به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
خطر لو رفتن داستان
اولین ساخته اکتای براهنی که از اولین حضورش در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، سروصدای زیادی به پا کرد، بالاخره به روی پرده رفت. مهمترین نکته در مورد «پل خواب» این است که با یک اثر اقتباسی طرف هستیم. درحالیکه مقوله اقتباس در سینمای ایران نسبت به جهان بهشدت مغفول مانده و شاید هنوز که هنوز است بهترین اقتباس سینمایی این دوران، «شبهای روشن» به قلم سعید عقیقی و کارگردانی فرزاد مؤتمن است، فیلمی که بهمانند «پل خواب» اقتباسی از یکی از مشهورترین داستانهای فئودور داستایوسکی، نویسنده شهیر روسی است. رابطه ادبیات و سینما انکار نشدنی است و علاقه نویسندگان و قلمبهدستهای ایرانی به نویسندگان روس هم واضح. وقتی از «شبهای روشن»صحبت میکنیم نهتنها از یک اقتباس کاملاً حرفهای حرف میزنیم بلکه شاهد پرداختی شخصی و مدرن از یک شاهکار جاودانه هستیم. مقایسه «پل خواب» و «شبهای روشن» نه منصفانه است و نه منطقی. جدا از بحث حرفهای بودن عوامل «شبهای روشن» که در رأس آنها عقیقی و قلم جادوییاش قرار دارد، اساساً جهان «جنایت و مکافات» که منبع الهام «پل خواب» است از «شبهای روشن» جداست.
از سوی دیگر، وقتی از یک اقتباس سینمایی صحبت میکنیم، لاجرم با دو وجه از فیلم طرف هستیم که «پل خواب» هم از این قاعده مستثنا نیست. میتوان فیلم را بهصورت یک اثر مستقل دید و میتوان آن را وابسته به اثر اولیه دانست. اگر از این دو دیدگاه به یک نتیجه برسیم که عالی است و میتوان گفت با یک اقتباس موفق سینمایی طرف هستیم؛ اما در مورد «پل خواب» این اتفاق نمیافتد، چراکه وجه اقتباسی فیلم بههیچروی با وجه شخصی و مستقل فیلم برابری نمیکند. به کلام ساده، «پل خواب» گرچه اقتباس خوبی از «جنایت و مکافات» نیست و علیرغم ادعای “برداشتی آزاد ” هم نمیتوان به آن ارفاق کرد، اما بهعنوان یک فیلم اولی مستقل قابلقبول است.
آناهیتا افشار در فیلم سینمایی پل خواب
رمان “جنایت و مکافات “ از هر منظری شگفتانگیز است، از شخصیتهایش، از پرداخت فاجعه و ابعاد و آن تا پایانی به سردی تبعیدگاه قهرمان رمان در سیبری؛ اما آنچه بیش از همه، از “جنایت و مکافات “ در ذهن خواننده میماند، فضاسازی بینظیری است که خاصه ادبیات روسیه است. وقتی رمان را به دست میگیرید، جزئیات آنچنان دقیق و زیبا ترسیمشدهاند که خیلی زود در دنیای آن غرق میشوید و کلمات جان میگیرند و تصویری روشن در برابرتان شکل میدهند.اگر کتاب را خوانده باشید میدانید که با یک فضای خاکستری در یک زمستان سرد و سوزان در جامعهای فقرزده و آدمهایی تا مغز استخوان پوسیده طرف هستید. حال این فضاسازی بههیچوجه به «پل خواب» راه پیدا نکرده است. در فیلم هم کاراکتر اصلی درگیر یک مشکل مالی شده است، زمستان است و آدمهایی که میبینیم عجیب و باورنکردنی واقعیاند، اما در کتاب تمرکز برجهان داستانی است که کاراکترها در آن جان میگیرند، اما در این اقتباس یا برداشت آزاد، تمرکز بر دنیای شهاب (ساعد سهیلی) است. فضاسازی بهگونهای است که احساس خفقان شخصیت اصلی را به بیننده منتقل میکند و تکتک نماهای بینظیر شمادمانفر، با تأکید بر این حس درهمفشرده شدن شخصیت اصلی گرفتهشدهاند. پرسهزنیهای شهاب در شهر، نمایشی از جامعه و فضای قالب در آن به ما نمیدهد. فضایی که در رمان داستایوسکی، آنقدر خوب پرورده شده است که دیگر قباحت عمل قهرمان داستان بیننده را به داوری وانمیدارد؛ اما شهاب در دنیای خودش تنهاست و ما هیچ فرصتی برای شناخت دنیایش نداریم و وقتی از درجه انسانیاش سقوط میکند و مرتکب خطا میشود دیگر قربانی آن جامعه مفلوک و یخزده نیست بلکه قربانی اشتباهات خودش است و فرصت هم ذات پنداری را از بیننده میگیرد. از طرف دیگر، پیرزن نزولخوار “جنایت و مکافات “ نماد جامعهای است که یا در آن قربانی هستید یا باید از خون دیگران تغذیه کنید و قتل وی به دست شخصیت اصلی نمود شراکت قهرمان داستان در کثافتی است که پیرزن و امثال او در جامعه پدید آوردهاند. حالآنکه مقتول در «پل خواب» زنی حواسپرت و خودخواه است و فقط یک تیپ شخصیتی است.این ضعف در شخصیتپردازی حتی خود قهرمان داستان را نیز در برمیگیرد و بیننده از جز اینکه اعتیاد دارد و تحتفشار مالی است و طبق یک کلیشه سیگار را با سیگار روشن میکند، چیزی نمیداند. بیننده دقیقاً نمیداند که شهاب چه زمانی تصمیم به اجرای نقشهاش گرفته است، وقتیکه در مهمانی پیرزن تحقیر میشود؟ پس چرا قبل از آن به اتاق وی سرک میکشد و گاوصندوقش را کشف میکند. پیشتر از آن؟ به چه دلیلی؟ و جایی که قهرمان “جنایت و مکافات “ دچار کابوسهای تمامنشدنی میشود و گرفتار در برزخ خیال و واقعیت، مزه عشق را تجربه میکند، شهاب نقشه عروسی میکشد و اعتیادش شدیدتر میشود.
