در جهان سینما معمولا دو رویکرد نسبت به فیلمسازان باسابقه وجود دارد؛ عدهای همیشه منتظر خلق اثر جدیدی از فیلمساز مورد علاقه خود هستند تا ببینند این بار با چه طرح نویی در سبک آن فیلمساز روبهرو میشوند، عدهای هم هنگام دیدن آثار جدید کارگردانان مورد علاقهشان این واهمه را دارند که مبادا خلاقیت و نوگرایی آن کارگردان در تجارب جدیدش به مذاق آنها خوش نیاید و خاطره خوش شاهکارهای قبلی را از بین ببرد. در سینمای ایران اما، سالهاست که تکلیف ما با کارگردانان کهنهکار معلوم است، هر بار که خبری مبنی بر ساخت فیلمی از آنها پخش میشود یا در جشنواره به انتظار نمایش چنین فیلمهایی نشستهایم، میدانیم که قرار است با شبحی از فیلمهای خوش ساخت قبلی روبهرو شویم و کارگردانان طراز اول سینمای ما، درست برعکس نمونههای هالیوودیشان، با گذشت زمان و تعدد کارها دچار پسرفت میشوند.
پرویز پرستویی در فیلم قاتل اهلی
این نکته درباره فیلم قاتل اهلی هم صادق است، فیلمی که به هرحال نام «مسعود کیمیایی» را با خود یدک میکشد و به همین دلیل طبیعی است که در هفته نخست اکران جزو میلیاردیها شود اما این به معنی امتیاز بالای فیلم نیست. البته نمیتوان انکار کرد که کیمیایی یک کارگردان جریانساز بوده و به همین علت است که هنوز و پس از ساختن فیلمهایی نه به قوت فیلمهای اولش، محبوب است و حواشی بسیاری هم در پروژههایش ایجاد میشود.
حواشی و جنجالهای قاتل اهلی هم از اختلاف دامنهدار کارگردان با تهیه کننده فیلم آغاز شد و تا ضبط سکانس های مکمل و تغییر تدوین و سیر داستانی فیلم هم پیش رفت. باید اذعان کرد که کارگردانی در حد و اندازه کیمیایی، میبایست تهیهکننده مخصوص به خود و داخل در تیم فکری خود را داشته باشد تا بتواند تمام تمرکز خود را به فیلم معطوف کند و به خاطر اختلاف سلیقهها سرانجامی برای فیلم پیش نیاید که به قول «پرویز پرستویی» در نامهنگاریهایش، فیلمی که میتوانست اثر خوبی در کارنامه همه عواملش باشد، ارزشش را به مسائل شخصی ببازد.
امیر جدیدی در فیلم قاتل اهلی
گفته میشد که قاتل اهلی، سیاسیترین فیلم مسعود کیمیایی است زیرا درباره مافیای قدرت و ثروت و تلاشهای فردی مذهبی برای مقابله با پولشوییها و فسادهاست. اما فیلمی که در جشنواره دیده شد و اکنون روی پرده است، همان سینمای همیشگی کیمیایی است یعنی مقادیر معتنابهی عشق، اعتراض، رفاقت و خیانت، تصفیه حساب شخصی و البته موسیقی که این بار محض تنوع، کمی واژگان سیاسی و نیشدار هم به آن اضافه شده است و موتورهای دسته بلند همیشگی جای خود را به ماشینهای لوکس دادهاند.
قاتل اهلی ماجرای فردی مذهبی به نام «حاج آقا دکتر سروش» (با بازی پرویز پرستویی) است که دارای قدرت و ثروت است و با فسادها و پولشوییها و شرکتی به نام پیسارو مبارزه میکند؛ اما همه دوستان و حتی وکیلش با نام زاهدی به او خیانت میکنند. شخصیت سروش به مثابه قهرمان مذهبی فیلم هم از قهرمان بودن به دور است و هم مذهبی بودنش به کلیشهایترین شکل ممکن تصویر میشود. تعریف کارگردان از یک فرد مذهبی این است که محاسن داشته باشد، وجوهات بپردازد، انگشتر عقیق داشته باشد، علم و کتلی در اتاقش باشد که رو به آن نماز بخواند، تربیت و سلیقه فرزندانش باب میلش نباشد و بالاخره ویژگی تکرار شونده همه «حاج آقا»های اخیر سینمای ایران یعنی همسر پنهان را هم در چنته داشته باشد.
