به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
بعد از اینکه فیلم دعوتنامه که نمی دانم می شود نام آن را فیلم گذاشت یا نه، به پایان می رسد سوال های عجیبی به ذهن خطور می کند این در زمانی ست که بشود فیلم را کامل دید، نگارنده به دلیل شرایط شغلی محبور است که فیلم را کامل ببیند ، دعوتنامه را در جشنواره ی سال گذشته دیده بودم اما دوباره در اکران عمومی این نیمچه فیلم را دیدم با سه تماشاگر که در پایان فقط نگارنده در سالن سینما مانده بود، اما آن سوال هایی که به ذهن خطور می کند این است در این برهه ی زمانی مسیر سینمای ایران به کدام سمت و سو می رود؟ از یک طرف با فیلم هایی مواجه ایم که به معنای واقعی کمدی مبتذل اند و سوی دیگر با اثری مثل دعوتنامه طرف هستیم که اساسا قاب تلویزیون هم برای این فیلم بزرگ است ، فیلم هایی مثل دعوتنامه با چه متر و معیاری ساخته می شوند؟ چه کسی مسئوول تصویب چنین فیلمنامه هایی ست؟ قصه یی منسوخ شده و پیش پا افتاده با المان هایی که نخ نما شده اند، دیدن دعوتنامه بیشتر مخاطب را می خنداند به این لحاظ یک فیلمساز چگونه می تواند به این اندازه در ایده و ساختار ضعیف و ناتوان باشد فیلمسازی که چند فیلم هم ساخته است اما این فیلمش به معنای واقعی فاجعه یی بیش نیست. این فیلم مسلما فیلمنامهای نداشته و با چند واژهی مثل قتل ، قصاص،دیه، امربه معروف و نهی از منکر،اختلاس، دزدی ، خیانت، مرگ مغزی، نابینایی، پیونداعضا، طلاق، نابینایی تبدیل به خط فکری بلاتکلیفی شده است که می خواهد در زمان محدود سینما به چندین موضوعی بی ارتباط بهم بپردازد، بعد از آن کارگردانی در فیلم وجود ندارد قاب هایی که سینمایی با توجه به سابقه ی پیشین مهرداد فرید در عرصه ی مطبوعات و نوشتن نقد سینمایی باید از او پرسید که اگر شما هنوز نقد سینمایی می نوشتید نظرتون درباره ی فیلم دعوتنامه چه بود؟
اساسا نمی شود برای این فیلم یک یادداشت سینمایی نوشت؟ چرا باید منتقد درباره ی چنین فیلمی بنویسد؟ دیدن یا ندیدن این فیلم چه فایده یی برای مخاطب دارد؟ فیلم دعوتنامه به نقد سینمایی نمی رسد دلیلش هم کاملا مشخص است که این فیلم قواعد و ساختار سینمایی ندارد این فیلم که در مشهد ساخته شده است در شبکه ی استانی هم پخش شود تماشاگر نخواهد داشت حالا به این فکر کنید که این فیلم در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و فیلمسازش از این بابت که فیلمش در بخش مسابقه پذیرفته نشده، ناراحت و خشمگین بود!! طبق عادت هر ساله در زمان نمایش فیلم در کاخ جشنواره، اصحاب رسانه با کف زدن و خندیدن از این فیلم استقبال کردند اما اشتباه نکنید این فیلم به هیچ وجه کمدی نیست بلکه فیلمساز سعی داشته یک فیلم اجتماعی بسازد اما وضعیت ساختاری این فیلم به طرز عجیب و غریبی مغشوش و پراشتباه است که هیچ منطقی در نماها و سکانس های فیلم وجود ندارد و نمی شود اشتباهات بارز فیلم را تحمل کرد، بی منطق بودن خط روایی این فیلم ازنداشتن فیلمنامه آغاز می شود و به ساختار بی سر و شکلش می رسد، فیلمساز عقیده دارد در این سال ها مردم دین زده شده اند پس برای همین یک فیلم دینی ساخته است که مردم را به دین برگرداند اما فیلمساز از این مسئله غافل شده که اساسا فیلمش به دین هیچ ارتباطی ندارد اینکه فیلم را در مشهد بسازیم و امام رضا را هسته ی مرکزی قرار بدهیم و اینکه آدم های فیلم تحت تاثیر بارگاه امام رضا قرار بگیرند و از گناه کردن پرهیز کنند یا برای به سرانجام رسیدن کارهایشان به امام رضا متوسل بشوند اساسا به فیلم دینی هیچ ارتباطی ندارد بیشتر استفاده ی جغرافیایی و ابزاری از مشهد شده است، کلیت دعوتنامه شباهت به سریال ترکیه ای کلید اسرار دارد که چندسال پیش از تلویزیون پخش می شد اما این فیلم از آن سریال هم عقب تر است زیرا که فرید از مناسبات مذهبی سواستفاده کرده است که سراغ قصه یی نخ نما شده و کلیشه ای رفته است که اصلا به مدیوم سینما ارتباطی ندارد، قاب سینما برای این فیلم به شدت بزرگ است تماشاگر هم این را درک می کند، ضعف های دعوتنامه به وضوح در فیلم پیداست و دلیل آن هم در سطح ماندن قصه و اجزای ساختاری آن است، حمید رضا آذرنگ، میترا حجار،شقایق فراهانی در این فیلم ضعف ترین بازی هایشان را ارائه کرده اند که مطمئنا این ضعف به کارگردان برمی گردد، بقیه ی بازیگران فیلم هم که ناشناخته اند انگار در مرحله ی تست انتخاب بازیگر مانده اند، نه می توانند دیالوگ بگویند و نه می توانند واکنشی در قصه ایجاد کنند.
فرم اشتباهی که فرید در این فیلم به کار گرفته است به شدت کلیشه ای است رفت و برگشت هایی که در سه روایت می بینیم دوره اش گذشته است، فیلمبرداری با موبایل در بعضی از سکانس ها هم از نکات ضعفی ست در کنار ضعف های دیگر. فیلمسازی که دغدغه نداشته باشد نمی تواند به هدف نهایی برسد اما به راستی هدف فرید در ساخت این فیلم چه بوده است، پیام رسانی؟ دعوت مردم به دین؟ آیا می شود با این اهداف فیلم ساخت؟ شعارزدگی و اغراق در این فیلم به شدت قابل رویت است به همین دلیل این فیلم در اکران عمومی تا این لحظه هم نتوانسته با استقبال روبرو شود. دعوتنامه حاصل خرده روایت های بی ثمر است که مخاطب عام هم نمی تواند آن را بپذیرد. با ساخت و اکران همچین فیلم هایی فقط جلوی پیشرفت فیلمسازان مستعد گرفته می شود فیلمسازانی که فیلمنامه هایشان اجازه ی ساخت نمی گیرد یا فیلم هایی که پشت اکران مانده اند، اساسا مخاطب هوشمند سینمای امروز ایران به این توانایی در درک فیلمِ خوب رسیده است به همین دلیل تماشاگر فیلم دعوتنامه بعد از ده دقیقه سالن نمایش را ترک می کند.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.