جیمز براردینلی : «تد»(Ted) اصلی، کمدی بی چاک و دهنی بود که تاحد زيادی به خاطر تازه بودن حرکاتش جواب داد. به طور کلی عروسکهای خرسی، حتی در آن شرايط نادری که حرف...
25 آذر 1395
«تد»(Ted) اصلی، کمدی بی چاک و دهنی بود که تاحد زيادی به خاطر تازه بودن حرکاتش جواب داد. به طور کلی عروسکهای خرسی، حتی در آن شرايط نادری که حرف میزنند، معمولاً فحش نمیدهند، حشيش نمیکشند. موقع اکران، فيلم قبلی بيشتر شبيه فيلمهای يک بار مصرف می آمد و شايد بهتر بود به همين شکل هم رها شود. دنباله اين فيلم از آن جهت نااميد کننده است که هيچ چيز جديدی رو نمیکند. تد (با صدای کارگردان و يکی از فيلمنامه نويسها سث مک فارلين) اصولاً فرق چندانی با فيلم اول ندارد و اثر جديد هم فرق زيادی با قبلی ندارد. فيلم کورمال کورمال داستان لنگ و لوک خود را جلو میبرد و اگرچه برخی شوخیهای مک فارلين خندهدار هستند، اما به راحتی می توان ناديدهشان گرفت.
فيلم يک بار ديگر با لحن دلنشين راوی، پاتريک استيوارت (يکی از سه پرسوناژ «پیشتازان فضا»( Star Trek) که دراين فيلم حضور دارند- دو تن ديگر مايکل دورن و نانا ويزيتور هستند)، شروع میشود و او چيزهایی میگويد که از کسی با شأن و موقعيت او انتظار نمیرود. صحنه اول ازدواج تد با تامی لين (جسيکا بارث) را نشان میدهد. ساقدوش تد، جان (مارک والبرگ)، ناراحت است چون همسرش، لوری، ترکش کرده است. بعد از اين مقدمه، ماجرا يک سال جلو میرود. ازدواج يک خرس و انسان خيلی خوب پيش نمیرود و تد فکر میکند که بچه دار شدن میتواند راه حل خوبی باشد. وقتی که مشخص میشود که تلقيح مصنوعی نمیتواند موثر باشد، تامی و تد سراغ گزينه فرزند خواندگی میروند. اين منجر به صدور يک رای قانونی میشود مبنی بر اين که تد صلاحيت پذيرش فرزند را ندارد چون او «دارایی» است و نه شخص. تد و جان وکالت خود را به يک وکيل بی تجربه به نام «سام(انتا) ال جکسون» (آماندا سيفريد) میسپارند و تصميم میگيرند از حقوق شهروندی تد در دادگاه دفاع کنند.
شايد دور از انصاف باشد اگر بگويم که «تد ۲»(Ted 2) خنده دار نيست. اگرچه اغلب از روند آهسته داستان کسل میشدم، اما هر از گاهی خنده روی لبانم نقش میبست. مک فارلين از رويکرد «شوخی اشباع»، که ابتکار زاکر-آبرامز-زاکر {«هواپيما»(Airplane)، «سلاح برهنه»(The Naked Gun)}، استفاده کرده است. در اين محيط، بيننده با شوخیهای بسيار زياد بمباران میشود که حتی يک نرخ موفقيت ۵۰ درصدی میتواند خوب باشد (به نظر من درصد موفقيت «تد ۲» خيلی پايين تر از اين حرفها است). در فيلم چند کامئوی خنده دار وجود دارد- چشمکهای جی لنو تکند و ليام نيسون به طرز شيرينی عجيب و غريب است. (با اين حال، حضور تام برادی و مورگان فريمن جواب نداده است). در فيلم ادای دين دوست داشتنی و کوچکی به «پارک ژوراسيک»(Jurassic Park) شده است. مايکل دورن، که نقش کلينگون وُرف را در چند فيلم «پیشتازان فضا» بازی کرده است هنگام رفتن به کمپانی کميک-کان لباس ورف را میپوشد. و يک خط هم در مورد چشمان آماندا سيفريد وجود دارد که اين جا آن را لو نمیدهم.
باريک بينی هرگز جزء ويژگیهای مک فارلين نبوده و رويکرد پتکی او در خصوص حقوق شهروندی فقط فاقد يک تابلوی نئونی چشمک زن با عنوان «تمثيل!» است. بدبينی عمدی در ديالوگها باعث میشود که متوجه نشويم آيا مک فارلين دارد از برابری دفاع میکند يا آن را مسخره میکند. شايد قرار بوده هر دو انجام شوند اما به هرحال هيچ کدام در نيامدهاند. هر وقت «تد2» سراغ يک قياس تاريخی میرود، همه چيز را به بيننده واگذار میکند تا ربطش را پيدا کند.
کشش بين مارک والبرگ و تد در مقايسه با فيلم اول کمتر مشهود است. شايد به اين خاطر است که «تد» درباره رابطه بين انسان و اسباب بازی بود، در حالی که اين رابطه در «تد ۲» به يک جنبه غيرمستقيم تبديل شده است. در واقع، شخصيت جان به قدری غيرضروری است که میشد او را با هر کسی که میخواهد با يک خرس کامپيوتری شوخی کند عوض کرد. سيفريد توانسته با ديناميک خوب و بد شخصيتش کار قابل اعتمادی را ارائه دهد: يعنی يک وکيل شيرين و معصوم است و پابرهنه روی ميزش میرود. در عين حال، جسيکا بارث و جيووانی ريبيسی فقط روی اعصاب هستند (شايد عمدی است).
دنباله های کمدی تقريباً هرگز به خوبی فيلم اول نمیشوند و «تد ۲» نيز از اين قاعده مستثنی نيست. با اين حال، هنوز میشود به اين فيلم خنديد اما مک فارلين تاکنون نتوانسته است توانایی خود در حفظ يک روند خنده دار مستمر در يک فيلم را نشان دهد. فيلمنامه تنها مشکل فيلم نيست. به نظر میرسد که فيلم بعضی اوقات خيلي پاستوريزه میشود. کلينيک اهدای اسپرم روی چيزهای حال بهم زن استوار است. و جالبتر اين که کار زيادی روی صحنه مربوط به کميک کان نشده است. «تد ۲» آن قدر خنده دار است که بشود آن را در قالب يک برنامه شبانه از يک شبکه کابلی تماشا کرد. اما فيلمهای اکران تابستان به چيزی به مراتب بيشتر از آن چه اين دنباله نخ نما نشان میدهد نياز دارند.
«تد» و «تمی» با هم ازدواج کرده اند و قصد دارند بچه دار بشوند. اما برای اینکه تد صلاحیتش را برای سرپرستی یک کودک بدست بیاورد، باید ابتدا در مقابل قانون ثابت کند که مثل انسان ها دارای شخصیت است…