جیمز لاکسفورد : اليزابت بنکسِ تهيه کننده اين بار پشت دوربين آمده تا دنباله فيلم «آوازخوان حرفه ای»(Pitch Perfect)، محصول سال ۲۰۱۲، که عمداً با پيش بينی بيشتری در مقايسه با سلف خود...
29 آذر 1395
اليزابت بنکسِ تهيه کننده اين بار پشت دوربين آمده تا دنباله فيلم «آوازخوان حرفه ای»(Pitch Perfect)، محصول سال ۲۰۱۲، که عمداً با پيش بينی بيشتری در مقايسه با سلف خود به روی پرده می آيد، را بسازد. با حداکثر بهره برداری از ميل و رغبتِ استوديوهای فيلمسازی و مخاطبان بعد از اکران «ساقدوش ها»(Bridesmaids) در سال ۲۰۱۱ برای تماشای فيلمهای کمدی با نقش اول زن، فيلم اول اين مجموعه به فروشی باور نکردنی (دومين فيلم پرفروش کمدی موزيکال تمام دورانها) دست يافت و توانست آنا کندريک و ريبل ويلسون را به درجه ستارگی برسند. فيلم جديد ماجرای بکا (کندريک)، رهبر گروه باردن بلاز، را که تلاش میکند تا با برنده شدن در تورنمنت جهانی کاپلا اعتبار از دست رفته اش، بعد از تعليق شدن از يک رقابت داخلی، را مجدداً به دست بياورد. بنکس هوشمندانه به چيزی که جواب میدهد چسبيده است: يعني شوخیهای طعنه آميز، چندتایی کمدی بزن و بکوب و آهنگهای خوب.
بزرگترين ضعف اين فيلم، مانند بسياری از دنباله های کمدي ديگر، می تواند اين باشد که همه میدانند که ماموريت «آوازخوان حرفه ای ۲ »(Pitch Perfect 2) برگرداندن گروهی از شخصيتهای همه پسند است و نه بردن آنها به يک جای جديد. بذله گویی خشک و منولوگهای مضحک همگی حاکی از اين هستند که با يک فيلم بترکون مواجه نيستيم، گرچه بازيگران از صحنه ای که مقابلشان قرار دارد حداکثر استفاده را میکنند، اما از همان ابتدای فيلم کاملاً معلوم است که اين فيلم به جای اين که درباره مقصد باشد بيشتر درباره سفر است. در فيلم پيرنگ بی رمقی درباره بزرگ شدن و جلو رفتن وجود دارد، با اين حال، اين دنباله حرف چندانی برای گفتن ندارد و احساس پايانی فيلم به نوعی سبک تر از قبلی است. هنوز رگه هایی از انرژی و ديالوگهای هوشمندانه در آن ديده میشوند، اما بدون حرکت به سوی مقبول واقع شدن که ستون فقرات فيلم قبلی را تشکيل میداد، برخی انحرافات داستانی خاص (مانند عقب نشينی بلاها يا پشت پرده نبرد کاپلا) بيشتر رنگ و بوی معطل کردن میدهند تا جلو بردن ماجرای اصلی.
در حالی که تماشای اين فيلم تجربهای لذتبخش را برای کسانی که فيلم اول را ديدهاند رقم خواهد زد، اما در عين حال باعث میشود که آنها دلشان برای برخی موارد تنگ شود- ماجرای رمانتيک ايمی تپل با آدام ديواين (به عنوان رقيب قبلی در فيلم اول) خيلی سطحی درآمده است، در حالی که نقش اولهای اين داستان، يک گروه کاپلای آلمانی، کليشه هایی هستند که در واقع تاثيری روی داستان آن طور که بايد نمیگذارند. بزرگترين نقطه قوت فيلم در خود بلاها نفهته است. آنها که اين بار با اعتماد به نفس بيشتری نقش خود را بازی میکنند، به خصوص آنا کندريک که نقشش را از يک خارجی زودرنج به فردی مشنگ تر و به نوعی دوست داشتنی تر تبديل میکند. لحظاتی مانند گرايش غيرعمدی اش به رهبر گروه آلمانی يا برخوردهايش با کيگان مايکل کی (که نقش رئيس خشمگين جديد بکا را بازی میکند) بر مهارت بازی کمدی او تاکيد میکنند. همچنين، ويلسون در نقش ايمی بی حيای چاق، نوعی بازی جديد را وارد سينما کرده که استوديوها میتوانند از آن حداکثر بهره را ببرند. همچنين، شخصيتهای که به صورت غيرجدی وارد میشوند اغلب بيشترين طنز را ايجاد میکنند. به خصوص بنکس و جان ميچل هيگينز به عنوان گزارشگران تورنمنت هر صحنه ای که در آن حضور دارند را با بداهه هایی که خاص کمدی های کريستوفر گست است از آن خود می کنند. پايان ناگهانی و غافلگير کننده فيلم بر ماهيت سرراست «آوازخوان حرفه ای ۲»، فيلمي که چيزی غير از دور هم جمع کردن دوباره گروه هدفی ندارد، تاکيد میکند. حتی اگر فيلم به فروش فوق العاده ای دست نيابد و حتی اگر کندريک و يارانش به توفيق فيلم قبلی نرسند، خوشبختانه، اين گروه بازهم استعداد کافی برای سرگرم کردن بيننده برای مدت دو ساعت را دارد.
مترجم: محمدرضا سیلاوی
شناسه نقد :9463215
منبع: نقدفارسی
هنوز کسی برای این مطلب نظری نگذاشته است. اولین نفری باشید که نظر میدهید
گروه « The Barden Bellas » پس از موفقیت هایی که در اجرای موسیقی در قسمت اول این فیلم بدست آورند، حالا به نظر می رسد که هیچ رقیب قدرتمندی را در کنار خود نمی بینند. اما اجرای آنها در مقابل دیدگان رئیس جمهور باراک اوباما(!) به یک فاجعه ختم می شود و حیثیت این گروه بر باد می رود. به همین جهت آنها برای بازیابی اعتبار از دست رفته شان تصمیم می گیرند در مسابقات جهانی کپلا شرکت کنند...