محسن آزرم : بخش عمدهای از جذابیت «وال. ای» [تازهترین محصول كمپانی پیكسار]، قاعدتا، به كنجكاوی در مقوله افسانههای كودكانه برمیگردد؛ به مقولاتی كه سالها پیش از این، «برونو بتلهایم» در رساله خواندنی...
15 آذر 1395
بخش عمدهای از جذابیت «وال. ای» [تازهترین محصول كمپانی پیكسار]، قاعدتا، به كنجكاوی در مقوله افسانههای كودكانه برمیگردد؛ به مقولاتی كه سالها پیش از این، «برونو بتلهایم» در رساله خواندنی «افسون افسانهها» به آنها پرداخته و اشاره كرده بود. و «وال. ای» همه آنچه را كه «دو راهه هستی» مشهور است، آنچنان كه هست به تماشا میگذارد و تقابل همیشگی «فضیلت» و «رذیلت» را [كه حكایتیست ازلی و ابدی] در یك جدال شرمآور نشان میدهد؛ برساختههای آدمیان، كامپیوترهای پیچیدهای كه قرار بوده است در خدمت آدمیان باشند، به آدمیان خیانت میكنند و بهكمك آن دانش [عقل؟]ی كه از سوی آدمیان پیش آنها به ودیعه گذاشته شده است، آدمیان را برده خود میسازند. و البته كه «وال. ای»، برای رسیدن به این «پیام» [یادمان باشد كه انیمیشنهای كودكان، همیشه سرشار از پیام بودهاند]، بیش از همه، مدیون مهمترین افسانه علمی تاریخ سینماست؛ «2001: اودیسه فضایی»، یكی از چند شاهكار «استنلی كوبریك» فقید، حكایت تضاد دائمی آدمیان و محیط اطرافشان بود [این، ظاهرا، یكی از مایههای مورد علاقه نابغه گوشهگیر سینماست] و از بختیاری «كوبریك»، داستان «قراول» [نوشته آرتور سی. كلارك]، افسانهای بود كه رنگوبوی «اسطوره»ها را داشت و به كارش میآمد. 40سال پس از «ادیسه فضایی» او، «وال. ای» روی پرده سینماها رفته است كه هر چند، ظاهرا، در مسیر دیگری حركت میكند و برای مخاطبان دیگری ساخته شده و راه به جایی دیگر میبرد، اما «ادای دین»یست به شاهكاری كه هرچه میگذرد، اهمیت و ارزشش بیشتر به چشم میآید.
در عینحال، آنچه «وال. ای» را به یكی از هوشمندانهترین انیمیشنهای این سالها بدل كرده، صرفا، به همینچیزها برنمیگردد؛ «وال. ای»، این روبوت زبالهگردی كه كارش لهكردن ضایعات «انسان»یست، آلام زندگی را بر خود هموار میكند و بیآنكه بداند یا بخواهد، حس «شفقت» را در دل انسانهای دور از زمین برمیانگیزد؛ انسانهایی كه زمین را بهخیال اینكه دیگر جای زندگی نیست رها كردهاند و «انگار در مكثی خالی میان دو دقیقه پرهیاهو؛ میان بینهایت گذشته و بینهایت فردا» [تعبیری از گلی ترقی در داستان شگفتانگیز درخت گلابی] بهجستوجوی خانهای دیگر هستند. زندگی «وال. ای» سراسر «رنج» است و یك چشمه از این «رنج»، همین جمعكردن آشغالها و زبالههاییست كه آدمیان، پیش از این، برای این كره خاكی حالا خالی، به یادگار گذاشتهاند و خود در فضا سرگردان شدهاند، بیآنكه كسی یادش باشد پدران پدران همین آدمیان سرگردان، «وال. ای» را به این «رنج» روزمره وادار كردهاند. و نكته همین است كه بهكمك همین مخلوق انسانی انسانهای سرگردان در فضا، قدر زمین را میفهمند و نگهداری از گیاهی سبز، كه حیات زمین به آن بستگی دارد، به مهمترین خواسته آنها بدل میشود. اینجا هم درست مثل «2001: اودیسه فضایی»، كامپیوتر خودخواه خودبینی در كار است كه صلاح كار آدمیان را نمیخواهد و زمین، بدون گیاهی سبز، جای زندگی نیست.
بیدلیل نیست كه «وال. ای» اینگونه در سراسر جهان طرفدارانی یافته است؛ همه آنها كه دل در گرو زیستن دارند و این كره خاكی را مأمن آدمیان میدانند، «وال. ای» را پسند كردهاند و كسی چه میداند، شاید همه از روزی میترسند كه روزی روزگاری، ظاهر آدمیان، كمكم، آنقدر تغییر كند كه شباهت تاموتمامی به آدمیان ساكن سفینه «آكسیوم» پیدا كنند. كه اسیر كامپیوتری خودخواه و كجاندیش هستند و كافیست ساكنان چاق (واقعا چاق و كاش كلمه دیگری به ذهن میآمد تا وصفحال این موجودات باشد) و مصرفگرا و بیخیال و افسرده و همیشه خسته و بیانگیزه و پرخور و خوشخوراك و بیحال این سفینه را دیده باشیم تا دعا كنیم چنین مصیبتی، هیچگاه، دامن آدمیان را در چهارگوشه این كره خاكی نگیرد. و البته كه جمعیت طرفداران «وال. ای»، تنها بچههای كوچكی نیستند كه به تماشای انیمیشنها مینشینند تا از دنیای واقعی رها شوند، بزرگترها هم از دیدن «وال. ای» غرق در شگفتی شدهاند و ارجاعهای بسیار فیلم به انجیل و اسطورهها و تاریخ سینما، آنها را سر ذوق آورده است. كم پیش میآید كه فیلمی، اینگونه، قدر ببیند و بر صدر بنشیند و ظاهرا كه «وال.ای» اینهمه قدر و قیمت را از همان «پیام»ی گرفته است كه لابهلای فیلم گنجانده شده است؛ اینكه زمین را با عشق باید زنده نگه داشت. چیزی مهمتر از این سراغ دارید؟
صدها سال است که انسان ها کره ي زمين را به دليل آلودگي ترک کرده اند و روباتي به نام »والي« هم چنان به کار زباله جمع کردن مشغول است. تا اين که از طرف انسان ها روباتي به نام »ايو« به کره ي زمين فرستاده مي شود تا امکان بازگشت تمدن بشري به زمين را بررسي کند. خيلي زود »ايو« به نتيجه ي مورد نظر دست پيدا مي کند و پس از چندي به سفينه ي فضايي حامل انسان ها برگردانده مي شود. اما »والي« نيز که به »ايو« دل باخته به دنبال او به راه مي افتد...