به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
نیکی کریمی بازیگر ۴۴ ساله سینمای ایران که در فیلمهای متعددی به ایفای نقش پرداخته است، این بار با چهارمین فیلم سینمایی خود«شیفت شب»، بر روی پرده سینما ظاهر شده است.
شیفت شب داستان زندگی ناهید است. مدتی است فرهاد رفتارش عوض شده، تندخو و پرخاشگر شده است، حوصله زندگی ندارد. ناهید متوجه میشود فرهاد فریب یکی از همکارانش را در شرکت خورده و پانصد میلیون تومان از حساب شرکت برداشته اند تا از ترکیه پرده وارد کنند و یک ماهه پول را سرجایش بگذارند. رفیق فرهاد بعد از گرفتن پول متواری میشود. فرهاد در صدد جور کردن بدهکاریش به شرکت است. ناهید به او کمک میکند تا زندگیشان را دوباره بسازند…
نکاتی چند پیرامون این فیلم ذکر شدنی است:
1. شیفت شب از نظر هنری ایرادات بسیاری دارد. از جمله ریتم بسیار کند فیلم که به واقع تماشاگر احساس خستگی و کسلی میکند. شخصیت پردازی فوق العاده ضعیف کاراکترهای فیلم. مخصوصا حضور دو سکانس خانم کریمی و دیالوگهای بی ربطشان با ناهید. البته آتیلا حجازی هم دو سکانس بدون دیالوگ حضور دارد. باز هم دوربین روی دست در فیلمی که اصلا احتیاج به این تکنیک ندارد. اگر هم کارگردان تشخیص میدهد دوربین روی دست باشد بهتر است از فیلمبرداری نسبتا حرفه ای استفاده کند که اینقدر دوربین تکان تکان نخورد. فیلمنامه ای ضعیف که ارتباط بین دیالوگها مشخص نیست. ناهید وسط صحبت با مادر خود ناگهان میگوید:«تازه آدم میفهمه کسی که عزیزترینشه چقدر ازش دوره»دیالوگی بی ربط به سایر گفتگوها.
در کل از نظر هنری اصلا حرفی برای گفتن نداشت و به قول فراستی عزیز:«مجبورید مگر فیلم بسازید؟ این همه کار در عالم است. مثلا بازیگری»
2. شیفت شب روایت زنی است که برای بقای زندگی خود میجنگد اما بدون شوهر. فرهاد همه ماجرا را سه ماه از شریک زندگی خود پنهان کرده است. مقوله ای که متاسفانه در خیلی از خانوادهها رواج دارد. پنهان کاری زوجین از یکدیگر بیشترین اثر را در از بین رفتن اعتماد متقابل دارد. اعتمادی که باید پایه و ستون زندگی باشد با پنهان کاری در حال فرو ریختن است. اما ناهید جسورانه این پایه را نگه میدارد و به شوهرش برای حل مشکل بدون آگاهی او کمک میکند. شیفت شب روایت مردی است که برای رسیدن به خوشبختی مسیری غیر از صلاح را انتخاب کرده است. توهم یک شبه ره صد ساله را رفتن در بین جوانان ما به وضوح یافت میشود.
3. شیفت شب بر خلاف فیلمهای رایج که انتهایی باز دارند، به نظر من انتهایی بسته دارد و آخر فیلم معلوم است. ناهید با فروش اثاث منزل و باز پس گیری پول رهن و کمک برادر فرهاد، به فرهاد کمک میکند تا بدهی اش را بپردازد. این یعنی امید به ادامه با هم بودن. شاید اگر این فیلم با خودکشی یکی از طرفین به پایان میرسید، اقبال عمومی به آن بیشتر میشد چراکه به نوعی عادت کردیم در این فضا فیلمهایی سیاه ببینیم. اما شیفت شب روایت امید جاری در زندگی ناهید و فرهاد است. فرهاد حتی بعد از اخراجش از کار، کارهای متعددی را انجام میدهد. حتی موش کشی در سطح شهر تهران با تفنگ ساچمه ای!! البته این آخری را باید بررسی کرد که وجود دارد یا نه. به هر حال شیفت شب روایت زندگیهایی است که اگرچه زوجین اشتباهاتی دارند اما سعی در جبران آن هستند و برای بقا میجنگند. پایان فیلم راه حل مشکل ناهید و فرهاد را به راحتی نشان میدهد به گونه ای که یک ربع انتهایی فیلم همه مشکلات حل میشود. شاید این برداشت را بشود کرد که:
به جای آنکه مشکلات را آنقدر برای خود بزرگ کنیم، با کمی فکر و تامل درباره مشکلات راحت آنها را میتوان حل کرد.