به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
بعد از آقا و خانم میم، فقط دغدغههای سید روحالله حجازی مانده و بس... از سرزندگیهای کارگردانی که نسلش خوب میشناسد جز چند دیالوگ چیزینمانده، دیالوگهایی که کمترین اشارهای به گرههای هرچند اندک قصه دارند و جسن وگریزهای مدام روی معرفی شخصیتها و رابطهای که باهم دارند، آنقدر یکنواخت که حوصلهات را سر میبرند.
روایتی سردرگم که هویت اصلی اضطرابش آنقدر درهم و گم است که ترجیح میدهی دلت را به پسرک باهوش کوچک فیلم خوش کنی و از شیرین زبانیهایش لذت ببری، قصهای که شاید میتوانست با پرداختی متفاوتر درامی جذاب باشد. استفاده از تلاقی ژانرها شاید راهحلی برای کشش بیشتر باشد تنها به شرط آنکه درست و به موقع استفاده شود و نه فقط از حیث ایجاد هیجانات شتابزده، نگاه کنید به آنجا که مرد-با بازی متوسط ساعد سهیلی- سگی را با نگاهی گستاخ گه گاه در مکانهای مختلف میبیند، - همین عنصر میتوانست روی شک شخصیت و کلافگیاش بیشتر تاثیر بگذارد و سورئالیسمی دلچسب در دل اتفاقات روزمره تقدیممان می کند.
کاش از گنگ بودن نترسیم، نه به معنای نفهمی، که کمی تعمق برای مخاطب خوب همهست! زودتر از موعود کدهایمان را باز نکنیم و توضیح همهی آنچه مبهم هست همیشه چارهساز نیست. اتاق تاریک، تاریکتر از آن است که روشنت کند.