تیم رابی : شاید هنوز خیلی زود باشد که به دنبال "استیون اسپیلبرگ" دیگری در سینما باشیم. احتمالا شما هم با من موافقید که کپی هایی که از فیلم " Super 8" ساخته...
15 آذر 1395
شاید هنوز خیلی زود باشد که به دنبال "استیون اسپیلبرگ" دیگری در سینما باشیم. احتمالا شما هم با من موافقید که کپی هایی که از فیلم " Super 8" ساخته شده اند، جذابیت چندانی در ساخت نداشتند یا حاوی نکات جدیدی نبودند. البته منظور من فیلم های اسپیلبرگ نیست . آیا فیلم جدید جف نیکولز " Jeff Nichols" این گونه است؟ فیلم دیگرش "پناه بگیر Take Shelter " یک فیلم وهم آور آخرالزمانی بود ، و "ماد Mud " هم از دیدگاه یک نوجوان، سرزمین آمریکا را می نگرد . اما Midnight Special اثر جدید نیکولز که تاکنون هیجان انگیزترین فیلم جشنواره برلین بوده است ، یک فیلم علمی-تخیلی جنجالی و رازآلود است که بار دیگر نام او را در سینما مطرح می کند. داستان فیلم موضوعی جنجالی را پیش می کشد . بهتر است خودتان درک کنید که چرا دو مرد روشن فکر ، که نقش هایشان توسط مایکل شانون و جوئل ادگرتون بازی می شود ، با یک پسر هشت ساله به نام آلتون ( با بازی Jaeden Lieberher) که در امانت آنان است ، در حال فرار هستند. پسری که عینک ایمنی آبی رنگش تنها تفاوت او با انسان های معمولی نیست . بیایید با عنوان فیلم شروع کنیم که به نظر می آید سرنخی از داستان فیلم است – نام فیلم ارجاعی است به آهنگ عامه پسندی از گروه {2} Creedence Clearwater Revival که در صحنه های ابتدایی یک فیلم فراموش شده (The Twilight Zone ) محصول 1983 که اسپیلبرگ هم یکی از کارگردانان آن بود ، پخش می شود . Dan Aykroyd و Albert Brooks از بازیگران فیلم بودند . گویی نیکولز در شات های شبح وار و شگفت انگیز فیلمش از یک شورولت {3} سال 1972 که به کندی در بزرگراه های میان تگزاس و لوییزیانا در حرکت است ، Aykroyd و Brooks را با خود همراه می کند . شاید این اقدام کارگردان به عنوان ادای دینی به این فیلم بوده است. اما نیکولز صرفا به جهت شوخی یا تجدید خاطره این کار را نکرده است . صرف نظر از همخوانی های گروه Creedence و یا na-na-na-na گفتن های غیر معمولشان! ، فیلم صمیمیت عجیبی دارد . موسیقی متن الکترونیکی پایین و ناگهانی David Wingo نامرسوم ولی زیباست . فیلم با نمایش سه شخصیتی که در بالا ذکر شد شروع می شود که در یک هتل بین راهی اقامت دارند.
