به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
دعوای اصلی من با فیلم متوسطِ «هومن سیدی» -به استثناء- در بررسی مشکلات و معضلاتِ آنچه به تصویر درآمده خلاصه نمیشود -ضمن آنکه فیلم از این حیث، ایرادات اندکی دارد و قابل چشمپوشی؛ امّا دقیقاً برعکس، چیزهایی هست که باید به تصویربرداری راه میداده امّا در طول فیلم به چشم نمیخورد، و از این روی فیلم کمی ناقص به نظر میرسد. بحث را با یک سؤال آغاز میکنم: آیا تمایلی به تماشای چندبارۀ این فیلم دارید؟ اگر نه که احتمالاً انتظارتان از «سینما» فراتر سطح فیلم بوده و کلیشۀ کاستنِ سطح انتظار تا حد «سینمای ایران» را خلط مبحثی بیش نمیدانید. مشکل «مغزهای کوچک زنگزده» -مانند اندک فیلمهای سینمای ایران که سر و شکل درستی دارند امّا یکبار مصرف به نظر میرسند- ژورنالیستی بودن آن است؛ یعنی بیش از آنکه متن فیلم به «بیان» ِ موقعیت و فضا پهلو بزند، «ترسیم وضعیت» میکند؛ خبری است و جنجالی؛ حاشیه است تا متن و به بیان دقیقتر، احساسات تماشاگر را تحت تأثیر قرار نمیدهد؛ صرفاً «باحال» است و در بهترین حالت، خوشساخت و جذاب امّا آیا واقعاً هنر است؟
نوید محمدزاده و هومن سیدی در فیلم سینمایی مغز های کوچک زنگ زده
«مغزهای کوچک...» -چونان که از نامش برمیآید- به بلوغ سینمایی نرسیده و رسانهای است، با یک بغل حرف و حرف. فیلم بیش از آنکه حواسش به تصاویر باشد، شدیداً پُرگو است و به جای تمرکز بر یکی از این حرفها، شیفتۀ «حرف تو حرف» آوردن است؛ از یک موقعیت به دیگری میپَرد و حق تفکر و تهنشینیِ در لحظه را از تماشاگرش صلب میکند و میان رخدادهای گوناگون، لحظهای تنفس وجود ندارد. نفسگیر است امّا به چه قیمت؟ تنها به قیمت «باحال» بودن! -که جز بار ژورنالیستی و ارضای در لحظۀ تماشاگر، هیچچیز را به همراه ندارد، و خشونت بیحد و مرز فیلم و بدگوییها، و هوارها، و دغدغههای مختلف، متضاد یا مشترک شخصیتها در تشدید سرعتِ وقوع رخدادها بسیار مؤثر بوده. از این روی فکر میکنم ریتم فیلم تا حدی، تُندتر از نیاز مخاطب در جهت شناخت، درک و همذاتپنداری با کاراکترهاست. مثال: «شاهین» (نوید محمدزاده) -طبق گفتۀ خود در انتهای فیلم- فردی خانوادهدوست بوده و حالا که متوجه سر راهی بودن خود شده، همۀ تمایلات شخصیتیاش را یکجا -در قالب یک مونولوگ- بیرون میریزد.
فرهاد اصلانی در فیلم سینمایی مغزهای کوچک زنگ زده
خب! به نظرتان مقولۀ شخصیتپردازی از طریق توضیح درونیات -آن هم از زبان خود کاراکتر- امکانپذیر است؟ فیلمساز باید حداقل در یک صحنه ویژگیِ مهم شخصیتیِ «شاهین» را به تصویر میکشید -و این همان لحظهای درنگ است که فیلم از داشتن چنین صحنههایی رنج میبرد. اصلاً چرا به چنین صحنههایی نیاز است؟ برگردیم به علاقهمندیِ «شاهین» به خانواده: وقتی «شکور» و برادر کوچکتر توسط نیروی پلیس دستگیر میشوند امّا «شاهین» آزاد و آسوده به خانه بازمیگردد، مادر از حضور او -و نبود پسران واقعیاش- رنجور است. تماشاگر باید دلیل این رنجوری را پیش از واقعۀ دستگیری میدانست تا وقتی قضیۀ سر راهی بودن را از زبان «شکور» میشنید، به سرعت با «شاهین» همذاتپنداری میکرد. مثالی دیگر: میشد یکی از جذابترین کاراکترهای فیلم، پدر خانواده باشد که در مقابل عصیان همسر و فرزندان، هیچ اقدامی انجام نمیدهد و گویی علاقهای به خانوادهاش ندارد امّا همین فرد به دخترِ بینوایش -ناگهان- یاری میرساند یا هنگام مرگ همسرش، بر بالین او اشک میریزد.
هومن سیدی و فرهاد اصلانی در فیلم سینمایی مغزهای کوچک زنگ زده
تمام این اقدامات، غیرقابل درک است چون ما اصلاً این پدر را نمیشناسیم و نه انفعالِ ابتداییاش را درک میکنیم و نه بروز احساسات پدر/همسرانهاش را. این مشکل گریبان تمام اعضای خانوادۀ فیلم را گرفته و تمامی آنها تیپهایی هستند از آدمهای وحشی که از فقر به تنگ آمدهاند. ضمن اینکه هنوز نمیفهمم چرا باید تمام افراد این محل، عصیانگر و وحشی باشند! تنها به خاطر فقر؟ این که خیلی کاریکاتوری است و زرد؛ خیلی «ابد و یکروز»بازی است و البته که مونولوگ چند دقیقهایِ «نوید محمدزاده» هم یادآور آن فیلم کذایی. هرچند که نمیتوان اهمیت کیفیتِ تصاویر را -از عمق میدانها تا قابهایی که ترسیم موقعیت میکند- از یاد بُرد. فیلم درست ساخته شده و -در لحظه- حال تماشاگر را دگرگون میکند امّا این فقط چند لحظه بیشتر طول نخواهد کشید و آنچه بعد در ذهن میماند -و ممکن است مدام بهش فکر کنیم- خشونتهای زیاد از حد است و این یعنی؛ فیلم چیزی جز هیجان را به همراه نداشته. همین عدم پرداخت به شخصیتها، دربارۀ فضا و موقعیت نیز صدق میکند. مثلاً پس از پایان رخدادها و فرارِ خواهر، مرگ مادر و آزادی برادر کوچکتر، فیلم تمرکزی به خانه -به عنوان مرکز ثقل رخدادها- ندارد و فروپاشیِ خانه خیلی بیمعنی است و شبیه به «جمع کردن»ِ فیلم شده به جای به سرانجام رساندن؛ بنابراین «مغزهای کوچک زنگزده» یک فیلم «ژورنالیستی»ِ متوسط است و با وجهۀ رسانهایِ سینما سرکار دارد و نه هنری/صنعتیاش -که به نظرم رویکرد جالبی نیست.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.