جالش بیورک : دانشمندان علم الهیات و کارشناسان فرهنگ عمومی«ماتریکس»را به مثابه پدیدهای میدانند که درحال شکلدهی به باور عامه درباره مذهب است.
در سالهای دور تاریخ سینما، کتاب مقدس یکی از نقشآفرینان اصلی...
16 آذر 1395
دانشمندان علم الهیات و کارشناسان فرهنگ عمومی«ماتریکس»را به مثابه پدیدهای میدانند که درحال شکلدهی به باور عامه درباره مذهب است.
در سالهای دور تاریخ سینما، کتاب مقدس یکی از نقشآفرینان اصلی بود و ستارگانی چون چارلتن هستن و جیمی استیوارت در فیلمهایی حضور یافتهاند که موضوع اصلیشان مستقیما از تاریخ کتاب مقدس و رستگاری مسیح اقتباس میشد. اما این روزها رفتار هالیوود با مذهب اندکی نسبت به گذشته متفاوت است. صرفنظر از The Passion مل گیبسن، بیشتر ستارگان درجه یک دنیای فیلم و سینما هیچ علاقهای به ظهور در نقشهای مذهبی از خود نشان نمیدهند. گرچه برخی از ماندگارترین آثار علمی-تخیلی هالیوود موضوع و درونمایه خود را از مصایب حضرت مسیح به عاریت گرفتهاند.
از سوی دیگر، شاید انتخاب ستارهای همچون کیانو ریوز به عنوان یک شخصیت شبه مسیح در تریلوژی«ماتریکس» کفرآمیز به نظر برسد. ولی این موضوع چندان تازهای نیست. دوستداران«جنگ ستارگان»جرج لوکاس به روشنی میدیدند که فیلم مورد علاقهشان اسطوره و مذهب را درهم آمیخته و شخصیتهایی خیالی پدید آورده است. برخی منتقدان هم معتقدند« :E. T موجود فرازمینی»نیز عمدتا بر داستان مصایب مسیح تکیه کرده؛موضوعی که کارگردان یهودی فیلم یعنی استیون اسپیلبرگ از پذیرش آن سربازمیزند. اخیرا هم فیلمهایی نظیر«نشانهها»ی ام نایت شیامالان و«تماس»با استفاده از یک پسزمینه علمی-تخیلی، به طرح و بررسی پرسشهای جدی درباره ایمان پرداختهاند.
مترجم: مهدی فروتن
اما درحالیکه آثار پیشین ارجاعات مبهم و سربستهای به داستان مسیح داشتند، به عقیده برخی از دانشمندان علم الهیات، «ماتریکس»مستقیما از هویت آیین مسیحیت وام میگیرد. گرچه فیلمنامه رگههایی از فلسفه افلاطونی، اسطورههای یونانی، بودیسم و پستمدرنیسم را در خود دارد. «ماتریکس»در اکران عمومی خود در سال 1999 فراتر از یک اثر صرفا اکشن و پرفروش ظاهر شد و سمبولیسم مشهود در فیلم بحثهای فراوانی را در میان منتقدان علمای دینی برانگیخت. حالا هم که چند هفتهای از به روی پرده رفتن قسمت دوم در گوشه و کنار دنیا میگذرد، مسلما بر دامنه این بحثها افزوده شده و هرکس به زعم خود تفسیری دیگرگون از فلسفه نهفته در آن ارایه میدهد. گلن یفیث گردآورنده کتاب«علم، فلسفه و مذهب در ماتریکس»درباره پدیده «ماتریکس»میگوید:از نقطهنظر یک مسیحی میتوان دو تعریف از فیلم ارایه داد. یکی اینکه بگوییم دارد داستان مسیح را بازگو میکند و یا اینکه فیلمی خشن، مملو از صحنههای کفرآمیز که به سوی مخاطب حملهور میشود و با داستانی آمیخته با مسیحیت، مردم را فریب میدهد. درحالیکه«ماتریکس»اساسا الحادی است. در هردو حالت ما با پدیدهای طرفیم که خوب یا بد، در حال شکلدهی عقاید عمومی درباره مذهب است.
«ماتریکس»مردم را وادار میکنند تا تکثرگرایی مذاهب را در مقابل یکی بودن حقیقت بیازمایند. علاقمندان فیلم هم همانند شخصیتها که تشنه درک واقعیت هستند، امیدوارند تا دومین قسمت این تریلوژی به آنان در گشودن راز نمادگرایی مستتر در«ماتریکس»کمک کند. تلاشهای جدی برای زدن پنبه فیلم با یک پرسش به ظاهر ساده آغاز شد. در یکی از تعطیلات آخر هفته اوایل سال 1999، سازندگان «ماتریکس»با نشان دادن تیزری تلویزیونی که میپرسید «ماتریکس چیست؟»بینندگان را شدیدا وسوسه کردند. پس از اینکه فیلم در عید پاک برای نخستین بار به روی پرده سینماهای امریکای شمالی رفت، تمامی آنانکه تیزر تبلیغاتی را همچنان به یاد داشتند، با عبارات خاص و در ذهن خود شروع به پاسخگویی به آن کردند. طرفداران جدی آثار علمی -تخیلی، فلاسفه، بوداییان و حتی مسیحیان پروتستان هم موضوعاتی بحثانگیز و قوی در داستان یافتند. یفیث میگوید: فیلم صدها سایت اینترنتی دارد که علاقمندان به«ماتریکس» آنها را راه انداختهاند. ولی در هیچکدام از این سایتها مطلبی درباره تیزهوشی و توانایی کیانو ریوز به چشم نمیخورد. تشابهات با آیین مسیحیت، شالودههای فلسفی، این فیلمی است که تصورات روشنفکرانه مردم را با خود درگیر میکند. این در حالی است که برخی ناظران نسبت به توانایی «ماتریکس»برای اثرگذاری عمیق دچار تردید بودند و تعدادی از منتقدان هم به شدت نسبت به فیلم موضع گرفته و آن را متظاهرانه خواندند. به عقیده گروهی از مخاطبان، «ماتریکس» حاصل پیوند نامیمون صحنههای رزمی با فیلمنامه«فلسفه برای عقبماندهها»بود.
برادران واچووسکی به عنوان آفرینندگان«ماتریکس» علاقه چندانی به لب گشودن و سخن گفتن درباره دیدگاه خود نسبت به این تریلوژی نشان ندادهاند. اما این شیفتگان جدی کتابهای کمیک در فیلمهای خودشان پرده را تا آنجا کنار زدهاند که میشود بخشی از واقعیت را به عینه دید. لری در سال 1999 در مصاحبه با هفتهنامه تایم گفته بود:ما به اسطوره، الهیات و تاحدودی به ریاضیات پیشرفته علاقمندیم.
همان سال و در وبسایت رسمی استودیوی برادران وارنر، اندی و لری در پاسخ به پرسشی در اتاق گفتگو چنین گفته بودند:همه کنایهها و اشارههای ما به اسطوره و فلسفه در فیلم عمدی است. «ماتریکس»هم مثل هر اسطوره دیگری بیش و پیش از هرچیز دیگری یک اسطوره است. تامس اندرسن(ریوز)روزها یک برنامهنویس رایانهای محبوس در اتاق است و شبها به عنوان هکری به نام نیو فعالیت میکند. او پرسشهایی اساسی و مشکلساز نیز درباره حقیقت و واقعیت در ذهن دارد. گروهی شورشی به رهبری مورفیوس نیو را به خدمت میگیرد و به او این شانس را میدهد تا به حقیقت ماتریکس پی ببرد. نیو از ماتریکس جدا میشود و درمییابد که انسانها درواقع برده یک امپراتوری ماشینهای هوشمند ساخت بشر هستند. ماتریکس هم یک برنامه حقیقی -مجازی است که به ذهن بشر رسوخ میکند تا او را نسبت به واقعیت وجودیاش دچار تردید کند. نیو با بیمیلی مأموریت خود را برای نجات نسل انسان میپذیرد.
