امیر ابیلی: «لاتاری» اما حتی از «ماجرای نیمروز» جلوتر است اولا به علت اینکه اینجا مهدویان دست روی سوژهای گذاشته است که مسئلهی تعداد بیشتری از مردم است. نزدیکتر به اوضاع روز جامعه است. فراگیرتر است و در عین حال جذابتر و بسیاری از فصلهایش میتواند هر مخاطبی را به وجد بیاورد.
سید سعید هاشم زاده: داستان فیلم لاتاری یادآور سینمای فیلمفارسی است اما هرگز به درون آن نمیغلتد، با این حال اما یادآور است و قهرمانانش درد ناموس دارند و غیرت انتقام.
محمدرضا کردلو: البته ما نمیتوانیم «موسی» در «لاتاری» را به عنوان نمادی کامل از همهی آدمهای رزمنده و جبهه رفته و مذهبی قبول کنیم، چرا که «لاتاری» در نمایش برخی از وجوه آدمهای این قشر اغراق و کمی تحریف هم دارد.
سام بهشتی: لاتاری زبانش و لهجه اش در خدمت محتوایی که ارائه می کند، نیست. دوربین روی دستش و نماهای نزدیک و مستند گونه برای یک سوژه اجتماعی و میزانسن های پر افت و خیزش که در روایت به کار می گیرد جدی ترین آسیب را به فیلم وارد می کند و مخاطب را زجر می دهد.
مدیسا مهراب پور: پایان فیلم، درنهایت دور از هرگونه پیشبینی رقم میخورد و آنقدر غریب هست که به تکهای جدا افتاده و مجزا از «لاتاری» میماند. پایانبندی«لاتاری» فیلم را شدیداً رادیکال میکند و حتی وجههای تروریستی به خود میگیرد.