مسعود کیمیایی و پولاد کیمیایی در فیلم سینمایی قاتل اهلی
این به اصطلاح قهرمان فیلم پس از تلاشهای فراوان برای احقاق حق مردم و تبرئه خودش، نهایتا به دست مخالفینش کشته میشود. سیاوش، پیشکار و همراه سروش هم در جریان انتقامجویی از اتهام زنندگان به سروش کشته میشود، خانواده ویران سروش هم شامل همسری است که از داروهای تقلبی مرده است، پسر ناخلفی که در آلمان به پولشویی متهم شده و دختر عاشق پیشه و معتاد به مواد روانگردان که او هم از صدقه سر عشق به جوان خواننده از مواد نجات مییابد و به زندگی بر میگردد.در این آشفته بازار، مقام بالاتر که خود هم از از دست زالوصفتان اقتصادی در عذاب است حامی سروش است اما هیچ مداخلهای نمیکند و «مصدق»وار فقط دم از قانون میزنند و اما سروش را دعوت میکند که هر طور هست هارد حاوی اطلاعات را از شرکت رقیب پس بگیرد و در نهایت با خیانت زاهدی و ترور سروش غافلگیر میشود، او حتی نمیتواند از جان سیاوش که خودش او را امید آینده انقلاب خوانده بود، محافظت کند! در این میان تنها شخص مثبت و موثری که باقی میماند، جوان آوازه خوان است که از قضا پسر کارگردان هم هست، خواننده سالم و صادقی که در حقش تقلب میشود، کنسرتهایش توسط «دلواپسان» [!] به هم ریخته میشود، به اعتیاد متهم میشود اما در مقابل سروش از حیثیت خود دفاع میکند و به هیچ عنوان حاضر نمیشود از هنر اعتراضیاش و رسالتی که برای خود متصور است دست بردارد، اعتراضی که در خواندن چهار خط ترانه مأیوسکننده و برگزاری چند کنسرت خلاصه میشود.
پگاه آهنگرانی در فیلم سینمایی قاتل اهلی
بازیها بسیار بد و غیر قابل باور هستند، از همه بدتر پرویز پرستویی است که با آن نگاهها و چشمان اشک آلود انگار بدترین گزینه برای فضای فیلمهای کیمیایی و قهرمانان گریبان دریده و فریاد برآورده فیلمهای او بوده است. بعد از او پولاد کیمیایی و پگاه آهنگرانی هم به شکل عحیبی بد بازی میکنند و تنها بازی خوب فیلم یعنی امیر جدیدی هم به خاطر اشتباه در تقسیم نقشها و تغییر قصه اصلا دیده نمیشود. کلیپ های موسیقی با بیسلیقگی در میان اتفاقات فیلم رج زده شده، به طوری که این شائبه را تقویت میکند که تمام جنجالهای ضبط دوباره برخی سکانسها و تغییر فیلمنامه برای ورود پسر کارگردان و تمرین خوانندگی او بوده است. به همین دلیل تدوین فیلم پادرهواست و منطق خیلی اتفاقات روشن نیست مثلا اینکه چرا عملیات مخفی پس گرفتن هارد به آن مهمی باید دقیقا جلوی شرکت پیسارو انجام شود، یا اینکه سیاوش چطور خود را به داخل استخر زاهدی میرساند آن هم در حالتی که لحظهای پیش در اتومبیلش مشغول صحبت تلفنی با او بود.
پرویز پورحسینی و امیر جدیدی در فیلم سینمایی قاتل اهلی
جهانی که کیمیایی برای ما تصویر میکند، جهانی مملو از نارفیقی و نامردمی است که حتی ترازوها هم در آن دروغ میگویند و در این دنیا دیگر یک با یک برابر نیست. کسی که اهلی است و حتی دوستش داریم ما را میکشد و بین فقیر و ثروتمند و یا مذهبی و غیر مذهبی شکافهای پرنشدنی وجود دارد. در هرحال، مساله شکاف بین نسل قدیم و جدید یا تفکر سنتی و مدرن، که در جای جای فیلم به صورت آشکار و پنهان به آن اشاره میشود، امری پذیرفته شده و البته داخل در ترمینولوژی جامعهشناسی است؛ اما شکاف اصلی که به نظر میرسد کارگردان از آن غافل است، شکاف بین مخاطبان و فیلمهایی است که طبق ادعا قرار است آینه تمامنمای زندگی مردم باشند. مخاطبان سالهاست که نمیتوانند با این فرم و این دیالوگهای پرطمطراق ارتباط بگیرند و ناچار در هنگام تماشای فیلمی تا این حد جدی، لب به خنده میگشایند و البته با واکنش خشن پسر/بازیگر کارگردان روبهرو میشوند. به این ترتیب است که فیلم قاتل اهلی و مشابههایش از شدت بیخاصیتی و پوچی کمر به قتل اعتبار حرفهای سازندگانشان میبندند.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.