به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
زاپاسداستان پسری به نام سعید( با بازی جواد عزتی) را روایت می کند که در لحظه آخر مسابقه فوتبال تیم شهرستانش خودش را جلوی بازیکن حریف انداخته و با اینکار از گل خوردن تیمش جلوگیری کرده و این برد باعث شده تیم فوتبال به لیگ دسته دوم صعود کند. اما در عوض تاندون پای سعید پاره شده است. اما سرمربی این تیم داوود (با بازی امیر جعفری) پدر نامزد سعید و شوهرخاله اوست و این گونه داستان در تلاطم رسیدن یا نرسیدن سعید به رعنا (با بازی الناز حبیبی) می افتد. چون شوهر خاله سعید خوب شدن پای او را بهانه ای برای به تعویق انداختن عقد این دو می کند. اما پدر داوود برخلاف او معتقد است سعید مرد زندگی است و از داوود می خواهد که سعید را با پردیدن در چشمه امتحان کند. به گفته برزو نیک نژاد کارگردان اثر که خود اهل این منطقه از کشورمان است، در داستان های قدیمی مردم منطقه رامیان آمده است که کسانی که می خواستند مرد شوند، باید در درون این چشمه می پریدند.
زاپاس به کارگردانی برزو نیک نژاد و بازی های خوب بازیگرانش مثل امیر جعفری، جواد عزتی، ریما رامین فر، الناز حبیبی، شبنم مقدمی و احمد مهرانفر، هم یک ملودرام عاشقانه خانوادگی است، هم یک کمدی ایرانی با محتوا. زاپاس نه یک عاشقانه تمام عیار است نه یک کمدی تمام عیار. نه با عشق لیلی- مجنونی در فیلم رو به رو هستید و نه در کل فیلم قهقهه می زنید. اما تلفیق این دو سبک، جذابیت خوبی به سناریو داده است که باعث می شود فیلم را دنبال کنید هر چند شاید مشتاقانه این کار را نکنید.
تصویربرداری و نورپردازی فیلم روند خوبی داشت. از نقاط قوت فیلم می توان به لوکیشن های نسبتا زیبای آن اشاره کرد. جنگل های زیبای گلستان در منطقه رامیان، خانه های با بافت قدیمی که حال و هوای سنت را در دل آدم زنده می کند و کاری می کند به سادگی و زیبایی زندگی مردم شهرستانی غبطه بخوریم.
شاید کمی صدابرداری و صداگذاری و موسیقی آن می توانست بهتر باشد و احتمالا هم به دلیل عجله در رساندن این فیلم به جشنواره فجر اینگونه بوده است و در اصلاحیه نهایی با صدا و تصویر یکپارچه تری رو به رو باشیم. تدوین فیلم نیز می توانست به گونه ای باشد که ریتم تندتری به فیلم دهد و از برخی بخش های خسته کننده آن بکاهد.
در کل زاپاس فیلمی است که می توان با خیال راحت به همراه خانواده رفت و دید و از آن لذت برد. فیلمی که عشق را با هوس و شهوت گره نمی زند و زیبایی و شیرینی آن را در طعم ترش لواشک هایی که سعید و رعنا با هم در انباری خانه شان می خورند پنهان می کند. فیلمی که به ما می آموزد برای رسیدن به معشوق باید مرد بود. باید سختی کشید. باید در تلاطم و سختی خزید. باید در آب پرید…