جیمز براردینلی : «سریع و خشن ۷/Furious Seven» آنچه بيننده از تماشای مجموعه فيلمهای سابقه دار «سريع و خشن/ The Fast and Furious» انتظار دارد ببيند را به وی ارائه میدهد: [يعنی] مجموعه...
29 آذر 1395
«سریع و خشن ۷/Furious Seven» آنچه بيننده از تماشای مجموعه فيلمهای سابقه دار «سريع و خشن/ The Fast and Furious» انتظار دارد ببيند را به وی ارائه میدهد: [يعنی] مجموعه ای از صحنه های اکشن پر جنب و جوش و هجومی که به سختی با داستانی که هر از گاهی حسی بدوی را به وجود میآورد به هم ربط داده میشوند. با اين حال، اين بار رويدادهای زندگی واقعی جنبه سرگرمی فيلم را تحتالشعاع قرار دادهاند. مرگ نابهنگام پل واکر مشکلات زيادی را به بار آورده است. هر وقت شخصيت واکر، برايان اوکانر، روی صحنه ظاهر میشود به ياد او میافتيم. اين باعث نوعی حس تأسف در اثری میشود که هيچ يک از «سريع و خشنهای» قبلی نداشتند.
عليرغم تغيير بزرگي در عوامل اصلی سازنده فيلم- استاد فيلمهای ترسناک جيمز وان (سازنده «توطئه آميز / Insidious» و «احضار / The Conjuring») جايگزين جاستين لين روی صندلی کارگردانی- اين فيلم دچار رکود و وقفه نشده است. وان همچون لين با تمرکز زياد بر تصاوير کامپيوتری توانسته بدل کاریها را تماشاییتر از آنچه افکتهای عملی میتوانند به آن دست يابند نشان دهد. مشکل استفاده از انيميشن تا اين درجه اين است که گرچه فاکتور «شگفتی» ممکن است چند برابر شود، اما اشيا بيش از حد زيبا و تر و تمييز ديده می شوند و اجازه ايجاد بروز تنش واقعی را نمیدهند. برای مثال، صحنه ای را تصور کنيد که در آن خودرویی از شکاف بين دو آسمانخراش عبور میکند. اين صحنه در تريلر فيلم فوقالعاده است و حتی در خود فيلم بهتر ديده میشود، اما هيچ يک از مخاطبان کوچکترين ترديدی ندارد که همه چيز ختم به خير میشود. به اين ترتيب، هنرمندی اين لحظه را تحسين میکنيم اما کوچکترين نگرانی از اين که شخصيتها ممکن است در آن بميرند نداريم.
داستان از لحظه ای شروع میشود که «سريع و خشن ۶» تمام شده بود، يعنی زمانی که دکارد شاو تندخو (با بازی جيسون استاتهام) تصميم میگيرد از گروه سريع و خشن به خاطر مرگ بردارش انتقام بگيرد. به عنوان يک مأمور ورزيده سابق سازمان سيا، شاو متخصص مخفی شدن است. او روحی است که جان افراد زيادی را میگيرد. «خشن هفت» با يک (در واقع چند تا) صدای شليک شروع میشود و اول دکارد را میبينيم که به دنبال مأمور هابز (با بازی دواين جانسون) میرود، او را راهی بيمارستان (و نه سردخانه که مد نظرش بوده) میکند، بعد خانه دام تورتو (با بازی وين ديزل) را در حالی که خواهرش ميا (با بازی جردانا بروستر) و بهترين دوستش بريان (با بازی پل واکر) در حال ديدار با پسر کوچکشان هستند منفجر میکند. برای مدتی، «سریع و خشن ۷» داستان شکار و شکارچی میشود به طوری که دکارد دنبال دام و دار و دستهاش شامل برايان؛ دوست دختر مبتلا به فراموشی دام، لتی (با بازی ميشل رودريگز)؛ و دو تن ديگر يکی تج، خوره کامپيوتر (با بازی لوداکريس)؛ و رومن بذله گو (با بازی تايرس گيبسون) میگردد. البته قبل از اين که فيلم به نيمه برسد، يک مأمور دولتی مرموز با بازی کرت راسل وارد داستان میشود و بعد سر و کله دام، برايان و ديگران وسط يک فيلم جيمزی باندی که با يک زن زيبا (با بازی ناتالی امانوئل) و يک تروريست خطرناک (با بازی ديمون هانسو) کامل میشود پيدا میشود. در طول نيمه دوم فيلم، دکارد به يک موضوع دست دوم تبديل میشود که هر از گاهی سر و کلهاش پيدا میشود تا سر به سر دام بگذارد.
