به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
از آنجایی که در سینمای ایران چیزی به نام ژانر وجود ندارد، طبیعتاً ژانر پلیسی هم با آن مولفه ها و زیر و بم های داستانی اش از آن ژانرهایی ست که در سینمای ایران به دلایل زیادی از جمله مثلاً پیشینه ی فقیرمان در ادبیات داستانی پلیسی، چندان نمی تواند پا بگیرد. هر چند ساموئل خاچیکیان، اولین کارگردانی بود که در ژانر پلیسی جنایی فیلم ساخت و در زمان خودش موفق هم بود، اما بعد از او، فیلم های ایرانی بیشتر به حوزه ی ملودرام ورود کردند و ژانر پلیسی، مهجور ماند و کسی به آن نپرداخت ( و اگر هم پرداخت، کارِ درخورِ توجهی نشد ) تا اینکه …
قریبیان در جدیدترین اثرش کوشیده با نگاهی استلیزه، یک دنیای پلیسی خلق کند که دو کارآگاه تیپیک، یکی آرام و منطقی و دیگری تلخ و خشن و زودجوش و هر دو هم بارانی به تن، به دنبال قاتلی روانی، همه جا را زیر پا می گذارند. آنها با پیش رفتن در پرونده ی پیش رویشان، کم کم متوجه می شوند قاتل هر کسی می تواند باشد و این، موضوع را پیچیده می کند. در نگاهی کلی، « گناهکاران » فیلم بسیار شسته رفته ای ست. قریبیان همانطور که در فیلم قبلی اش « چشمهایش »، توانایی خود در کارگردانی را نشان داده بود، اینجا هم قابلیت های خود را اینبار در خلق فضایی معماگونه و بسیار استلیزه نشان می دهد. فضایی که تطبیق چندانی با واقعیت دور و بر ندارد و به درستی « کاشته شده » تا داستان مورد علاقه ی نویسنده و کارگردان شکل بگیرد. مثالش می تواند سکانس خوب تعقیب یکی از مظنونین باشد که بلیط فروش سینماست. سینمایی که در حال نشان دادن فیلم « هفت » شاهکار فینچر است و ما به خوبی متوجهیم که این تعمدی ست از سوی نویسنده تا فضای مورد علاقه ی خود را از پس داستان بیرون بکشد ضمن اینکه در پس زمینه، شخصیت های فیلم « هفت »، دو کارآگاه پلیس پیر و جوان با روحیاتی متضاد هم که دنبال قاتلی روانی هستند، شخصیت های « گناهکاران » را به ذهن متبادر می کند و اینگونه است که با یک تیر، دو نشان زده می شود. در باب تعمد کارگردان برای ساختن فضایی غیرمعمول و خاص، فضایی « کاشته شده »، همین بس که هیچگاه اصرار ندارد با نشان دادن برج میلاد در پس زمینه ی بازیگران بگوید که اینجا تهران است و یا وقتی کارآگاهان به ترکیه می روند، با نشان دادن مکان های تاریخی آنجا، نشانمان بدهد که در کدام کشور هستیم.
بهاره کیان افشار و کوروش تهامی در فیلم گناهکاران
اینگونه است که فیلم هیچگاه روی فضاهای واقعی تمرکز نمی کند و آن چیزی را می پردازد که خود می خواهد و این کمک می کند به خلق دنیای تیره و تار و سنگین که دو کارآگاه ماجرا در آن گرفتار شده اند. اما به نظر نگارنده، مشکل اصلی فیلم هم از همان جایی نشأت می گیرد که ظاهراً نقطه ی قوت آن محسوب می شود. ترسیم این دنیای « کاشته شده »، شخصیت هایی هر چند جذاب ( مخصوصاً سرهنگ تدین که با همه سفت و سخت برخورد می کند و بهترین صحنه ها، متعلق به اوست ) اما بیش از حد مصنوعی را هم بوجود آورده که رنگ و بویی از احساسات نبرده اند و انگار یک راست از وسط ناکجاآبادی آمده اند که فاصله ی بعیدی با تماشاگر دارد. شخصیت هایی که تخت و یک بُعدی اند و جز همان خصوصیات آشنای پلیسی، خصوصیت دیگری ندارند تا بتوان فارغ از متن داستان به آن ها پرداخت. بین سرد و سخت بودنِ شخصیت ها تا تخت و یک بعدی بودنشان، فرسنگ ها فاصله است. همین تخت بودن است که باعث می شود آن غافلگیری پایانی تکانمان ندهد، بامزه است ( تازه اگر قبل از پایان، متوجه اصل موضوع نشوید ) اما زود هم فراموش خواهد شد، چون در این دنیای ساخته و پرداخته ی نویسنده و کارگردان، دنیای که انصافاً خوب هم شکل گرفته و بسیار هم جذاب است، همه چیز همانی ست که می بینیم، نه چیزی بیشتر. شاید اگر بخواهیم مقایسه ای انجام بدهیم بین جهان فرامتنی فیلمی مثل « هفت » و مضمون های آشکار و پنهان در داستان غریبش، با این اثر، مقایسه ای که بهانه اش را خود فیلم در اختیارمان قرار می دهد، متوجه خواهیم شد که چطور کارآگاهان آن فیلم، هر کدام به تجربه ای دست پیدا می کنند، بر هم تأثیر می گذارند و در نهایت عمل یکی از آن ها، مستقیماً معنای نهایی فیلم را تشکیل می دهد و اوج داستان را رقم می زند. کارآگاهان آن فیلم در طول داستان، به خوبی تعریف می شوند و نویسنده موفق می شود از سطح، به عمقشان برسد. اما کارآگاهان « گناهکاران » تنها شمایل یک پلیس را دارند به همراه خصوصیاتی فردی که وجهه ای صرفاً تیپیک به آن ها بخشیده است. در نتیجه چیزی بیشتری نیست که بخواهیم به آن بپردازیم. فیلم که تمام می شود، دیگر ذهن بیننده درگیر نیست. شاید این نگاه، نگاه سخت گیرانه ای باشد و این فیلم هم، خودش به خوبی حد و اندازه های خود را به مخاطب می شناساند، پس می توانیم از دیدن صحنه هایی مثل تعقیب و گریز در سالن سینما، لذت ببریم. می توانیم از صحنه ی قتل ضیا معمار، پشت چراغ قرمز و آن شیوه ی موجز پرداخت کارگردان برای نشان دادن مرگ او لذت ببریم. می توانیم از روایت های مختلفی که کارآگاهان در ذهن خود از قاتل ساخته اند و هر بار، ما این افکارِ به عینیت تبدیل شده را می بینیم و در دایره ی حدس و گمان ها دست و پا می زنیم، لذت ببریم. می توانیم از سکانس فوق العاده ی چک و چانه زدنِ تدین با ضیا معمار که می خواهند روی یکدیگر را کم کنند، حسابی کِیف کنیم … لذت ببریم.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]