باز هم پوران درخشنده به سراغ مشکلات خانوادهها رفته است. روابط خانوادگی و مشکلات بین اعضای خانواده به عنوان بخشی از ساختار فیلمسازی خانم درخشنده شناخته میشود. فیلمهایی که با تمام ضعف و قوتهایی که دارند، برای خانواده ساخته میشوند و با کمی احتیاط میتوان همراه خانواده به تماشای آن نشست و دربارهی آن فکر کرد. ماجرا حول خانوادهی از هم پاشیدهی بهرامی است. پدر فقط پول به خانه میآورد و سرش با زن جوانی گرم است. او محبت کردن را فراموش نکرده اما آن را بیرون از خانه برده است. مادر که باید بنیان خانواده را حفظ کند، در تنهایی خود فرو رفته و در حل مسائل اولیه زندگی خود عاجز و ناتوان است. پسر حتی دو جمله هم نمیتواند با آرامش به والدینش بگوید و مدام در نزاع با آنهاست. احترام متقابل بین اعضای خانواده از بین رفته و به خصوص بیاحترامی فرزند به پدر و مادر بسیار پر رنگ است.
مریلا زارعی و فرهاد اصلانی در فیلم زیر سقف دودی
زیر سقف دودی مسائل پیرامون یک طلاق عاطفی را به تصویر کشیده است. «طلاق عاطفی، طلاق دادگاهی نیست و آنها با یکدیگر زندگی میکنند و خانه برای آنها تبدیل به یک مسافرخانه میشود»؛ این توصیف خود فیلمساز از صورت مسئله است. مسئلهای که در فیلم از سردی روابط میان یک زن و شوهر آغاز شده و به تعامل آنها با فرزندشان و سایر ارتباطات اجتماعی آنها تاثیر گذاشته است. همانقدر که زن و مرد از هم فاصله گرفتهاند، فرزندشان نیز از آن دو دور شده است. این پسر هم به دام دوستان ناباب افتاده و تنهایی در حال دست و پا زدن است. این تمام ماجرا بدون هیچ خلاقیتی مضاف بر آن است.
مریلا زارعی در فیلم زیر سقف دودی
بهطورمثال «دختر گمشده» ساخته دیوید فینچر را در نظر بگیرید؛ با یک طلاق عاطفی روبهرو هستیم، پای خیانت هم در میان است، اما همه چیز اینجا تمام نمیشود. با درگیر شدن در یک داستان جنایی به شیوه مورد علاقه کارگردان، ما به عمق این مسئله میرویم و یک بحران را همراه فیلم تجربه میکنیم. این بازنمایی حاد مشکل نه تنها کاریکاتوری و شعارگونه نیست، بلکه نتیجهی آن یک موفقیت هنری و تجاری است. تفاوت اصلی را میتوان در عنصر خلاقیت جست. خلاقیتی که در مثال ما حاصل اقتباس از یک رمان است. روایتی که در ذهن ما از فیلم شکل میگیرد، با آنچه داستان کتاب میگوید تفاوتهای عمدهای دارد و کارگردان هر جا اراده کرده نظرات خود را به داستان تحمیل کرده است. در ذیل صنعت فیلمسازی زنجیرههای ارزشی شکل میگیرد که هم محتوا و هم فرم را در سطح قابل قبولی ارائه میدهد. اقتباس از رمان به فیلمنامه فیلم فینچر غنا بخشیده. چیزی که در زیر سقف دودی یک ضعف جدی محسوب میشود.
بهنوش طباطبایی و فرهاد اصلانی در فیلم زیر سقف دودی
مردستیزی فیلم از پوستر فیلم آغاز میشود. جایی که «شیرین» (مادر خانواده) پشت به مردی سنگی مستاصل و درمانده نشسته است. تقریبا تمام مشکلات فیلم از مرد آغاز شده است. او متهم است که زن را از ادامهی تحصیل باز داشته تا او را ضعیف و وابسته به خود کند. اوست که خانواده را در باطن متلاشی کرده است و پی خوشگذرانیهای یواشکی خود رفته است. رفتارهای اوست که مشکلات را تشدید میکند و به هیچ چیز جز عقاید و خواستههای خودش اهمیت نمیدهد. همین تصویر رادیکال از مرد باعث شده تغییر ناگهانی او به صورت وصلهای ناجور به فیلم و ناملموس جلوه کند. «فرهاد اصلانی» (در نقش پدر خانواده) به یک تیپ خاکستری و مایل به سیاه تبدیل شده که فرقی ندارد در فیلمی از «رضا میرکریمی» باشد، «محمدحسین فرحبخش» و یا «فریدون جیرانی»؛ کاراکتر وی نماد مردسالاری و استبداد و خشونت مردانه است و غالبا از شخصیتی که او بازی میکند زیر و روی کشیدن، زیر آبی رفتن، ولنگاری مرد میانسال، وزن زیاد و تهریش و سبیل در یاد میماند. این خصوصیات ظاهری را میتوان در مردان هم سن و سال اصلانی در اطراف خودمان ببینیم و همین شباهت قرار است مردان فیلم که در مظان اتهام قرار دارند را به مردان و پدران جامعه متصل کند. در واقع او به یک کلیشهی تمام و کمال برای قرار گرفتن در یک قاببندی مردستیزانه تبدیل شده است.
