به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
یکی از اجزای اصلی ساختار سینما، داستان یا فیلمنامه است؛ فیلمنامه غیر از یک جزء یکی از عناصر و ستون های اصلی ساختار سینماست.
در سال های اخیر، سینمای ایران از نبود فیلمنامه خوب و قابل قبول رنج می برد؛ سینمایی که اوج پختگی آن در دهه 60 بود و به علت دربرداشتن مفاهیم عالی انسانی، بیان مضامین والای اخلاقی در قالب زبان تصویر، حضور مفاهیم عمیق اجتماعی و فرهنگی، در دنیا زبانزد بود، مرهون فیلمنامه های عمیق بود. متاسفانه چند سالی است که شاهد آن اتفاقات خوب در سینمای ایران نیستیم و اگر گه گاه آن هم به ندرت فیلم خوبی به لحاظ داشتن فیلمنامه خوب مشاهده می کنیم، به علت وجود کارگردان های متعهد سینما است.
ابراهیم فروزش، یکی از این کارگردان هاست که در طول بیش از چهار دهه فعالیت مستمر در سینمای واقعگرا، سعی در نشان دادن ابعاد واقعی زندگی اقشاری از جامعه داشته که کمتر مورد توجه دیگر فیلمسازان است. فروزش، از نخستین پایه گذاران سینما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و از جمله فیلمسازانی است که در بسط و توسعه سینمای مستند گام های ارزشمندی برداشته است.
خمره و کلید، از جمله فیلم های مطرح این کارگردان سینماست که با استفاده از نوشته های هوشنگ مرادی کرمانی، مفاهیم عمیق در زندگی اجتماعی اقشار کم درآمد را به تصویر کشیده است.
پس از گذشت حدود 18 سال، همکاری ابراهیم فروزش و هوشنگ مرادی کرمانی در قالب فیلم سینمایی «سنگ اول»، مخاطبان سینمای جدی ایران را غافلگیر کرد؛ فیلمی که از لایه های زندگی واقعی مردم روستایی برمی خیزد. فروزش در این فیلم مثل خمره، باز هم به سراغ مردم روستا رفته و بخش هایی از فرهنگ و زندگی مبتنی بر عقاید مردم یکی از روستاهای اطراف ملایر را به تصویر کشیده است.
اندیشه فولادوند درفیلم سنگ اول
داستان فیلم، از یکی از داستان های کوتاه کتاب تنور، مجموعه داستان های کوتاه هوشنگ مرادی کرمانی برگرفته شده است: «حسنعلی، کشاورز زحمتکش روستایی است که به کار زراعت و کاشت و تولید انگور مشغول است؛ داستان فیلم، از کابوس هایی که هر شب حسنعلی در خواب می بیند آغاز می شود؛گفتنی است، محسن تنابنده «حسنعلی» و اندیشه فولادوند «زیور» همسر حسنعلی که بازیگران اصلی فیلم هستند، در ارائه بازی خوب و واقعی زحمت فراوانی کشیده اند. مکالماتی که براساس گویش خاص بین این زن و شوهر رد و بدل می شود، به قدری طبیعی و ملموس است که تو گویی این دو بازیگر اصالتاً اهل آن دیار هستند. مخاطب در لایه های مختلف فیلم، اتفاقات ضد و نقیض فراوانی می بیند. مرگ، واژه ای که عموماً خوف را به همراه دارد، در برخی لایه های داستان فیلم، منجر به ایجاد پیوند می شود. تا قبل از ورود سنگ قبر به روستا، حسنعلی و زیور بی توجه به عشقی که میان آنهاست، زندگی زناشویی خود را بی دغدغه داشتند، اما ورود این سنگ و به تبع آن خواسته زیور برای خرید سنگ قبری مشابه همسرش و پذیرش این خواسته از سوی حسنعلی، پیوند ناگسستنی این زن و شوهر را به تصویر می کشد.
از سویی دیگر، مرگ که در ذهن عموم مردم پایان زندگی است و شیرازه یک خانواده را از هم می پاشد، منجر به آبادانی می شود. چشم و هم چشمی هایی که به دنبال ورود این سنگ در روستا به وجود می آید و منتهی به خرید سنگ قبر توسط اهالی روستا می شود، نیروی کار و تلاش بیشتر برای کسب درآمد زیاد و آبادانی روستا و همچنین تبدیل گورستان قدیمی به بهشت زهرایی آباد و سرسبز را در پی خود می آورد.شاید یکی از پیام های مهم این فیلم هم، همین موضوع تولد و زندگی نو باشد و ما را به یاد حدیث شیرین امام حسین (ع) می اندازد که فرمودند: «مرگ جز یک پل نیست که شما را از رنج و سختی به بهشت برین و محل آسایش و آرامش منتقل می کند.»
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]