به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم مالاریا آخرین ساخته پرویز شهبازی داستان فرار دختر و پسر شهرستانی است به تهران که به دلیل نداشتن پول کافی و آشنایی در تهران، درچار مشکل میشوند. فیلم از پایان آن آغاز میشود و صحنه نهایی را در سکانس اول نشان میدهد و این تنها نقطه اشتراک«مالاریا»با آثار پیشین شهبازی است. پس از این پایان آغازین، شهبازی به یکباره تصمیم میگیرد همه گذشته سینمایی خود را و بلکه همه آموختهها و دانستههایش را از فیلمسازی رها کند و سرخوش و مشاعرازدستداده، دوربین را و در بیشتر مواقع دوربین موبایل را دست بگیرد و با گروه فیلمسازیاش در شهر بیدلیل پرسه بزند؛ شهری که مخاطب هرچه میکوشد نمیتواند آن را بشناسد. شهری که در آن در خیابانهایش با شلنگ شیر میشورند و در پیادهروهایش گروههای موسیقایی جاز کنسرت برقرار میکنند.
«مالاریا»اثری شگفتانگیز است از فیلمسازی که پیش از این، بسیاری او را با وجود آثار کمتعدادش به عنوان یک کارگردان صاحبسبک پذیرفته بودند.«مالاریا»لعنتی است به جان این آشنایی. آدمهای فیلم هرگاه دلشان میخواهد با هم درگیر میشوند و هرگاه دلشان میخواهد با هم مهربان. هر گاه دلشان خواست پولشان تمام میشود و هرگاه دلشان خواست میروند تلهکابین. هرگاه دلشان خواست خوشحالاند و هرگاه دلشان خواست خودشان را میکُشند.«مالاریا»اثری است در سبک و سیاق فیلم دورهمی«چه خوب که برگشتی»از کارگردانی که پس از 24 فیلم و نیمقرن فیلمسازی، زده است بغل؛ نه 6 فیلم!«مالاریا»یک تور تهرانگردی است با قصهای که ندارد،شخصیتهایی که ندارد، منطقی که ندارد و فیلمی که اساساً نمیدانیم باید درباره چه چیزش سخن گفت. فیلمی است که بعد از دیدنش وقتی از سالن بیرون میآییم فقط یک سؤال ذهنمان را مشغول کرده است: چرا؟