به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
هر وقت نام دراکولا به میان میآید، همه یاد فیلمهای ترسناک قدیمی میافتیم که از دوران کودکی تا به حال آنها را بارها و بارها دیدهایم و گاهی از آنها به شدت ترسیدهایم، خون آشامهایی که همواره به دنبال انسانها بودند تا بتوانند از خون آنها تغذیه کنند و به بقای خود ادامه دهند. در واقع خون آشامها را موجوداتی مرده، سرد و همواره گریزان از نور به خاطر داریم.
از اولین فیلم سینما "نوسترافو" که در سال 1922 در سینمای آلمان ساخته شد و پایهگذار فیلمهای ترسناک سینمای جهان بود تا امروز که نزدیک به یک قرن از تولید فیلمها و سریالهای گوناگونی از این موجودات خیالی میگذرد، همچنان جذابیتهای خاص خود را دارند و با این که همه میدانیم دراکولاها موجوداتی خیالی بیش نیستند، اما از هیجان این فیلمها چیزی کاسته نشده است.
این روزها سروکله دراکولاها در سینمای ایران نیز پیدا شده و روی پرده نقرهای جای خوش کردهاند. «دراکولا» آخرین ساخته رضا عطاران در مقام کارگردان است.
در قصه ایرانی نیز آخرین بازمانده از یک خاندان دراکولایی به ایران آمدهاند و زندگی آرامی در پایتخت دارند. آنها تلاش میکنند به انسانها آسیبی نزنند و به جای خون انسانها از مواد دیگری برای بقا استفاده کنند. تا اینجای قصه همه چیز به مانند اتفاقاتی است که در برخی از فیلمهای هالیوودی نیز دیده میشود، اما قصه از جایی شکل میگیرد که مسعود مرد خانواده (لوون هفتوان) بعد از مدتها این قانون را نقض میکند و به سراغ انسانها میرود. در یکی از همین تلاشها جواد (رضا عطاران) به دام این خون آشام میافتد، اما از آنجایی که جواد به مواد مخدر اعتیاد دارد باعث میشود مسعود نیز به مواد اعتیاد پیدا کند و این قصه را پیش میبرد.
دراکولای ایرانی به معنای واقعی ایرانیزه شده است، اینجا نه از ترس خبری هست و نه از هیجان، بلکه بیشتر لحظات خندهداری است که حتی نمیشود نام کمدی روی آن نهاد. در این فیلم بیش از هرچیز صحبت از دود است و مصرف مواد. «دراکولا»ی عطاران فاقد یک قصه مناسب است. باز هم یک روایت یک خطی، دراکولایی که معتاد میشود و بعد ناگهان دچار تحول شده و ترجیح میدهد اعتیاد را کنار گذاشته و از خون انسان تغذیه کند.
اگر بخواهیم واقع بین باشیم این کل خط داستانی فیلم است و تنها شوخیها و تکه کلامهاست که منجر به سرگرمی مخاطب میشود. آن هم از جنس سینمای عطاران خیلی دور نیست، مخاطبانی که با سینمای عطاران آشنا هستند، میدانند که او با استادی تمام میداند که چطور باید مخاطب را تا انتها پای اثرش نگه دارد و علاوه بر آن از دیدن اثر لذت ببرد و این اتفاقی است که جز خودش شخص دیگری نمیتواند انجام بدهد.
عطاران برای ساخت «دراکولا» از بازیگرانی چون ویشکا آسایش، لوون هفتوان، ژاله صامتی، لیلا بلوکات، سیامک انصاری و امید روحانی بهره گرفته است، اما به غیر از لوون هفتوان که بسیار در این فیلم خوش درخشید و از چیزی برای واقعی بودن این خون آشام در بازی دریغ نکرد و با توجه به فیزیک ظاهری او به نظر میرسد انتخاب مناسبی، برای این نقش بود، باقی بازیگران بازیشان چندان چنگی به دل نمیزند. ژاله صامتی و ویشکا آسایش که بار سنگین همسر بودن را دراین فیلم بردوش دارند، خیلی حضور فعال و چشمگیری در فیلم ندارند و بازیشان خیلی پررنگ نیست. شاید بتوان گفت «دراکولا» یک فیلم دو پرسناژی است با حضور عطاران و لوون هفتوان و باقی بازیگران بیشتر در تک سکانسهایی حضور دارند که اتفاق خاصی را هم رقم نمیزنند و در روند قصه بود و نبودشان خیلی تاثیری ندارد.
رضا عطاران خود میگوید برای ساخت این فیلم از تمام انرژی خود بهره گرفته و در واقع «دراکولا» انتهای کار اوست اما به نظر میرسد رضا عطاران تنها یک شوخی با مهمترین عامل سینمای ترسناک جهان کرده است و دراکولای ایرانی هیچ ربطی به دراکولاهای سینمای جهان ندارند و از زمین تا آسمان میان آنها فاصله است و از عطاران انتظاری بیش از این میرود.