به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
آسمان زرد کم عمق روایت انسانی است که شاهد از دست رفتن هویت زندگی و عشق خود در کشاکش ذهنیتها و چالشهای زندگی امروز است؛ اما نمیتواند برای احیاء آن کاری از پیش ببرد. نگاه نگران مهران به غزل در صحنهای بهشت گونه و اشکهایی که غزل چون چشمه جاری در کنارش، فرو میبارد، از نگاه توکلی، نگاه انسان دردمند امروز است. مهران و غزل در خانهای زندگی میکنند که قرار است به صورت موقت در آن باشند و پس از رفع مشکلاتشان به خانه اصلی نقل مکان کنند؛ خانهای که از در و دیوار آن آفت، بدبختی، درد و رنج نازل میشود. دیوارهای پوسیده، رنگهای درهم و تیره، شیشههای شکسته و دیوارهایی که هر آن فرو میریزند، همه حکایت از ویرانی و نابودی این زندگی دارد؛ و مخاطب ناخواسته از ابتدا حکم به شکست و نابودی این زندگی خواهد کرد.
اما مشکل مهران فقط یه این منزل ویرانه و دیه ناخوانده ختم نمیشود؛ مشکل بزرگتر او این است که با غزلی زندگی میکند که شوری در زندگی اش ایجاد نمیکند. غزلی که همچون دیوارهای پوسیده خانه رنگ باخته است؛ غزلی که به مرثیهای بر زندگی شورانگیز و تصویر بهشت گونه آغاز و پایان داستان توکلی شبیهتر است.
صابر ابر در فیلم آسمان زرد کم عمق
غزل بیماری متوهم است و در اوهام و دنیای خاص ذهنیاش جایی برای واقعیتها و دردهای مهران وجود ندارد. غزل چون کودکی نوپاست که نمیتواند در موقعیتهای دشوار زندگی، پا به پای مهران حرکت کند و مهران نیز برای آنکه غزل را بازیابد تن به بازیهای کودکانه او داده است. صحنههایی را به خاطر بیاوریم که مهران در لحظه ورود به خانه به غزل میگوید: "امروز تو رو خدا خیالاتی نشو، از دیوار رد نشو و پرواز نکن". اما بعدتر در صحنههایی میبینیم که غزل و مهران به دنبال کودکان خیالی خود در خانه میدوند و به بازی با آنها مشغول میشوند!
اگر چه باید به ظرافتها و دقتهای فیلمهای توکلی با احترام نگریست؛ اما واقعیت این است که سینمای توکلی کاملاً شخصی و هنری است. سؤال اینجاست که پرداختن به سینمایی که صرفاً دغدغههای زیباییشناسانه و گرایشهای هنری در آن اهمیت دارد چه دردی را از مخاطب امروز جامعه دوا میکند؟
سینمای توکلی اگرچه میتواند امتیازهای بالایی در نگاه هنرمندان و منتقدین کسب نماید اما چنین رویکردی در نهایت به فاصله میان هنرمند و جامعه و تثبیت طبقهای جدا افتاده از متن فرهنگ و ارزشهای مردمان خود میانجامد.
نکته دیگر آنکه تصویر رنجها و دردهای زندگی، بدون پرداخت به هیچ امید و رنگ مثبتی، به عنوان یکی از مؤلفههای سینمای توکلی قابل تأمل است؛ چرا که فرهنگ شرقی و ایرانی ـ اسلامی ما همواره با امید و مثبت نگری به زندگی تعریف میشود تا آنجا که متفکری چون «نیچه» دین اسلام را "تنها دین آری گو به زندگی" معرفی میکند و معتقد است پیامبر اکرم(ص) الگوی رهبری بزرگ با نگاهی سرشار از حیات و معرفت است و همین رویه را در مسلمانان و همراهانش ترویج کرده است.
با دقت در ادبیات و هنر گذشته ایرانی و اسلامی این مرزو بوم و با نگاهی به آثار بزرگانی چون «فردوسی»، «حافظ»، «سعدی» و «مولوی» نیز درمییابیم که در آثار آنان هم تلخیها و دردهای زندگی به عنوان محملی برای ارتقاء و رشد انسان تعریف میشود، نه بهانه ای برای ناامیدی و استیصال.
سحر دولتشاهی در فیلم آسمان زرد کم عمق
اما تفکر نیست انگار و پوچ گرایانهای که بر هنر مدرن و پست مدرن سیطره افکنده است، پرداختن به نا امیدی و نیستی را به عنوان یکی از مؤلفهها و دغدغههای هنرمندان امروز حاکم کرده است. نهایت آنکه نگاه منفی و تلخ به زندگی و دستمایههایی از این دست در آثار بهرام توکلی جایی در فرهنگ و ارزشهای این مرز و بوم ندارد و بیش از آن، نشانهای برای دغدغههای مدرن و پست مدرن فیلمساز به حساب میآید.
نکته دیگری که باید به عنوان مسئله ای فرهنگی و اجتماعی بیشتر به آن پرداخته شود، "تلاش برای عادی سازی برخی ضد ارزشها در جامعه" است. مثلاً پرداختن به مسئله رقص و طبیعی جلوه دادن آن در فرهنگ جامعه، موردی است که در بسیاری از فیلمها و حتی محصولات شبکه خانگی دیده میشود. در سکانسی از همین فیلم نیز غزل اشاره میکند که از او به عنوان مربی رقص مهد کودک دعوت به کار کردهاند و مربی قبلی نمیتواند به کودکان به خوبی رقص یاد بدهد!
فارغ از اینکه پرداختن به چنین مسئلهای که تکلیف حرمت آن از نگاه ارزش های دینی جامعه معلوم است تا چه حد می تواند درست و بجا باشد، باید دقت کرد که مسأله رقص تا چه حد میتواند دغدغه جمعیت 95 درصدی از تماشاگران عام در جامعه مذهبی ایران ـ بویژه فضاهای سنتی و نیمه سنتی شهرستانها ـ باشد؟!
مهمتر آن است که عادی سازی چنین پدیده هایی به عنوان یک هنجار اجتماعی تا آنجا که حتی در آموزشگاههای کودکان اقدام به آموزش رسمی رقص میشود مسئلهایست که جای تأمل فراوان دارد. بی شک پرداختن به ناهنجاریها و عناصری از این دست در هر جامعه، اگر به قبح زدایی و عادی سازی بدل شود، میتواند از مصادیق اباحیگری به شمار آید؛ و حتی خارج از دیدگاههای دینی، چنین فضایی میتواند در آیندهای نه چندان دور به چالشهای شدید اجتماعی و فرهنگی بدل شود.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.