نگاهی به موسیقی فیلم روزی روزگاری آمریكا ساخته انیو موریكونه
سعید كاشفی : amapola تراك تم اصلی این فیلم است که با اجراهای مختلف به سكانسهای دیگری مربوط میشود و حال و هوای آدم را به دنیای بی انتها پرتاب می كند. ملودی...
14 آذر 1395
amapola تراك تم اصلی این فیلم است که با اجراهای مختلف به سكانسهای دیگری مربوط میشود و حال و هوای آدم را به دنیای بی انتها پرتاب می كند. ملودی این تراك با تمپویی آرام و با حركتهای سازهای زهی ما را به لذت نوستالژیك نزدیك میكند. صداهای زهی كه با آرشههایی هم چون ابر می نوازند، یك ملودی رویایی و قدیمی را اجرا میكنند. جدا از این موسیقی، تصاویر فیلم را در نظر بهگیرد، احساس عاشقانهای را به هر دلیل درگیرش میشوید. بعد كه چند بار این قطعه را بهشنوید، تصاویری را كه از ذهنت می گذرد، شهر قدیمی شیكاگو را مجسم میكنید كه نودل ( دنیرو ) در سالهای 1920 زندگی می كند، سرشار از شور و جوانیست كه قصهای را آغاز میكند. دنیرو در این فیلم در بهترین وضعیت زندگی هنریاش ( چهل سالگی ) در این نقش بازی كرده است و همچنان كه سرجیو لئونه بهترین فیلمش را ساخته. اما باز هم باید در باره دسته سازهای زهی حرف زد. تمامی این سازبندیها و تمامی حس نستالژیك آن مدیون یك وسیله كوچك است كه سوردین نام گذاردهاند كه آن را در انتهای ساز زهی استفاده میشود. به همین خاطر است كه صدای آسمانی را حس میكنیم.
موریكونه از موسیقی این فیلم، توانسته فرم موسیقیاش چنان استادانه انتخاب و تمامی حس و حال قطعههایش را چنان به متن فیلم سنجاق كرده كه هرگز جدا شدن موسیقی و فیلم را نمیتوان مجسم كرد. سازبندیاش را چنین تنظیم و نقاشی كرده كه صدایی تاثیر گذار به گوش جان میرساند. پیشزمینه سازهای زهیست و كلیه سازهای دیگر به پسزمینه منتقل كرده است. به همین خاطر حس قدیمی و گذشته شنیداری را به مخاطب انتقال میدهد. مثل سازبندی و طراحی چیدمان، همچون اركستر مانتوآنی (سالهای 30 ) را انتخاب كرده كه رنگ آن به گمانم رنگ سپیاست. بعد، اگر بیشتر بهخواهید جست و جو كنید، بروید تراكDeborahs theme كه بهشدت تمی عاشقانه است. در این تراك برخورد میكنید كه این بهترین كنترپوان برای دسته سازهای زهی در این قطعه است. همراهی سوردینها و انگشتهای نوازندگان كه به آرامی و با لطافت مینوازند، هیاهوی رقص ابرها در پهنه آسمان را میشنوید. و گاهی كه هوس موسیقی تازه در این فیلم بهبینید، بروید سراغ تراك cockes song با آن ساز شیلیایی كه آدم را شوكه می کند. هر چند که دست کم این قطعات مال بیست سال پیش است، اما چه باک که حس موسقیایی زمان را درهم می شکند.
روزی روزگاری امریكا، هرچند خود فیلم تاثیرگذار است، اما موسیقی انیو موریكونه، هم به لحاظ قدرت و تفسیر و كاربردهایش و هم به لحاظ زیبایی شناسی آن، و هم به عنوان یك موسیقی مستقل رومنس كلاسیك، بدون فیلم، بهیادگار می ماند.