به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
در داخل مرزهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی علاوه بر «حسن فاعلی» یک اثر، «حسن فعلی» آن هم مهم است. هر اثری که قرار است مجوز و مهر انقلاب پای آن بخورد باید اصول و موازینی را به عنوان مبانی خود رعایت کند و الا نسبتی با انقلاب نخواهد داشت. اگر با این نگاه به فیلم هایی که تولید می شوند نگاه کنیم باید بگوییم در خیل کثیری از آنها حداقل توقع های انقلاب و مردمی که برای آن خون و جان دادند وجود ندارد و نه تنها از دغدغه های فرهنگی انقلاب خبری نیست بلکه برخی از آثار در تقابل صریح با ارزشهای انقلاب قرار دارند که در زیر به برخی از این موارد اشاره می شود:
۱- ولایت پدر و مادر بر فرزند
از اصول مسلم اسلام و عرف مردم جامعه ما بحث ولایت پدر و مادر بر فرزند و لزوم رعایت احترام پدر و مادر است. در حدیث است که کسی خدمت پیامبر آمد و از پدرش شکایت کرد که پدرم در میراث مادرم به من ظلم کرده است. پیامبر اکرم فرمودند: «تو و مالت از پدرت هستید». در مقام مادر نیز همین بس که پیامبر فرمودند اگر در نماز مستحبی بودی و پدرت تو را فراخواند نماز را قطع نکن ولی اگر مادرت تو را خواند نماز را قطع کن و وی را اجابت کن. در روایات ما حق مادر را دو برابر و گاهی سه برابر پدر دانسته اند.
اما متاسفانه در اکثر فیلمهای ما اینگونه نشان داده می شود که پدر و مادر موجوداتی دلسوز اما نادانند که باعث بروز مشکلات برای فرزندان خود می شوند. بگذریم از فیلمهای دهه های گذشته که پدرهای ظالم در آن با کشیدن کمربند به جان بچه ها می افتادند و مادر هم در اوج ضعف تقلا میکرد و کاری جز گریه نداشت و… .
در سریال «ستایش» پدر و مادر ستایش کاملا تابع او بودند و اگر در موردی هم تبعیت نمی کردند اشتباه از آنان بود. پدر طاهر هم که از ابتدای سری اول تا اواخر سری دوم نقشی مشابه شمر داشت!
در فیلم شهرزاد ساخته حسن فتحی نیز مقصر اصلی در بدبختی شهرزاد پدر شهرزاد از آب در آمد که در نهایت خدا او را به سزای عملش رساند و همانطور که خودش می خواست (خدایا منو آتیشم بزن) جانش را گرفت.
۲- ولایت شوهر بر همسر
از مهمترین اصول خانواده در اسلام ولایت شوهر بر همسر است. قرآن کریم می فرماید:
«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ بما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ.»
مردان بر زنان سلطه دارند به خاطر فضل و عنایت الهی که برخی را بر دیگران برتری می دهد.
اما در فیلم های ما به برکت مکتب فمینیسم این ولایت دقیقا بر عکس است و اگر مردی اعمال ولایت کند پدرسالاری است که در نهایت باید تسلیم شود و خود را با شرایط روز وفق دهد!
اینکه خانمها مقدمند و هر دری که بود اول خانم باید داخل شود بعد آقا (سریال خانه سبز دهه۷۰) دیکته کننده برتری زن بر مرد در خانواده است. در این شرایط دیگر هیچ مردی نمی تواند در موردی مثل حجاب، همسر و فرزندان خود را کنترل کند و غیرتی داشته باشد. در حالی که در کتب اخلاقی ما به شدت بر روی غیرت تکیه شده است:
حمیّت و غیرت، آن است که: آدمی نگاهبانی کند دین خود و عِرض خود و اولاد و اموال خود را. و اما غیرت در عِرض و حَرَم، آن است که: از اهل خود غافل نشود… و اهمال در ابتدای امری که عاقبت آن به فساد منجر می شود نکند. پس زنان خود را از دیدن مردان نامحرم محافظت کند، و ایشان را از رفتن به کوچه و بازار منع نماید.
حضرت رسول- صلّی اللّه علیه و آله- به حضرت فاطمه- صلوات اللّه علیها- فرمودند که: «از برای زنان چه چیزی بهتر است؟ عرض کرد که: اینکه هیچ مردی را نبیند، و هیچ مردی هم او را نبیند. پس فاطمه را به سینه خود چسبانید».
