به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
یکی از ویژگیهای خاص و قابل توجه سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، غلبه زنانگی در فیلمهای این جشنواره است. علاوه بر حضور فیلمهایی با کارگردانهای زن، محتوای خیلی از فیلمها نیز زنانه است. مثل فیلم «فصل نرگس» که هم کارگردانی آن برعهده یک فیلمساز زن (نگار آذربایجانی) است و هم یک موضوع انسانی و عاطفی را دستمایه قرار داده. پرداختن به موضوعی چون اهدای عضو در یک فیلم حتماً از پس یک هنرمند زن بهتر بر میآید چون بیش از آنکه موضوعی عقلانی باشد، احساسی و عاطفی است. به شرط اینکه فیلمساز فرم روایی و ساختار دراماتیک متناسب با مضمون مدنظر خود را تعریف و ترسیم کند. کاری که در فیلم «فصل نرگس» صورت نگرفته است.
ریما رامینفر در فیلم فصل نرگس
موضوع پیوند اعضا یک مسئله مهم اجتماعی محسوب میشود که برای تبدیل کردن آن به جزئی از فرهنگ عمومی جامعه، باید کار رسانهای کرد. به طور طبیعی، فیلم ساختن درباره این موضوع هم از ارزش اخلاقی، فرهنگی و انسانی زیادی دارد. اما رویکرد فیلم به این موضوع بسیار تکراری است و حرف تازهای برای گفتن ندارد. طرح مسئله و القای اهمیت اهدای عضو در این فیلم، نسبت به اتفاق مشابه در سریالهای تلویزیونی برتری ندارد. خلاصه حرف فیلم، همان است که بارها گفته شده: اینکه اهدای اعضای بدن، علاوه بر اینکه موجب نجات انسانهای دیگر میشود، میتواند حیات فرد متوفی را در جسم انسان دیگری تداوم بخشد. اما این حرف، باز هم در در حد شعار و دیالوگ باقی میماند و ماجراها و روایتهای فیلم به این موضوع ربطی پیدا نمیکند.
امیر آقایی در فیلم فصل نرگس
ضرباهنگ کند فیلم و کمبود نقاط عطف در طول روایت، باعث دلسرد شدن مخاطب نسبت به فیلم میشود. اما به جز این، روایت متقاطع فیلم به جای انسجام، به گسست و آشفتگی میل میکند. هر کدام از داستانکهای فیلم، ساز خود را میزنند و نمیتوانند نسبت دقیق و دراماتیکی با مضمون محوری فیلم پیدا کنند. متأسفانه فیلمسازهای ما از روایت اپیزودیک و متقاطع درک درستی ندارند و این شیوه بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای مفهومی و معنایی آن، صرفاً به عنوان ابزاری برای متفاوت نمایی و ایجاد موقعیتهای فانتزیک استفاده میشود. به همین دلیل هم فیلمهایی با این روش، باورپذیری کمتری دارند. درست مثل «فصل نرگس».
پژمان بازغی در فیلم فصل نرگس
همراه شدن یک بازیگر متکبر و خودبرتربین با راننده آژانس زن، موقعیت شیرین و جذابی است. اما تحول شخصیت بازیگر، بسیار دفعی و ناگهنی صورت میگیرد. اینکه چرا یک فرد به غایت خودشیفته و مغرور به این سادگی پا روی غرور خود میگذارد و متواضع میشود، قانع کننده نیست. آیا همراهی و شنیدن چند نصیحت از سوی یک راننده آژانس زن، میتواند عامل تحول شخصیت یک بازیگر مشهور سینما شود؟ قطعاً خیر!
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.