به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
با سیانور خودت را بکش!
با اسلحه به دیگران حمله کن! و فقط مبارزه کن… اگر کسی مانع تو شد، او را بکش!
آنقدر بکش تا تثبیت شوی؛ این است قانون نانوشته ی «سازمان مجاهدین خلق»
شاید کسی نداند که این همه افکار مشوش و مغشوش، نتیجه یک جمع چند نفره از دانشجویان نخبهای باشد که در روزهای دردآلود پس از کشتار وحشتناک خرداد ۱۳۴۲، تصمیم گرفتند که بر اساس مکتب اسلام، مبارزهای را رقم بزنند. مبارزهای که اجازه ندهد رژیم سفاک پهلوی، بیش از این هموطنان بیگناهشان را به بیرحمانهترین شکل ممکن قتلعام کند. اما بزرگترین اشتباه این گروه کوچک این بود: تلاش برای انطباق مکتب اسلام با ایدئولوژی ملتقط مارکسیسم.
بهروز شعیبی، کارگردان جوان این روزهای سینمای ایران، در درامی عاشقانه سعی دارد به نقطهی عطفی در تاریخ یکی از مخوفترین سازمانهای تروریستی جهان که از قضا ایرانی هم هست، بپردازد؛ سازمان مجاهدین خلق.
فیلم با ترور دو مستشار آمریکایی توسط سازمان آغاز میشود. هما با بازی درخشان هانیه توسلی، دختری شاد و سرشار از زندگی است که در آستانهی ازدواج با امیر، از شاگردهای ممتاز دورههای آموزشی ساواک است. از طرفی دوست هما، یعنی لیلا زمردیان او را با سازمان آشنا میکند و به هما تاکید میکند اگر میخواهد در سازمان موفق باشد و بتواند آرمانهایش که نجات خلق است را محقق کند، باید دور امیر را خط بکشد و با کسی ازدواج کند که سازمان تشخیص میدهد. در پایان فیلم اما این هماست که در چالشی عظیم، در میان سازمان، نامزد سابقش و همسر سازمانیاش که از او جدا شده و اجازه نمیدهد کودک خردسالش را ببیند گیر افتاده و دست و پا میزند تا شاید راه نجاتی بیابد؛ و این دست پنهان ساواک است که تیر خلاص را برای پایان یافتن این همه سردرگمی شلیک میکند.
در این فیلم بر خلاف آنچه که تا به حال دیده شده، ساواکیها شبیه به هیولاهای ژانر وحشت نیستند؛ صورتهای درشت و صداهای خشن ندارند. آنها بعضا از تیپ فراتر رفته و به شخصیت نیز میرسند. از آتیلا پسیانی کمتر دیده شده در فیلم؛ تا مهدی هاشمی با حضوری فعال و پررنگ؛ و این از نقاطِ قوتِ بارز فیلم است که آن را یک سر و گردن از فیلمهای بسیاری از کارگردانهای مطرح این روزهای سینمای ایران بالاتر میبرد.
این فیلم روایت روزهایی است که پس از تسویه حساب خونین ساواک با سازمان، ایدئولوگهای اصلی آن همگی اعدام شدهاند. ایدئولوگهایی که مبارزه را مکتبی میدیدند و اهل نهجالبلاغه و تفسیر قرآن بودند. حالا اعضای جدید حزب به این نتیجه رسیدهاند که این ایدئولوژی اسلامی و مکتبی دیگر جوابگو نیست و اگر بود، هستهی مرکزی سازمان به کلی فرو نمیپاشید و همه اعدام نمیشدند؛ پس سازمان باید روش جدیدی را در پیش بگیرد. روش جدید، روش کور مارکسیسم- لنینیسم است. سازمان برای رسیدن به این مهم، با تصفیههای درون سازمانی شروع به حذف نیروهای معتقد به ایدئولوژی اسلامی میکند؛ «مرتضی صمدیه لباف» با بازی بابک حمیدیان و «مجید شریف واقفی» با بازی بهروز شعیبی ایدئولوگهای معتقد به اسلام سازمان هستند.
سیانور به خوبی سیطره ساواک و بازی پیچیده این سازمان مخوف را برای به دام انداختن تک تک اعضای مجاهدین را به نمایش میگذارد. «وحید افراخته» با بازی حامد کمیلی، کسی که سرشاخه مارکسیسم سازمان است و صمدیه لباف و شریف واقفی را تصفیه درون سازمانی کرده، پس از دستگیری توسط ساواک برای نجات جان خود شروع به لو دادن تک تک اعضا سازمان و خانههای تیمی میکند. فیلم از جزئیات دقیقی در اجرا برخوردار است که از مشخصههای بارز فیلمهای شعیبی است. روایت صحیح از تردید شخصیتها، پرداخت ابعاد مختلف یک شخصیت منفی مانند شخصیت ساواکی بهمنش، یا به تصویر کشیدن ابعاد درست گمراهان کممایهای مانند افراخته و تقی شهرام و بیان اینکه یک ضد قهرمان، لاجرم موجودی ترسناک و عجیب نیست که از دور بتوان او را شناخت؛ از امتیازات این فیلم محسوب میشود.
طراحی صحنه و لباس، میزانسن و چهرهپردازی صحیح از دیگر نقاط مثبت سیانور است که البته در اثر قبلی فیلمساز یعنی دهلیز هم به وضوح قابل ملاحظه بود. در نهایت این اثر قابل تقدیر است زیرا سیانور در سینمای ایران جزو معدود آثاری است که به جای ساخت مستند یا مستندبازسازی برای روایت یک اتفاق مهم تاریخی، موفق به خلق درامی داستانی، بدون دست بردن به سیر حقیقی وقایع، شده است. و در پایان باید شعیبی را تحسین کرد که با ساخت این فیلم با یک سازمان تروریستی خطرناک دست به گریبان شده است. سازمان بیرحمی که از ترور هیچ شخصی ابا ندارد و از ۱۷۰۰۰ شهید ترور بعد از انقلاب، سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. شاید روزی کسی فکرش را هم نمیکرد که کارگردانی بتواند در جمهوری اسلامی ایران فیلمی بسازد که نه تنها از دریافت جوایز متعدد بینالمللی محروم باشد، بلکه جان سازنده را در معرض خطر تعرض جریانهای معاند بینالمللی قرار دهد؛ برای دریافت نشان اول در این زمینه هم باید به بهروز شعیبی تبریک و خسته نباشید گفت…
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]