فرهاد اصلانی در فیلم زیر سقف دودی
این تصویر مردستیزانه در سوی دیگر خود در جهت تکریم زن نبوده است. زن سنتی فیلم فردی ضعیف و آسیبپذیر است. درگیر کتاب دعا و تسبیح است درحالی که فرزندش در پارتی است و او توانایی درک عواطف فرزندش را ندارد. فرزندی ورودش به زندگی مشترک او و همسرش سرآغاز جدایی عاطفی آنها بوده است و حالا نه خود پسر برایش باقی مانده و نه شوهر. کار بیرون از خانه و تحصیلات عالی ندارد. تواناییهایش از او سلب شده و شانسهای روابط عاشقانهاش از بین رفته است. البته خود کارگردان گفته که برای تکریم بنیان خانواده روابط موازی زن را وارد فیلم نکرده (از ایشان کمال تشکر را داریم!)، اما نشانهها و علامتهایی برای راهنمایی به این سمت و سو قرار داده است. فیلمساز به شغل و تحصیلات، به چشم سلاحی در دست زن در مقابل مرد نگاه میکند. البته رعنا (زن دوم بهرام) که این سلاحها را دارد نیز نمیتواند از پس مرد خود بر بیاید. با این حال وضع بهتری دارد و حداقل در لحظه شاد است. او کنار همسرش کازابلانکا میبیند و میخندد اما شیرین کار خانه انجام میدهد و شب را تنها میگذراند.
مریلا زارعی در فیلم زیر سقف دودی
دانشگاه در فیلم تنها قرار است واسطهای معقول برای نحوه آشنایی پسر و دختر باشد. جایی که جمعی از جوانها هستند فساد در آنجا مجتمع است و از اعتیاد تا اشارات اروتیک را در آنجا میتوان دید. هویت جوان فیلم با عیاشی و وقتگذرانی شکل گرفته است. زمانی هم که قرار است یک زندگی مستقل تشکیل دهد، آویزان جیب پدر است. طبیعتا با چنین تصویری از جوان امروزی به دور از هیچ خلاقیت و امید به آینده، باید او را افسرده و خشمگین فرض کرد. فیلمساز که خود معتقد به ارائه الگویی صحیح در مورد مسائل اجتماعی است، کلیشهای ترین و عامیترین نگاه را به دو عنصر از عناصر پیشرفت جامعه، جوانان و دانشگاه، دارد. طبیعتا تلفیق جایگاه صحیح نهاد دانشگاه و جوان مولد با به تصویر کشیدن مشکلات اساسی این کار مشکلی است، اما انتظار از هنرمند است که بتواند چنین معادلهی پیچیدهای را حل کند و بتواند تمام واقعیت را ببیند. این انتظار از زیر سقف دودی بیجاست. همان طور که در بررسی شخصیتها دیدیم، همه چیز کلیشهای و نخنما و کهنه است. فیلم هم در فرم و هم در محتوا اثری معمولی است و برجستهترین وجه تصویری آن رنگ آبی در تمام فیلم است!
ابوالفضل میری در فیلم زیر سقف دودی
کل بار مفهومی و اثربخشی مثبت فیلم نیز بر دوش خانم روانپزشکی است که با نگاهی از بالا و مانند معلم به تمام شخصیتها درس میدهد. او مشکلی را از این خانواده حل نمیکند و حتی به آن دامن میزند. نقش او تنها نمایان کردن مشکلات و احیانا چند نصیحت غلیظ است. شاید بتوان او را تصویری از خود کارگردان دانست که در مقابل دوربین ظاهر شده است. فیلمساز در جایی گفته است که برای این کار دو سال تحقیق و مطالعه داشته است. باید پرسید چه تحقیق و مطالعهای فیلمساز را به این نتیجه رسانده که نود درصد خانوادهها دچار طلاق عاطفی هستند؟! و انعکاس این تحقیقات در کجاست؟ داستان فیلم هم که بسیار آشنا است و حتی در سریالهای اپیزودیک تلویزیون نیز مشابه آن بسیار دیده شده است. سوال پایهای تر از این است که چقدر فیلم در چارچوب سینمای اجتماعی قابل بحث است. آیا میتوان اصلا این را سینما نام نهاد؟
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید