به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم « لاک قرمز » همانند اغلب ساخته های اجتماعی سینمای ایران که که موفق ترین آنها در چند سال گذشته بدون شک « ابد و یک روز» بوده، سعی دارد نگاهی موشکافانه به زندگی دختری از طبقه پائین اجتماع که درگیر مسائل گوناگونی می شود داشته باشد تا بتواند با در کنار هم قرار دادن مشکلات جامعه ، یک انتقاد آشکار به جامعه کنونی ایران داشته باشد.
در« لاک قرمز» فضایی آکنده از ترس و وحشت حکمفرماست بطوریکه حتی یک روزنه امید نسبت به پیشرفت یا حل شدن مشکلات اکرم ( پردیس احمدیه ) وجود ندارد. برخلاف بسیاری از آثار اجتماعی که در آن قهرمان داستان از دل مشکلات بیرون می آید و با تلاش به کورسوی امیدی برای رهایی از مشکلات دست می یابد، در اینجا خبری از چنین رویکردی نیست و مشکلات فیلم یکی پس از دیگری به داستان اضافه می شوند.
نکته مثبتی که می توان از پدیدار شدن این حجم از مشکلات در جریان فیلم به آن اشاره کرد این مسئله است که کارگردان سید جمال حاتمی به خوبی توانسته عمق زخم های یک دختر نوجوان در مواجه با مشکلات اجتماعی را به تصویر بکشد و مخاطبش را آگاه نماید. در واقع فیلمساز این هشدار را به مخاطب فیلمش می دهد که جامعه پیرامونش آکنده از مشکلات و بی اخلاقی هایی است که حد و مرزی برای آن تعیین نشده است.
اما متاسفانه فیلم در به تصویر کشیدن معضلات اجتماعی حد تعادل را از دست می دهد و بسیار بیشتر از آنچه که ظرفیت فیلمنامه نیاز داشته، مشکلات را بر سر دختر نوجوان داستان خراب می کند، مشکلاتی که هیچکدام هم حل نمی شوند به حدی که در انتهای فیلم دختر نوجوان تقریباً تمام مشکلاتی که خانواده های طبقات پائین جامعه می توانند بصورت پراکنده تجربه نمایند را یکجا تحمل میکند و هیچکس هم او را در این راه یاری نمی کند.
« لاک قرمز» اگرچه می خواهد به جامعه و آدمهایش انتقادات تندی از جمله مرگ عاطفه و احساس در انسانها را مطرح نماید، اما در موقعیت سازی به بلوغ نمی رسد بطوریکه در بخش هایی از فیلم و پس از دست رفتن پدر و بستری شدن مادر در تیمارستان، اقوام این خانواده از راه می رسند اما هیچکدام کوچکترین حس ترحم یا مسئولیتی به این بچه های بی سرپرست ندارند و در سوی دیگر خاله خانواده که ظاهراً متعصب است، به یکباره از اکرم روی گردان می شود. این حجم از بدی و سیاهی بصورت یکجا شاید خیلی در قصه گویی موثر نباشد.
متاسفانه بزرگترین ضربه فیلم در دقایق پایانی رقم می خورد، دقایقی که کارگردان مسائل مختلفی را در فیلم مطرح کرده است و می بایست همه آنها را با یک پایان بندی به نقطه ای قابل قبول برساند اما در این راه بدترین راه ممکن را انتخاب می کند تا متوجه شویم او نمی دانسته چطور باید برای این حجم از سیاهی و تباهی که در فیلم مطرح کرده یک پایان بندی مناسب در نظر بگیرد.
« لاک قرمز» اثری اجتماعی است که انتقاداتش را با زبانی تیز و بُرنده مطرح می کند و اتفاقاً این کار را به خوبی نیز انجام می دهد اما در حفظ تعادل در مطرح کردن انتقادات ناتوان عمل می کند. شاید اگر فیلمساز می توانست تنها بخشی از معضلات اجتماعی را انتخاب کرده و داستان فیلم را براساس آنها به جلو هدایت می کرد می شد نتیجه بهتری برای فیلم رقم زد. اما درحال حاضر « لاک قرمز » فیلمی است که می توان تقریباً تمام مشکلات زندگی را در آن مشاهده کرد که مسئولیت آن به یک دختر نوجوان سپرده شده است. شاید بتوان گفت این تنها بازی پردیس احمدیه است که در مقابل کوه مشکلات فیلم کم نمی آورد و مخاطب را دچار یاٌس و ناامیدی نمی کند.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
فقط به نظر من پایان فیلم خوب