خانم کریستینا لاول، نویسنده و مسیحی معتقد، امیدوار بود تفسیر او از فیلم با عنوان«واقعیت درون ماتریکس»بتواند مسیحیان را راغب به کاربرد پیامهای مقدس فیلم در زندگی شخصیشان کند. گرچه واکنشها نسبت به کتاب خانم لاول به شدت متفاوت بود. بطوری که کشیشی کانادایی با او تماس گرفت تا درباره امکان استفاده از«ماتریکس»به عنوان سرفصل تعالیم مذهبی برای نوجوانان بپرسد و در عین حال به هنگام امضا کردن نسخههای کتاب در یک فروشگاه، واکنشهایی کاملا منفی از حاضران مشاهده کرد. لاول معتقد است:صحنههای خشن و زبان نهچندان مناسب فیلم درکنار برخی تأثیرات مذهبی شرق آن را برای برخی از مسیحیان نامناسب جلوه میدهد. اما امیدوارم در قسمتهای دوم و سوم این مشکل رفع شده باشد. اگر بیننده بتواند راه خود را از میان صحنهها بیابد و واقعا نکتههای مفید فیلم را بگیرد. . . هر فرد مسیحی میتواند آن نکتهها را در زندگیاش بکار گرفته و با آن رشد کند. «ماتریکس»بیانگر ایده ابتدایی رستگاری مسیح است. ایده کلی بیدار شدن یا جدا شدن ارجاعی است به رستگاری. گرچه خود خانم لاول هم میداند که دیدگاههایش جهانشمول نیست و برخی آنها را نمیپذیرند.
دیوید فرانکفورتر یکی از مخالفان عقاید لاول است:من هرگز نمیتوانم بپذیرم که نیو کمترین ارتباطی به عیسی مسیح داشته باشد. این استاد دانشگاه نیو همشایر در رشته تاریخ و مطالعات مذهبی عقیده دارد که قهرمان«ماتریکس» در واقع قهرمانی کلاسیک از ادبیات سالهای ابتدایی یهودیت است. پروفسور فرانکفورتر و سایر کارشناسان امور مذهبی میگویند«ماتریکس»نمیتواند نماینده مسیحیت ارتدکس یا معرف باطنی این آیین باشد. معرف باطنی در عین اینکه هرگز به صورت تعالیم مذهبی تعریف شده درنیامد، اما از مسیح تصویر شخصیتی را ارایه داد که به واسطه معرفت درونی یا دانشی اسرارآمیز نوع بشر را نجات میدهد. معتقدان به معرفت باطنی بر این باورند که میتوانند به رستگاری برسند، البته نه با غلبه بر شیطان و گناه آن هم به لطف خداوند، بلکه با آموختن دانشی برتر درباره واقعیت. ریشههای معرفتشناسی در بسیاری از آیینهای مذهبی ازجمله صوفیه و بودیسم قابل ردیابی است و بشر قرنهاست در ذهن خود با چنین مسایلی درگیر بوده. حالا که تمامی این مباحث در یکجا جمع شده و در قالب فیلمی علمی-تخیلی به نمایش درآمده، به نظر آشنا میرسد. رابرت تامسن، استاد رشته تلویزیون و فرهنگ عمومی در دانشگاه سیراکیوز نیویورک نیز بر همین عقیده است. بههرحال، در دنیای امروز غرب حضور یک کتاب درباره روز داوری در فهرست پرفروشها، نگرانیهایی اساسی را درمیان مسیحیت ارتدکس باعث شده و خبر از ظهور تفکری ضدمسیح میدهد. نمایش«ماتریکس» هم با آن مفاهیم معرفتشناختی به همان اندازه نگرانکننده است و البته این نگرانی ملموستر به نظر میرسد. در دنیای ماتریکس تکنولوژی بر انسان برتری و تسلط دارد. موفقیت هرکدام از این عناصر در برانگیختن نگرانی شاید به دلیل قدرت اغواکننده تئوری توطئه باشد و با تماشای«ماتریکس» این حس به بیننده دست میدهد که به تدریج درحال اسارت در چنگال فناوری پیشرفته و رایانههای هوشمند است.
توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانه ای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شب ها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگی اش بوده است، اما حقیقت خارج از تصور اوست. او با یک هکر افسانه ای بنام مورفیوس که توسط دولت بعنوان تروریست شناخته شده، ارتباط برقرار می کند، و به همین خاطر تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند، یک سرزمین بایر و ویران، جایی که ذهن اکثر انسان ها توسط گونه ای از ماشین ها، در ماتریکس اسیر شده است. اکنون نئو باید بعنوان یک شورشی در دنیای ماشین ها به ماتریکس بازگردد و با مامورها مقابله کند، ابر برنامه های قدرتمند کامپیوتری ای که وظیفه دارند نئو و تمام شورش انسانی را سرکوب کنند.