به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«ایستاده درغبار» فیلمی تازه به کارگردانی محمدحسین مهدویان در سبک و سیاق مستند که در تلاش است زندگی احمد متوسلیان را به تصویر بکشدو بدین ترتیب مضمون فیلم پرداختی از زندگی او از دوران نوجوانی تا زمانی است که سرنوشت وی در هاله ای از ابهام فرو می رود. از آنجاییکه فیلم تکنیک مستند روایتی نیوزریل را برای نمایش قصه انتخاب کرده است، بد نیست درباره این تکنیک حرف بزنیم. شاید استفاده از مستند نیوزریل ازآن جهت که همواره در نمایش اتفاقات جنگی از گزینه های اولیه برای کارگردانان سرشناس بوده، انتخابی مناسب برای چنین ژانر داستانی باشد، اما نکته ای که نظرمن را به عنوان منتقد جلب نمی کند، نبود حادثه یا همان جذابیت نمایشی است که در یک مستند سینمایی به دنبالش بودیم و همین امر سبب خسته کردن مخاطب شده است. اگر مقصود کارگردان ساخت اثری نمایشی در شبکه های تلویزیونی بود، همچون مستند قبلی ایشان، آخرین روزهای زمستان ۱۳۹۱، می توانستیم این تکنیک نمایش خطی و ساده را مقبول قلمداد کنیم. اما حال که دست به ساخت اثر سینمایی برده اند، جا داشت که از تکنیک های تعلیق، حماسه، گره افکنی، تکنیک کارتون-انیمیشن یا فوتو اسلاید در روایت قصه بهره می بردند تا نمایش فیلم را جذاب تر کرده و مخاطب را مشتاق تر می کردند. مسئله این است که کارگردان امروز ما، که قرار است در سطح جهانی مورد ارزیابی قرار بگیرد، بهتر است کمی بیشتر بر تکنیک روایت و پرداخت صحنه ها مانور بدهد. برای مثال به جای استفاده از خطی مستقیم در قصه پردازی، امکانش بود به صورتی غیرخطی و برهم زدن ترتیب زمانی عمل کرده و با ایجاد ابهام در روایت ماجرا، مخاطب را به لمس واقعی تر از سرنوشت ابهام گونه این شخصیت رسانده و فیلم را از یکنواختی خارج می کردند، یا آنکه از تکرار دیالوگ هایی از زبان خواهر احمد یا بازپخش صحنه های ورود احمد به کادر با تیپ های متفاوت پرهیز کرده و خلاقیت بیشتری برای نمایش به کار می گرفتند. درست است که روایت فیلم جذاب بود و شما را تا انتها در سالن سینما نگه می داشت، اما این مسئله نه به دلیل قابلیت بالای کارگران در چینش حوادث که به دلیل جذابیت شخصیت و زندگی احمد متوسلیان بود که نوسینده آن جز ایشان نبوده است.
البته از حق نگذریم، تیتراژ ابتدایی، موسیقی با کمی ارفاق(جا داشت موسیقی هایی بیشتر با حس حماسی تر به بخش های مختلف قصه اضافه می شد)طراحی صحنه، بازسازی سخنرانی ها، صحنه های جبهه و جنگ، تصمیم گیری در برش و انتخاب بخش هایی از زندگی شخصیت و تدوین آن ها کاری است دشوار که به خوبی به ثمر رسیده و عنصر باورپذیری همچون چاشنی اعلی در بافت اثر جاری شده و به آن رنگ و بویی درست و سینمایی بخشیده است. بعلاوه بازیگر نقش اول این فیلم هادی حجازی فر با تجربه خود در حرفه کارگردانی تئاتر و حضور در فیلم مزرعه پدری به کارگردانی رسول ملا قلی پور توانست چهره ای ماندگار از احمد متوسلیان در پرده سینما ثبت کند، تا جاییکه مخاطب گاه شک می برد که آیا بخشی از آنچه می بیند صحنه های آرشیوی است یا بازسازی روایت به دست کارگردان. بعلاوه همانطور که هادی حجازی فر خود در مصاحبه ای عنوان کردند، شخصیت پردازی احمد متوسلیان باورپذیر و تیپی خاکستری است، مردی که “پایش روی زمین است” و اگر عصبانی می شود، آنقدر مرد است که همانجا پا پیش گذاشته و اشتباه خود را گردن بگیرد.
اما، سخن پایانی آنکه بازهم خوشحال هستیم که همچنان دغدغه سینماگران جوان ما عزیزانی چون احمد متوسلیان هستند که تا عمر باقی است باید که زندگی این اشخاص، باورها و تلاش هایی که برای آسایش مردمان این سرزمین داشته اند به تصویر کشیده شده و همواره به ما یادآوری شوند. چرا که اگر امروز امنیت و آرامشی داریم، به برکت لطف الهی و جان برکفی چنین انسان هایی بوده و هست. و هیچوقت، هیچوقت سخن گفتن از آن ها موضوعی تکراری و کلیشه ای نخواهد شد که برعکس هنرمندان ما باید بکوشند تا همواره ابزاری خلاقه و تازه برای بیان این داستان ها پیدا کنند تا مخاطب را به سالن های سینما آورده و آن ها را مشتاق دیدن و شنیدن کنند.