«سریع و خشن ۷» سعی میکند تا شخصيت سازی کند. اين در مورد برايان، که بين هيجان زياد رانندگی همراه با دوستانش و مسئوليتهايش به عنوان يک پدر و شوهر گير افتاده است، اين به خوبی در آمده است. اگرچه مرگ واکر لايه ناخواسته ای به برخی از اين صحنه ها اضافه کرده است، اما مشخص است که فيلم در ابتدا با هدف بازنشسته کردن برايان يا حداقل مهيا کردن شرايط برای خروج اختياری واکر، نوشته شده است. داستان همچنين به بازسازی رابطه بين دام و لتی (که توسط «مرگ» و از بين رفتن حافظه او شکراب شده بود) میپردازد اما بسياری از صحنه های مربوط به آن فقط برای پر کردن فيلم ساخته شدهاند.
در ابتدای فيلم، به نظر میرسد که جيسون استاتهام قصد دارد شخصيت تبهکار و خشنی را نشان دهد اما هوش و بيرحمی وی به تدريج کمرنگ تر میشود. در ميان تازه واردهای ديگر میتوان به کرت راسل اشاره کرد که تأثير خيلی خوبی از خود به عنوان جاسوسی که ناشناختههايش خيلی بيشتر از جنبه های شناخته شدهاش هستند برجای میگذارد. ناتالی امانوئل در نقش رمزی به عنوان يکی از معروفترين هکرهای دنيا در فيلم بازی میکند اما اين شخصيت زمان زيادی را برای نشان دادن زنی که به خطر افتاده است صرف میکند. ديمون هانسو، که ظاهراً علاقه زيادی به تماشای فيلمهای راجر مور در نقش جيمز باند داشته، خشونت کلامی زيادی از خود نشان میدهد.
بينندگانی که برای ديدن صحنه های تماشایی به سينما میروند پولشان را خوب جایی خرج میکنند. «سریع و خشن ۷» فقط و فقط اکشن است البته با چند صحنه ای که بيش از بقيه نوآوری دارند. فيلم برای وفادار ماندن به نسخه قبلی خود ماشينهای سريع و تعقيب و گريزهای جذابی را نمايش میدهد. تصادفها، از جمله صحنه ای که در حين تماشای آن هيچکس چشم بر هم نمیزند، و کلی قطعه فلزی اين سو و آن سو پرتاب میشود رضايتبخش هستند. چندين صحنه نزاع تن به تن از مبارزات شوارتزنگر/استالونه در دهه ۱۹۸۰ کپی برداری شده است: مهم نيست که يک نفر چطور مشت، لگد يا اردنگی میخورد، چون برمی گردد تا خشونت بيشتری به خورد بيننده دهد.
«سریع و خشن ۷ » با يک يادداشت غم انگيز به پايان میرسد و با چيزی بيش از يک «به ياد پل» به واکر ادای احترام میکند. در طول اين لحظات، فيلم خيلی تلاش میکند تا از ديوار چهارم[۱] عبور کند. برخی از صحنه های برايان که بعد از مرگ واکر گرفته شدهاند (با استفاده از ترکيبي از بادي دوبل و CGI) خوب در آمدهاند، گرچه يکی از صحنه های مبارزه رضايتبخش نيست. بدون شک اين فيلم فروش خوبی خواهد داشت و نسخه های بعدی آن نيز ساخته خواهند شد- اما معلوم نيست بعد از اين که تراژدی مرگ بازيگر فيلم روی پرده به طرز ملموسی منعکس شده، لحن آن همچنان با نسخه های ديگر همخوانی داشته باشد.
---------- [۱] دیوار چهارم در هنر اصطلاحا به دیوار نامرئی گفته میشود که بین هنرپیشگان و تماشگران وجود دارد.
بعد از کشته شدن هان (سانگ کانگ) توسط یان شاو (جیسون استاتهام)، دومنیک تورتو (ون دیزل) و گروهش بار دیگر جمع میشوند تا مردی را که یکی از اعضای گروه آنها را به قتل رسانده پیدا کنند، قبل از آنکه او آنها را پیدا کند.