ساعد سهیلی و هومن سیدی در فیلم سینمایی پل خواب
در کل فیلمنامه «پل خواب» که به قلم فیلمساز هم هست، ایرادات زیادی دارد. گرهافکنیها ضعیف و رنجورند و در مقابل، گرهگشایی قوی و برجسته. از سوی دیگر، «پل خواب» برخلاف داستان پر افت و خیزش، ریتم کندی دارد و آنچه شهاب را به سمت فاجعه سوق میدهد و آنچه بعدازآن رخ میدهد، شفاف نیست و از داستان حذفشده است و بهجای آن تکه سکانسهایی بهغایت غیر دراماتیک در فیلم گنجاندهشده است. شخصیتها بهویژه دوست شهاب، محسن (هومن سیدی) و همسرش و بارداری وی و پدر شهاب زائدند و در مسیر پیشبرد روایت کارایی ندارند.اما اگر رمان داستایوسکی را کنار بگذاریم و چشم بر کاستیهای اولین کار یک فیلمساز جوان ببندیم، میتوان نمره قبولی به «پل خواب» داد. فیلم براهنی مسیر سقوط یک انسان را در سراشیبی حیوانیت به تصویر میکشد و گرچه نگاهش فردی است و جز چند تلنگر کوچک، جامعه را از معادلاتش حذف میکند، اما درنهایت تصویر گویایی از ویرانی قهرمانش به تصویر میکشد. ویرانی که با خود تخریبی و فروپاشی درونی همراه است و شهاب را به یک قهرمان خاکستری، یک ضدقهرمان دوستداشتنی تبدیل میکند.
ساعد سهیلی در فیلم سینمایی پل خواب
استفاده براهنی از موسیقی هوشمندانه و دراماتیک است. وی در جهت پرورش فضایی رئال برای روایتش زیاد از موسیقی استفاده نمیکند اما در دو سکانس با استفاده از موسیقی بیشترین بار درام را به مخاطب منتقل میکند. یکی در مهمانی پیرزن که شهاب مجبور به کار میشود و مهمانان در حال نواختن موسیقی سنتی و نماد فرهنگی ایرانی سرخوشانه شخصیت شهاب را زیر لگدهای بهظاهر فرهنگی و مدرنشان خورد میکنند و شهاب تا مرز فروپاشی تحقیر میشود و دیگری سکانسی که شهاب جنازهها را سر به نیست میکند و موسیقی میشنویم که خبر از سقوط شهاب به ورطه کثیف و نازل آدم نبودن میدهد.اما آنچه بیشک مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد مهارت براهنی در پرداخت نقطه اوجش است. سکانس قتل که بهترین سکانس فیلم هم هست، در یک پلان-سکانس میگذرد. دوربین یکلحظه شهاب را تنها نمیگذارد و دائم او را تعقیب میکند، درحالیکه نفس زدنهای شهاب در گوش مخاطب میپیچد و ضجه زدنهایش بدن او را میلرزاند، دوربین روی دست همچنان روی شانه شهاب است و بیننده درست مثل او احساس میکند دچار بختکی شده است که رهایش نمیکند و درست مثل شهاب احساس خفگی میکند. این سکانس آنقدر زیبا و جذاب پرداختشده است که نفس بیننده را در سینه حبس میکند و بازی زیبای سهیلی که تاکنون اینقدر درخشان ظاهرنشده است، مخاطب را به لرزه میاندازد. اگر فیلم براهنی را بهکل یکطرف بگذاریم، اینیک سکانس کافی است تا بدانیم با یک فیلمساز خوشذوق و با آیندهای درخشان طرف هستیم.
باری، «پل خواب» تازه اکرانش را شروع کرده است، فرصت تماشایش را از دست ندهید.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.