سید علی تقوی: دربارهی الی در بین زمانهای که فیلمهای ایرانی فقط جنبهی تجاری پیدا کرده است نه به جرات بلکه بهراحتی میتوان گفت یک شاهکار و افتخار برای سینمای ایران است.
سیدعلیاصغر تقوی: خط سادهای که در داستان این فیلم دنبال میشود ٬ تا جاییکه با همان موضوع ساده ٬ یک بحران عمیق را میسازد.اگر چه موضوع تنها یک دروغ ساده است و روابط همه در موقعیت سادهای شکل میگیرد اما اینها همه برای یک فاجعه تدارک دیده میشود فاجعهای که از گفتگوهای تنشزا در میان خانوادهها تا ناپدید شدن الی پیش میرود.
کسری کرباسی: شاید یکی از برجستهترین وجوه «درباره الی...» دیالوگهایش باشد. دیالوگ هایی به شدت ساده و عادی و روزمره، ولی در عین حال با کارکردهای چندگانه.
امیر آزاده دل: این نشانه شناسیها ما را به چه نتیجهای میرساند الی خدایست که وقتی باد بادک بازی میکند میگوید من باید بروم او همیشه نگاهی به آسمان دارد او نگهبان کودکی ماست و سپیده سپیده دم روشنگری و مسئولیت و خردورزی...
مسعود فراستی: فیلم تعلیق ندارد. دلهره و شوک دارد. تعلیق متعلق به جهان مدرن است- و استادش هیچکاک است. در تعلیق تماشاگر همه چیز را میداند اما «چگونگی»، مسألهاش است و نه «خبر». دریا که میبایستی مدام اضطراب آور باشد، دکوراتیو است
جواد طوسی: او کنتراست موجود در این طبقه را در فیلم آخرش به شکل عیان و در عین حال تکاندهنده نشان میدهد. چه زود تق همه آن شادیها و بزن و بکوبهای لحظهای درمیآید و این آدمهای به ظاهر سرخوش نسبت به یک فرد (الی) و واقعه مرتبط با او واکنشهای مختلف نشان میدهند.
امین حسینیون : مهمترین دستاورد فرهادی برای داستانگویی در سینمای ایران، نمایش لحظات تنهایی شخصیتهاست. بخشی از داستان که ما سالها پیش فراموش کرده بودیم. لحظات تنهایی الی در فیلم، هم غربت او را نشان میدهند و هم خبر از سرنوشت تراژیکش میدهند و هم یادآورد تنهایی خودمان هستند.
میلاد روشنی پایان: ” دربارهی الی ” با خوشساختی کمنظیر خودش میتواند آغازگر فصل نوینی در سینمای ایران باشد و خود را برای همیشه در تاریخ سینمای ایران زنده نگاه دارد .
محمد زندی: یه پایان تلخ بهتر از یه تلخیه بی پایانه . فیلم درباره الی هم یه پایان تلخ واسه شخصیتهای فیلم داره و هم یه تلخیه بیپایان برای ما که با شخصیتهای فیلم یکی شدیم .
فرزاد حسنی: فرهادی معتقد است وقتی کسی که فیلم را میبیند، در تک تک کنشها و اتفاقات دخیل شود و نظر داشته باشد و فقط با نظر قطعی فیلمساز در مورد خوبی و بدی و... روبه رو نشود، دیگر عملاً «بازی» فقط درون فیلم اتفاق نمیافتد بلکه بازی جذابتری بین فیلم و کسی که آن را میبیند، درمیگیرد.
صدیقه بهمنپور: پایان تلخ الی، پایان تلخ فیلمی بود که میتوانست بیشتر از اینها به مخاطبانش انگیزه و امید بدهد. درباره الی آنقدر خوشساخت و زیبا بود که دوست داشتی همینطور ادامه پیدا کند، اما هیچوقت دلت نمیخواست که پایان بسیار تلخش را ببینی.
مصطفی مردانی: در این روایت خطی و کوتاه مدت، تنها یک مسئله حل نشده یا بهتر بگوییم حل نشدنی برای آنها است که این فیلم را خاص جلوه میدهد. کسی نمیداند آیا واقعاً الی مرده است یا زنده؟! و همه بعد از گم شدن الی، تازه میفهمند که چیزی ندارند که به پلیس تحویل بدهند.