به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«رگ خواب» درامی منسجم از زنی تنهاست که به تازگی طلاق گرفته و به دنبال شغل میگردد. در این حین با مردی آشنا میشود و مسیر جدیدی در زندگی او گشوده میشود. فیلم با نگاهی زنانه به این رابطه نگاه میکند. دریچهی لطیف نگاه فیلم باعث میشود عمق خطرناک این رابطه از ابتدا هویدا نباشد. بیمها و امیدهای زن و دنیای درون وی برای ما با ظرافت تصویرگری میشود. کارگردانی فیلم بسیار دقیق است و تکگویی نقش اول نیفتاده است. دکوپاژ کاملا در خدمت فیلمساز است و نمادها در گوشه و کنار آن در خدمت قصه و القای احساس آن به مخاطباند.
«رگ خواب» تصویری از یک ازدواج سفید است. رابطهی «مینا» و «کامران» رمانتیک و فرانسوی آغاز میشود. فراز و فرود مییابد و در نهایت عواقبی برای هردو دارد که صد البته برای مینا گرانتر تمام میشود. او بسیار تنهاست؛ این تنهایی از کودکی او آغاز شده و احتمالا تا زمان مرگ همراه او خواهد بود. این نقطهی آسیبپذیری اوست و شالودهی درام فیلم روی آن بنا شده است. در فیلم حتی یک خانوادهی کامل نمیبینیم. خانوادهای که بتواند سرپناه باشد. سردرگمی و بیپناهی یک زن به گونهای افراطی تجسم یافته و به آزاردهندهترین وجه ممکن در قاب تصاویر دیده میشود.
فیلم بازیگران کمی دارد و بیشترین بار آن هم بر دوش «لیلا حاتمی» است. کارگردان روی توانایی فردی وی تکیه کرده است وگرنه داستان میطلبید که زوج بازیگر حداقل ۱۰ یا ۱۵ سال جوانتر از تهامی و حاتمی باشند. او حاتمیِ «سر به مهر» را در موقعیتی که «طناز طباطباییِ» در «آرایش غلیظ» داشت قرار داده و سعی در پروراندن ترکیب این دو داشته است. این تنها یک وجه از تقلید کارگردان از خود است. او حتی در نوع همکاری با «همایون شجریان» هم به تکرار افتاده است. مخاطب فیلم ترکیب سلبریتیهای مورد علاقهی خود را میبیند. آیا این تقلید از خود و تکرار به معنی پایان یک استعداد سینمایی است؟