: اگر قرار باشد تبحر ویلیام وایلر در ساخت یک اثر ملودرام را دید، «بهترین سالهای زندگی ما» محصول سال ۱۹۴۶ آمریکا، یکی از بهترین شاهد مثالهاست؛ اثری که در عین...
14 آذر 1395
اگر قرار باشد تبحر ویلیام وایلر در ساخت یک اثر ملودرام را دید، «بهترین سالهای زندگی ما» محصول سال ۱۹۴۶ آمریکا، یکی از بهترین شاهد مثالهاست؛ اثری که در عین حال، یکی از حزنآلودترین آثار سینمای کلاسیک نیز لقب گرفته و تأثیرگذاریاش، مانع از فراموشیاش از ذهن تماشاچی میشود.
فیلم نامه این فیلم سیاه و سفید را رابرتای شروود بر اساس قصه کتابی به همین اثر مکینلی کانتر نوشته است. این فیلم ـ که هنگام تولید با نام های «دوباره در خانه» و «افتخاری برای من» هم خوانده میشد ـ مثل تعداد دیگری از فیلم های وایلر، برای تعریف قصه خود از یک زمان طولانی بهره گرفته است. به همین دلیل، تماشاگران باید خود را آماده تماشای فیلمی کنند که بیش از ۱۵۰ دقیقه زمان دارد. البته در دوران مختلف و در کشورهای متفاوت زمان نمایش فیلم متغیر بوده است؛ اما نسخه اصلی فیلم ـ که معمولا فقط در سینما تکها و فیلمخانهها به نمایش در میآید ـ ۱۷۲ دقیقه است.
فیلم: «بهترین سالهای زندگی ما» اثر شاخص وایلر را تماشا کنید
فردریک مارچ، بازیگر اصلی این درام رومانتیک اجتماعی است. او در فیلم نقش آل استپنسن را بازی میکند. بقیه بازیگران فیلم اینها هستند: میرنالوی (در نقش میلی استپنسن)، ترزا رایت (پکی استپنسن)، دانا اندروز (فرد دری)، ویرجینیا مایو (مری دری)، کتی اودنال (ویلما کامرون)، هوگی کارمیچیل (عمه بوچ)، هارولد راسل (هومر پاریش)، گلادیس جرج (هورتنس دری)، رومن بونن (پت دری)، ری کالینز (آقای میلتن)، مینا گامیل (خانم پاریش) و... .
زمان نمایش فیلم گفته شد سه ماجرای عاطفی و دلدادگی در بهترین فیلم سال خود را به نمایش میگذارد. در حقیقت قصه فیلم روی سه رزمنده کهنه کار جنگ جهانی دوم مکث میکند که به شهر کوچک خود بازمی گردند.
آنها در بازگشت متوجه میشوند، هم خانوادههایشان و هم خودشان به شدت تغییر کردهاند و هیچ یک آدم های قبلی نیستند. تجربه جنگ باعث تغییر همه شده است. هومر پاریش دستهایش را از دست داده است. او برای غلبه بر ناتوانی و مشکل خود از نامزد و خانوادهاش فاصله گرفته و نمیداند چه کند. آل استپنسن به جمع خانوادهای برمی گردد که بچههایش بزرگ شدهاند و دیگر همان کسانی نیستند که او سه سال قبل آنها را برای حضور در جبهههای جنگ ترک کرد.
فرد دری هنگام بازگشت این نکته را کشف میکند که نه به کارش علاقهای دارد و نه در زندگی خانوادگی خود آدم خوشبختی است. او احساس میکند ازدواج بدون عشق غلطی انجام داده است. در همین ایام است که او دلباخته دختر آل میشود. این سه شخصیت اصلی ماجرا باید با کمک و همکاری یکدیگر، راهی برای حل مشکلات خود پیدا کنند و بتوانند با شرایط موجود کنار بیایند.
فیلم: «بهترین سالهای زندگی ما» اثر شاخص وایلر را تماشا کنید
در این راه، تجربیات سختی که آنها پشت سر گذاشتهاند، میتواند کمک کننده و چاره ساز باشد. بسیاری از منتقدان سینمایی «بهترین سال های زندگی ما» را بهترین اثر ویلیام وایلر میدانند؛ در عین حال از این اثر به عنوان یکی از بزرگترین فیلم های کل تاریخ سینما اسم میبرند. قصه فیلم به شدت تماشاگران را مجذوب و شیفته خود میکند و همه بازی های فیلم عالی و متقاعدکننده است.
روانی قصه و بازیها به حدی است که تماشاچی خود را در دل ماجرا درگیر میبیند و با شخصیتها همذات پنداری میکند. ویلیام وایلر با این فیلم ثابت میکند که فیلمساز قدر و بزرگی است. بعد از او کمتر فیلمسازی توانست فیلمی با چنین حال و هوایی بسازد. جیمز براردینلی، منتقد سرشناس سینما در نقد خود بر این فیلم مینویسد: «جنگها ـ بدون توجه به اینکه نوع نبرد چگونه است یا چه سلاح هایی توسط دو طرف به کار گرفته میشود ـ همیشه شخصیتهایی را به تماشاچی معرفی میکنند که وجود مشترک زیاد و یکسانی دارند.
اولی این است که عشق آنها به ادامه حیات زیاد است، دومی اینکه حتی برندگان آن هم باید هزینههای گزافی بپردازند و سوم آنکه آنها هنگام بازگشت به خانه باید در جنگ و نبرد تازهای شرکت کنند که شاید حتی سختتر از نبرد در خط مقدم جبهه بوده است.
فیلم: «بهترین سالهای زندگی ما» اثر شاخص وایلر را تماشا کنید
بازگشت به خانه، همیشه عاملی جذاب و لذت بخش در نظر گرفته شده است؛ اما این مسأله مشکلات و مسائل خاص خودش را دارد. همین بعد ماجراست که عموما از چشم باریک بین رسانههای گروهی دور مانده و آنها نسبت به آن غفلت کردهاند.
سربازان جنگ در بازگشت به خانه باید خودشان را با سبک زندگی جدید ـ که بسیار تغییر کرده و شبیه آن چیزی نیست که آنها هنگام رفتن به جبهه شاهدش بودند و خودش را مثل یک بلای ناگهانی نازل میکند ـ وفق دهند. تلاش آنها برای فراموشی مصائب هولناک جنگ با تلاشی مضاعف برای تطبیق با شرایط جدید همراه میشود. در سال های اخیر، فیلم های زیادی ساخته شده که درباره بازگشت سربازان از جنگ ویتنام است.
در خیلی از این فیلمها هم ستارگان سرشناسی نقش های اصلی را به عهده داشتهاند؛ اما در میان تمام این فیلمها اثر اسکاری وایلر چیز دیگری است که هیچ گاه مشابه آن ساخته نخواهد شد. سال ۱۹۴۶که فیلم برای اولین بار به نمایش عمومی درآمد، وضعیت با امروز خیلی فرق میکرد. آن روزها مردم هنوز خاطره تلخ یک جنگ ویرانگر را از یاد نبرده بودند و به همین دلیل، فیلم تأثیری مضاعف داشت.
سه سرباز وظيفه ى امريكايى به نام هاى « آل » ( مارچ ) ، « فرد » ( اندروز ) و « هومر » ( راسل ) ، پس از پايان جنگ جهانى دوم به شهر زادگاهشان باز مى گردند تا زندگى جديدى را آغاز كنند ...