و باعث کشدار شدن فیلم و از دست رفتن بار حسی پلانهای انتهایی فیلم شدهاند و با پرگویی های بی ربط تنها به طولانی شدن مدت زمان فیلم کمک میکند .
میتوان اینطور نتیجه گرفت که فیلم سرو زیر آب میتوانست فیلم بسیار موفقی شود چرا که سوژه بسیار جالبی دارد و سراغ موضوع جدیدی رفته است اما با وجود یک موضوع و ایده جدید، شعار تکراری سر میدهد، شعاری که سالهای سال در فیلم های دفاع مقدس سرداده شده و شاید امروز نیاز باشد در کنار موضوعات، در کنار ایده ها، شعارها نیز در صورت سرداده شدن، تغییر کنند.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.