در سریال شهرزاد آیا قباد که نماد یک شوهر است یا فرهاد یا نامزد مریم کوچکترین اقتداری دارند؟ یا مدام باید به زنان و نامزدهای خود التماس کنند و با بی توجهی آنان مواجه شوند و مرتبا محاکمه شوند؟
۳- عفت و حیای زن
چه در قاموس اسلام، چه در عرف و چه در تاریخ مردم ما و حتی تاریخ بشر، زنان همیشه عفت و حیا داشته اند و از معاشرت بیش از حد با مردان و لاابالی گری پرهیز می کردند و زنی که این اصول را رعایت نمیکرده همیشه زیر سایه نگاه و قضاوت مردم متهم بوده است. این امر آنقدر واضح است که برای اثبات آن نیازی به ذکر دلیل نیست.
اما متاسفانه در شهرزاد لاابالی گری عادی تر از عادی نشان داده شده و تنها کسی که معرِّف عفت و حیاست مادر شهرزاد است که باید با ظرافت خاصی مسخره شود و نادان جلوه داده شود. خیابانگردی دختران، کافه نادری رفتن، نامه نوشتن زن و مرد نامحرم و شعرهای عاشقانه گقتن برای هم، شکستن مرزهای بی حجابی، و… همه اینها رفتارهای منافی عفتی است که در فیلم با هنرمندی تبدیل شده اند به موجه ترین صحنه ها و پاکترین رابطه ها.
متاسفانه سالهاست که رسانه ها و سینمای ما به طور رسمی و سازمان یافته دوستی دختر و پسر را نه تنها ترویج میدهند بلکه قدم به قدم مراحل آن را نیز آموزش می دهند.
۴- خانواده های لاابالی مذهبی!
متاسفانه از ظلم هایی که به خانواده های مذهبی می شود این است که در فیلم ها دختران چادری و پسران مذهبی همان کارهایی را می کنند که در دیگر فیلمها جوانان بی قید می کنند که البته در این فیلمها هرگز این جوانان را بی قید نشان نمی دهند بلکه این رفتارها کاملا عادی است. اینکه دختری با دوست پسرهای خود هر وقت و هر جایی بیرون باشد و خانواده هم در جریان باشند و آنها را با لفظ بچه ها خطاب کند و در عین حال چادرش بر سر و آرایشش هم بر چهره باشد همگی به هم ریختن ذهن جوانان ارزشی و به انحراف کشاندن آنهاست. عنوان کلی این کار را می توان به هم ریختن ذهن مخاطب دانست. اینکه خانواده دماوندی خانواده ای مذهبی نشان داده می شوند با اینکه دختر خانواده حجاب را رعایت نمی کند، با اصغر دوستی می کند و پدر خانواده با کمی ناراحتی در جنایات بزرگ آقا شریک می شود.
حتی خاکستری نشان دادن شخصیتها در فیلم ها به نظر من در همین راستا تعریف می شود. اینکه رفتارهای بزرگ آقا گاهی باعث نفرت از او می شود و گاهی سخنان او موجب جذب شدن تماشاگر به او می شود باعث شده تا حد زیادی از قبح رفتارهای بد وی کاسته شود. قصه و داستان باید شفاف و روشن خوبی ها و فضائل را به تصویر بکشد و رذائل را سیاه جلوه دهد تا در پرتو آن مخاطب خود را تربیت کند همچنانکه نسل های قبلی ما با خواندن گلستان سعدی و شاهنامه و دیگر آثار ادیبان تربیت می شدند.
عادی کردن کروات، عادی کردن شرب خمر، عادی کردن بیلیارد که آلت قمار است و بازی با آن حرام است، عادی کردن فرار دختر و پسر نامحرم با هم و حتی به حق جلوه دادن آن، عادی کردن مهمانی های مختلط، عادی کردن دزدی ناموس که هرچند مردان را ناراحت می کند ولی از طرف زنان به راحتی پذیرفته می شود… و خلاصه چند سالی است هر آنچه را نمی توان در فیلمهای بعد از انقلاب نشان داد به بهانه فیلم تاریخی نشان می دهند.
آنچه از دست اندرکاران سینما و صدا و سیما انتظار می رود این است که با تعیین و تبیین چارچوب های سینمای انقلاب به جای انفعال و ممیزی از میان آنچه می رسد مثل سینمای هالیوود تفکرات انقلاب اسلامی را در غالب تصویر در آورند.