نقد فیلم بر باد رفته با رویکرد فیلم درمانی: جذابیت مرگبار اسکارلت اوهارا
دکتر پریسا جهانلو : یکی از بهترین عاشقانه های سینمای هالیوود و باز هم یکی از بهترین فیلم هایی که می تواند در مشاوره های پیش از ازدواج (برای درک همتایی شخصیتی و تاثیر...
15 آذر 1395
یکی از بهترین عاشقانه های سینمای هالیوود و باز هم یکی از بهترین فیلم هایی که می تواند در مشاوره های پیش از ازدواج (برای درک همتایی شخصیتی و تاثیر آن در زندگی زناشویی )توصیه شود،فیلم بربادرفته(ویکتور فلمینگ-1939) است.
این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته خانم مارگارت میچل(رمان برنده جایزه پولیتزر1936 است) ساخته شده ودر زمینه جنگ های داخلی امریکا برای لغو برده داری،ماجرایی عاشقانه را روایت می کند که شاید تاکنون مشابهی به این عظمت و شکوه در سینمای جهان نداشته باشد.
اسکارلت اوهارا(ویوین لی)دختر جوان یک ملاک ثروتمند در ایالت جورجیا عاشق اشلی ویلکز( لسلی هوارد ) جوان تحصیلکرده و جذاب ملک مجاور است،اما اشلی تصمیم می گیرد با ملانی (اولیویا دو هاویلند)دخترعمه اش ازدواج کند.اسکارلت در طغیان خشمی کور و برای انتقام، همسر چارلز برادر ملانی می شود. با کشته شدن چارلز و ورود رت باتلر(کلارک گیبل)،مردی بسیار متفاوت با مردان دیگر اطراف اسکارلت،جنگ ،عشق،هوس و زندگی پا به پای هم پیش می روند.......
اسکارلت اوهارا یکی از نمونه های خوب سینما برای شناخت شخصیت هیستریونیک است(برای شناخت ویژگی های شخصیت هیستریونیکHistrionic Personality Disorder به مقاله اختلالات شخصیت در همین وبلاگ مراجعه نمایید)،تمام مردانی که او را می شناسند،بلافاصله در حلقه عاشقانش در میآیند،امری که بسیار برای هیستریونیک ها مهم و حیاتی است.از نظر یک هیستریونیک فقط یک دسته مرد وجود دارد:مردانی که دلباخته او و زیبایی هایش هستند.در سکانس مهمانی دوازده بلوط این جنبه شخصیت اسکارلت به خوبی نشان داده شده است.اگرچه سخت کوشی و جاه طلبی هایش می تواند تا حدودی شخصیت خود شیفته را نیز برایش مطرح کند.
هیستریونیک ها معمولا نه شناخت خوبی از خود دارند و نه شناختی از دنیا و دیگر آدمیان.احساسات آنها تند وپرشور ولی سطحی ست.اسکارلت اصرار دارد که با اشلی ازدواج کند،اما اشلی با داشتن شخصیتی اسکیزوئید و تا حدودی اجتنابی به او می گوید که آنها به درد هم نمی خورند.
در سکانس کتابخانه،اشلی به اسکارلت می گوید که تو مانند آتش و طوفان هستی و من اینگونه نیستم.اسکارلت اشلی را متهم می کند که جرات ازدواج با او را ندارد و همسری مانند ملانی می خواهد که دهانش را جز برای بله یا نه گفتن باز نمیکند.اشلی با او وارد مجادله نمی شود،اما ما به خوبی احساس می کنیم که چقدر اشلی عاقلانه تصمیم برای ازدواج گرفته و چقدر خواسته اسکارلت بر اساس تکانه ای موقتی و نسنجیده است.
ازدواج اسکارلت با چارلز همیلتون خجالتی و بی دست وپا(اختلال شخصیت اجتنابیAvoidant)نیز تصمیمی خلق -الساعه و بی هدف است.چارلز شیفته دلبری ها و رفتارهای اغواگرانه شخصیت هیستریونیک اسکارلت شده ،چشم هایش را می بندد و از او خواستگاری می کند.اسکارلت برای رنجاندن اشلی به درخواست او پاسخ مثبت می دهد.ازدواجی بسیار نامتناسب رخ می دهد که شاید خوشبختانه مرگ چارلز پایان آبرومندانه ای برای آن است،وگرنه در جامعه ویکتوریایی آمریکای قرن نوزدهم و ناممکن بودن طلاق از نظر فرهنگی،فرجام اسکارلت مانند بلانش در فیلم اتوبوسی به نام هوس(الیا کازان-1951)می شد:روابط متعدد بی نتیجه و سپس بیماری افسردگی.
