به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
مستند دوم رئیسی پیشرفت بزرگی نسبت به مستند اول او محسوب میشد و میتوان فیلم را تا حد خوبی پاسخی دانست نسبت به شبهات و سوالهای بی جواب. از همان ابتدای فیلم «صدای مردم» را شنیدیم که از وضع نابسامان جامعه به تنگ آمدهاند، از بیکاری و مشکلات اقتصادی رنج میبرند و حال خوبی ندارند. این فیلم بستر خوبی است که ببینیم گوشهای از واقعیات جامعه را، که همیشه از نمایش آنها امتناع شده و کسی به روی خود نیاورده و پاسخگو نبوده.
کار خوبی که انجام شده بود، ارائه ی مطالب با استناد به مثال و نمونه و شاهد بود. در این چند وقت که بحث انتخابات داغ است بسیار شاهد آن بودهایم که چه در مناظرات تلویزیونی کاندیداها و چه در بحثهای خودمانی با اطرافیان، هر کس حرفی میزند و مدرکی ارائه نمیدهد. یکی از بیکاری میگوید و دیگری از اشتغالزایی و هر دو همدیگر را تکذیب میکنند. گاهی اعداد و ارقامی هم میشنویم، اما واقعا چه دلیلی بر صحت هر یک از این حرفهاست؟ چه کسی واقعا به دنبال اعداد و ارقام اداره آمار که تنها مرجع قابل دسترس و استناد است رفته تا کشف کند واقعیت را؟
چیزی که شاید راهحلی باشد بر این موضوع، ارائه دقیق مستندات است؛ کاری که در مستندی ۳۰ دقیقهای به حد کفایت انجام شده بود تا حرفی را بدون دلیل نگفته باشد. اگر از بیکاری گفته شد، دیدیم دهها نمونه از کارخانهها و ادارات تعطیل شده و کارگران بیکار مانده را، که کسی تا به حال به دنبال شنیدن حرفشان نرفته بود و به راستی چه بستر مناسبی است انتخابات! تا حداقل هر چهارسال یک بار کسی بیاید و حقایق را بگوید و در تلویزیون نشان دهد... در میانه فیلم حمایتهای پرشور مردم از رئیسی را در شهرهای مختلف دیدیم. جمعیت کثیر، انواع و اقسام شعار و فریاد و بنر، و چهرههای گوناگون که همه به حمایت رئیسی آمده بودند. اگر کارگردان قصد داشت به طرف مقابل از کم نبودن حامی و پشتوانه عظیم مردمی بگوید و یا بخواهد به نوعی پیروزی را از آن رئیسی بداند، تا اینجای کار توانسته تا حد خوبی به هدفش نزدیک شود.
پاسخ رئیسی به رقیب انتخاباتیاش که در برنامه مناظره تلویزیونی فرصت بیانش را پیدا نکرده بود، در این فیلم شنیدیم. از این جهت است که میگویم فیلم پاسخی است به بیپاسخ ماندهها. توهین و لحن بدی در کار نبود و تشویش ذهنی و هیجان برای بیننده ایجاد نمیکرد، بلکه در آرامش در یک لوکیشن مناسب، آنچه که باید، آنطور که شایسته بود، گفته شد. به فرم فیلم هم آسیبی نرسیده بود، بین این سکانس و تصاویر قبل و بعدش هماهنگی وجود داشت و از کار بیرون نمیزد.
ارائه کارنامه کاری از نامزد انتخاباتیای که عده زیادی نظر به بیتجربگی او در زمینه اجرایی داشتند، اقدام واجبی بود که کارگردان به خوبی تشخیص داد و آن را در فیلم گنجاند. از مسکن جوانان و ساخت زائرشهر مشهد گفته شد و رئیسی را دیدیم در جایگاه ریاست آستان قدس، در دفتر کار، در سخنرانی و کلنگزنی پروژه برنامهریزی شده. دیدن شال سبز رئیسی بر گردن، باید خیلیها را به فکر بیندازد. از بازی رنگها بیرون آمدن و رنگ سبز را که همیشه نماد طهارت و پاکی بوده، تنها منتسب به اولیا دانستن، و حقایق را دیدن...
در پایان تمام سابقه کاری و اجرایی رئیسی لیست وار نمایش داده شد که هر چند به سرعت گذشت و سایز نوشتهها کوچک بود و خواندنشان سخت؛ اما نسبت به زمان کوتاه فیلم شاید بهترین روشی بود که میشد به واسطه آن جزئیات را هم گفت. مستند ۳۰ دقیقهای صدای مردم که به کارگردانی مهدی نقویان ساخته شده بود هنوز تا عالی بودن فاصله دارد، اما از مستندهای این دوره بسیار جلوتر بود و توانست بخشی از حرفهایی را که لازم بود بزند.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید