به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
همیشه دیدن اولین فیلم جشنواره برای من مهم بوده است نه ابنکه در قضاوتم از آن فیلم مؤثر باشد نه ، نوعی دلشوره ی ناشناخته از اولین مواجهه با آثار هنرمندانی که در سرزمین ما نفس می کشند کار می کنند و برای جامعه فیلم می سازند. دلم می خواهد بدانم فیلمسازان وطنم چراغ قوه خود را به کدام زاویه زندگی اجتماعی مردم کشورمان انداخته اند یا چه ژانری را برای کار خود انتخاب کرده اند. این کنجکاوی دیشب با خوشنودی به پایان رسید . وقتی که از سالن سینما خارج می شدم خوشحال بودم که دغدغه فیلمسازی که به تماشای فیلمش نشستم نه عشق مثلثی بود نه ضربدری ، نه گنده گوئیهای فلسفی و نه طنزهای آبکی. سارا و آیدا یک دغدغه بیشتر نداشت آن هم گمشده ای از خصایل انسانی است یعنی صداقت .
شیرین یزدان بخش در فیلم سارا و آیدا
داستان فیلم در عین سادگی پیچیده است. وسوسه گناه ،انتخابی اشتباه در عین درماندگی به فاجعه ای می انجامد که حاصلش تزکیه است. این درست مصداق پیچیدگی های موجودی به نام انسان است. دستیابی به احساسات و تفکرات انسانها به راحتی امکان پذیر نیست کسی نمی داند در ذهن دیگران چه می گذرد؟ شاید اگر سارا می دانست قرار است در ازای رهائی مادرش از چاله ای که برادرش با زیاده خواهی هایش برایش کنده است در چاه بزرگ خیانت درامانت و پس از آن چالش صداقت یا دروغ بیفتد هیچ گاه کمک سعید رانمی پذیرفت . سارا حتی به شناخت دقیقی از خود نرسیده است این عدم شناخت او را در اولین آزمایش بزرگی که در سناریو برایش نوشته شده است ناکام می گذارد اما فیلمنامه نویس تاحدودی زمینه های پحتگی و خود شناسی سارا را فراهم می کند تا آنجا که در آزمایش بزرگتر قهرمان فیلم را سربلند می سازد هرچند به مجازات عملش می رسد اینها همه از پیچیدگی های تفکرات و احساسات انسانها ست که مازیار میری در فیلم سارا و آیدا به آن پرداخته است.
مصطفی زمانی در فیلم سارا و آیدا
فاصله چندساله میان آخرین فیلم میری و حضور دوباره اش در سینما نشان داد او بعد از فیلم حوض نقاشی دغدغه های انسانی خویش را این بار در داستانی دیگر به شکلی امروزی تر دنبال می کند. سارا وآیدا دو دختر جوانند با تمام مشخصات دختران امروزی . اهل موبایل بازی و چت کردن و خواندن دابسمش …. دخترانی که می خواهند روی پای خود بایستند اما جامعه گرگ تر از آن است که بگذارد این دو سالم و راحت زندگی کنند. آیدا اسیر عشق مردی فریبکار و سارا زیر سایه مردی که هنوز در درون خود به تفاهم وتعادل نرسیده است . او نمی داند می خواهد خوب باشد یا بد؟اسیر تردید و اسیر همان پیچدگی های روحی و روانی ذاتی انسان هاست. او از دروغ متنفر است و سارا را به دلیل کتمان حقیقت متهم می کند اما در لحظه آخر او را به دروغ گفتن ترغیب می کند یعنی همان چیزی که سارا را به خاطر آن ملامت می کرد.
تینا پاکروان در فیلم سارا و آیدا
این نکته سنجی ها در متن فیلم در عین حال یک ضعف عمده دارد و آن سیاه و سفید دیدن جنس زن و مرد در فیلم است. زنان فیلم به طور جانبدارانه ای خوب و سالم اند اما مردهای فیلم همه فریب کار و فرصت طلب. مردهای این فیام به جز معدودی که خاکستریند همه سیاهند. آنها زنان را تشویق به سرقت، خانت درامانت،دروغ و بد رفتاری می کنند و زنان فیلم همه ساده و بی آلایشند از زن میثاق گرفته تا مادر سارا و خود سارا. اینها همه از یک مرد زخم خورده اند مردی که برای یکی همسر برای یکی فرزند و برای دیگری برادر است.
پگاه آهنگرانی در فیلم سارا و آیدا
دراین میان آیدا قربانی بزرگ این ماجراست . دختری شهرستانی که بدون والدین در تهران در خانه ای مجردی که نامزد یا بهتر بگوییم دوست پسرش برایش تهیه کرده است زندگی می کند. فیلم به سادگی از این موضوع می گذرد و اصلا پرداختن به این موضوع به شکلی ظاهرا تعمدی نادیده گرفته می شود تا زمانی که او مورد ضرب و شتم سعید قرار می گیرد و سرانجامی دردناک برایش رقم می خورد همه برای او ناراحت و غمگین شوند و مردی را که سراسر سیاهی است لعن ونفرین کنند. حقیقت اینجاست که امثال سعیددر جامعه دیده می شوند اما این همه سیاهی در بین مردان این فیلم و در عوض سفیدی در زنان این شائبه را به وجود می آورد که فیلمسار به طرز ماهرانه ای در کنار داستان اصلی فیلم به مظلومیت زنان پرداخته است.
با این همه باز معتقدم مسأله اصلی فیلم صداقت است که گم شده بزرگ جامعه امروزی است نه مساله جنسیت. مادر سارا در صحنه ای از فیلم در حین شستن ظرف به یاد پسر خلافکار و متواری خویش می افتد و به تلخی می گرید و به سارا می گوید من بچه های دیگران را تربیت می گردم چرا نتوانستم پسر خود را صحیح تربیت کنم؟
پاسخ به این سوال در سکانس آخر فیلم پاسخ داده می شود آنجا که سارا برای تبرئه دوستش علی رغم فشار سنگینی که به او متحمل می شود تصمیم صحیح را می گیرد و با اعتراف به گناه خویش زمینه برائت آیدا را فراهم می سازد ونشان می دهد تربیت مادرش درباره او درست بوده است.
غزل شاکری در فیلم سارا و آیدا
آخرین سکانس فیلم یک معنی ضمنی و یک معنای صریح دارد . معنای صریح آن ، این پیام معنوی است که هیچ چیزی برتر از صداقت نیست و معنای ضمنی آن اهمیت دادن به پایان فیلم است. کازیار میری اگر می خواست پز روشنفکری بگیرد و شخصیت فیلمش را بلا تکلیف بگذارد در سکانس ماقبل آخر می توانست با پایان باز فیلم را تمام کند اما این کار رانکرد تا همه تزکیه سارا را ببیندد در عوض آخرین دیالوگی که می شنویم صدای سرباز مامور اجرای احکام است که راننده را به خلاف رفتن در مسیر غیر قانونی برای دیدن مسابقه فوتبال تشویق می کند.به هرحال آیدا وسارا فیلمی است که می توان آن را یک بار دیگر دید و درباره آن بحث کرد و از بازی های روان و جذاب آن لذت برد.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.