با بالا گرفتن جنگ و اقامت اسکارلت در آتلانتا ،او با مردی به کلی سوای همه مردهایی که در عمر 16 ساله و زندگی محدود خود در منطقه ای روستایی دیده بود،برخورد می کند:رت باتلر ،مردی"بدنام"بخصوص در مورد روابطش با زنان و مورد کنجکاوی و توجه باز به همین دلیل!
رابطه اسکارلت و رت از شروع تا ازدواج و بعد از آن که در یک بازه زمانی 12 ساله رخ می دهد،رابطه ای ست عمدتا بر مبنای "بالغ"یا "والد"رت باتلر و"کودک"اسکارلت.اسکارلت معمولا یا از جنبه های هیستریونیک خود با رت تعامل دارد یا گاهی با جنبه های بردرلاین و پاسیو-اگرسیو خود،یعنی با اغواگری،دلبری،پرخاشگری،گریه و زاری و.... رت بدلیل عشقی که به اسکارلت دارد وبا شناخت روحیه هیستریونیک او،اجازه برملا شدن این عشق را نمی دهد،زیرا به خوبی می داند که اسکارلت با دانستن این راز بنا به شخصیت خود از او دلزده و خسته شده و به دنبال تنوع طلبی ممکن است دست به عملی احمقانه بزند.
این فیلم به خوبی نشان می دهد که چگونه افراد در یک کلاستر شخصیتی ،توانایی سازگاری بیشتری با هم دارند.ملانی و اشلی هردو در کلاستر A(اسکیزوئید)و کمی در کلاسترc(کمی اجتنابی و کمی وسواسی-جبری) جای میگیرند.ازدواج یک اسکیزوئید با یک هیستریونیک بسیار نادرست است،درحالی که اسکارلت با خصوصیات کلاسترB(هیستریونیک،کمی بردرلاین،کمی خودشیفته و کمی پاسیو-اگرسیو)تنها ممکن است با آدمی در همین کلاستر کنار بیاید:رت باتلر با ویژگی های آنتی سوشیال قوی(در دوران جنگ قاچاق جنس و اسلحه می کند و با خانه های بدنام در ارتباط و حتی خودش مالک یکی از این خانه هاست!)خودشیفته(برای رسیدن به اهدافش ا هیچ عملی ابا ندارد)و حتی جنبه های هیستریونیک(رت به لباس و سر و وضعش خیلی زیاد اهمیت می دهد).
جالب است که در پایان فیلم اسکارلت خیلی چیزها را درک می کند،البته 28 سال سن زیادی نیست ،اما اسکارلت نتوانسته به دلیل سطحی نگری خود قبل از آن ارزش رت برای در کنارش بودن و نامناسب بودن اشلی برای ازدواج را درک کند.او با پشت سر گذاشتن جنگ،فقر و مرگ فرزندش تا خدودی جنبه های بیمارگون شخصیت خود را کنار گذاشته است،امری که در زندگی عادی بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است ،ویژگی هایی شخصیتی معمولا تا پایان عمر ثابت می مانند.
برای یافتن بازیگر نقش اسکارلت،سازندگان فیلم زمان بسیار زیادی صرف کردند و بسیاری از هنرپیشگان سرشناس آمریکایی نیز خواهان بازی در این نقش بودند که در نهایت ویوین لی انگلیسی انتخاب شد.معروف است که دیوید سلزنیک تهیه کننده فیلم در جواب اصرار کاترین هپبرن برای بازی در این نقش گفته:کاترین،عزیزم تو خیلی زیبایی اما من نمی توانم باور کنم مردی 10 سال دنبال تو بدود!
آوريل سال 1861 ، عمارت عظيم تارا در آتلانتا . « اسكارت اوهارا » ( لى ) در مى يابد كه مرد رؤيايى اش ، « اشلى ويلكس » ( هوارد ) به او علاقه اى ندارد و در صدد است با « ملانى هميلتن » ( د هاويلند ) ازدواج كند. اما از طرف ديگر « رت باتلر » ( گيبل ) عضو بدنام يك خانواده ى ثروتمند ساكن چارلستن دلباخته ى « اسكارلت » سرزنده مى شود و در او ويژگى هايى شبيه به خود پيدا مى كند...