ما تا اینجا دیگران را مجاب کرده ایم که فیلم را دوست داشته باشند ، اما هنوز برایمان نامعلوم است که چراا آلتون باید از نور آفتاب دور نگه داشته شود ، یا این که او چگونه می تواند درون سرش به ارتباطات رادیویی پلیس ها دسترسی داشته باشد ، یا چگونه یک ماهواره را با قدرت ذهنش تکه تکه کرده تا مانند یک شهاب سنگ روی پمپ بنزینی در ناکجا آباد خراب شود! چشمانش هم مورد دار است: نور خیره کننده عجیبی در چشمانش وجود دارد که بر خلاف میلش می تواند هرچه که سر راهش است را بسوزاند . شاید در هیچ فیلم ابرقهرمانی ، درد و رنجی که شخصیت اصلی فیلم متحمل می شود را شاهد نباشید. صحنه های انرژیک و درخشانی که نیکولز خلق کرده ، مانند یک صفحه بازی برای ماست که آلتون مهره اصلی بازی و بقیه در تلاش برای دست یافتن به او هستند . حتما آن هرج و مرج نیمه ابتدایی فیلم "برخورد نزدیک" را به خاطر دارید ، یا آن رفقای فضول دولتی در فیلم "ای.تی" را ! این جا هم گروهی عملیاتی به سرپرستی Adam Driver عضو سازمان امنیت ملی سر و کله شان پیدا می شود . سم شپرد " Sam Shepard" نقش رییس یک فرقه مذهبی را بازی می کند که با تفنگ های سر پُر برای به دست آوردن آلتون از هیچ کاری دریغ نمی کنند . البته این فرقه بیشتر به تاجر شباهت دارند تا مذهبی! روز جمعه 6 مارس به عقیده آنان روز رستاخیز است و طبق گفته یکی از تازه کشیشان فرقه : " اگر او (آلتون) با ما باشد ، نجات خواهیم یافت ." تاکنون با تعدادی از توضیحاتی که فیلم ارائه می دهد جذبش شده ایم ، اما نیکولز فیلمنامه را جوری نوشته است که مخاطب به حدس زدن درباره فیلم علاقه مند شود . یکی از شخصیت ها به آلتون می گوید " به نظر من تو یک سلاح هستی" اما او پاسخ می دهد " نه اینطور نیست " . محدودیتی که نیکولز در روایت داستان فیلم ایجاد می کند ، ناشی از نبوغ اوست . خصوصا کات های دقیق او هنگام صحنه های خشن تا اثرگذاری فیلم را برای شوک های بزرگی که در ادامه داستان می بینیم بیشتر کند.
روش کار این کارگردان این گونه است که مثلا ما در صحنه ای حین نشان دادن چشم انداز شبانه از روشنایی های شهر ، انتظار شنیدن صدای شلیک را داریم ؛ اما این اتفاق نمی افتد . صرف نظر از وجود گوشی همراه در فیلم که لو می دهد فیلم در زمان حال سیر می کند ، Midnight Special با تصاویر زیبا و ساده توانسته باعث شود تماشاگر حس کند که در حال تماشای فیلمی از دهه 70 یا 80 ساخت اسپیلبرگ است . از جمله این صحنه های زیبا می توان به کتاب خواندن آلتون با نور چراغ پشت ماشین و تبدیل کلاس درس به اتاق بازجویی اشاره کرد . سبک مورد علاقه جی.جی آبرامز که استفاده از لنزهای افقی است شاید چندان برای نیکولز جالب نباشد. مکث های هنرمندانه اش در طول فیلم با زحمت زیاد به دست آمده . کارگردانی نیکولز چشمگیر است چون توانسته صدا و چهره بازیگران را یکی کند و احساسات درونیشان را برای ایفای هرچه بهتر نقش برانگیزد . شانون و ادگرتون هر دو در نقششان سودمند هستند در حالی که کریستن دانست نقش مذاکره کننده گروه و یک مادر فرسوده و خسته را برای آلتون بازی می کند . آدام درایور در این فیلم بسیار احساسی تر و سرزنده تر از نقش Kylo Ren در فیلم "جنگ ستارگان : نیرو برمی خیزد" بازی کرده است. درایور روش عجیب مخصوص خود و طفره رفتن هوشمندانه ای در ایفای نقش هایش وجود دارد . تقریبا می توان گفت که بهترین قسمت فیلم های نیکولز ، بازی بازیگرانش است . (برای نمونه شانون در "پناه بگیر" ) . فراموش نشدنی ترین قسمت این اثرِ ریسک پذیر صمیمانه ، پایانِ کوبنده و قابل توجهش نیست بلکه لحظه های آرام تر فیلم مانند کلوزآپ های زیباست . می توان در سه کلمه خلاصه اش کرد : بسیار با جزییات ، از پا افتاده و غمگین.
1] Midnight Special : نام آهنگ محلی قدیمی ای آمریکایی است .
Creedence Clearwater Revival [2 : یک گروه موسیقی چهارنفره آمریکایی بود، که از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۲در سبک پاپ/راک فعالیت داشت.
Chevelle [3 : خودرویی است که در سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۷تولید شدهاست.