به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
چه کسی خسرو را به این روز انداخته ؟ خودش یا اطرافیانش ؟ یا همان ژن لعنتی که با آن تحقیرش میکنند ؟!
دیدن تقابل دنیای یک انسانِ دچار اختلال دوقطبی با دنیای خسته کننده و رخوت انگیز برادرش ناصر ، اتفاق خوبی را برای ما رقم می زند ؛ میفهمیم چقدر خوب است گاهی برای تنوع سر میز شام ، نخودسبز ها را با قاشق به هم پرت کنیم ، در مهمانی بجای نشستن و گپ های فخرفروشانه زدن شروع کنیم به آواز خواندن ... .
قهرمانِ استثنایی فیلم "خسرو" است . قهرمانی که به قدرت پرداخت شده و شخصیتی پرتحرک ، احساساتی و اهل زندگی دارد ؛ فیلمنامه بسیار بلحاظ شخصیت پردازی غنی ست ؛ در تیتراژ اسم چندین نفر را بعنوان نویسندگان فیلمنامه و مشاورها میبینیم که اتفاق خیلی خوبی ست و کمتر دیده میشود خلق یک قصه ی عمیق با همفکری چند نفر ؛ "خسرو" اهل زندگی ست ، اهل شادی و تنوع است . برخلاف ناصر که رابطه خشکی با فرزندش دارد این "خسرو" است که میتواند دنیای یک نونهال را درک کند و با او انس بگیرد ، "خسرو" با میترا راحت است ، با او عکس سلفی میگیرد ، تشویقش میکند رانندگی کند و باعث شادی اوست ؛ این کار هرکسی نیست . "خسرو" اما قهرمانی ست که پر از خوبی هاست ، عکاس است و هنرمند که با هوش و ذوقی که دارد با "زن" ها و "بچه" ها رابطه خوبی دارد و این بنظرم اوج جریانِ زندگی ست که میتواند توسط یک قهرمانِ اجتماعی بیان شود .
هنگامه قاضیانی در فیلم برادرم خسرو
بازی ها همه خوب است اما میترا زیاد قابل باور نیست ؛ اشکال از بازی هنگامه قاضیانی نیست بلکه ایراد همان شخصیتِ زنِ ایده آل و منطقی است که در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشود ! زنی که همیشه آرام است و انقدر اهل تعامل که همه را آرام می کند .
اینطور که از حرکات و حرفهایش برمیامد که وقتی فهمید ناصر ماجرای مطب را برای مرتضی تعریف کرده ، اوج برآشفتگی اش پرسیدن چند سوال خیلی محترمانه بود ، انگار از اول زندگی شان هیچ دعوایی نکرده و هیچ دروغی به هم نگفته اند که چنین مسئله ایی اینطور باعث ناراحتی می شود . پس شخصیت ضعیفی بود .
هنگامه قاضیانی و شهاب حسینی در فیلم برادرم خسرو
فیلم به خوبی کارگردانی میشود . اگر "خسرو" حالش دگرگون است او را روی تختش دراز کشیده و محکوم بصورت وارونه میبینیم . اگر با ناصر دعوا میکند هر دو را در two shot با دوربین پرتحرک و کات های سریع میبینیم و چیز اضافی در کادر نیست ، میزانسن دقیق است و مخصوص همان صحنه . اکثر اتفاقات فیلم به فُرم میخورد و در کل ریتم هارمونیک و متعادلی ایجاد کرده که تا پایان شما را علاوه بر اینکه سرگرم میکند ، به فکر فرو میبرد و ایجاد همذات پنداری می کند .
شهاب حسینی در فیلم برادرم خسرو
چرا خسرو از عصا قورت داده ها بدش می آید ؟ چرا خسرو از پدرش بیزار است ؟
این شیدای بیچاره هر چه کشیده از همین آدمهایی ست که فکر میکنند با قانونگذاری برای زندگی طبیعی و شخصی دیگران ، میخواهند باعث پیشرفتشان بشوند . "خسرو" میخواهد گیتار برقی بزند ، نمیخواهد مثل ناصر دندانپزشک باشد و در مهمانی ها درباره لثه و ایمپلنت صحبت کند ، "خسرو" میخواهد انسان باشد ، آزاد باشد ...
او جزو معدود قهرمان های خُفته ایی ست که قدری حواس پرتی یا به قول روانشناس ها اختلال دو قطبی هم دارد وگرنه "خسرو" را اگر رها کنید شبانه روز با بچه ها بازی مُشت زنی می کند و ذرت بهشان پرتاب می کند .
پایان بندی حرف را تمام می کند و یکی از نکات قوت مهم فیلم است .
شهاب حسینی در فیلم برادرم خسرو
ما که می دانیم اما برای "خسرو" در نهایت آشکار میشود ناصر آن قرص های خواب آور را به خوردش داده و زیبایی رفتارِ این شیدایِ بیمار که باید راهی تیمارستان شود را میبینیم ؛ فقط کلاهش را روی سرش میکشد و میخوابد ...
پس لطفا بیایید شما هم شیدا باشید ! ...
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.