جستجو در منظوم
کارگردان: حسین قناعت
داستان زندگی پسر خردسالی را به تصویر میکشد که در ارتباط با مسائل و مشکلاتی که خانوادهاش با آن دست و پنجه نرم میکنند، انشایی را به نگارش در میآورد که این متن آغاز ماجراهایی جدید در زندگی او میشود …
کارگردان: David Barrett، Brian Robbins، Alex Winter، Lev L. Spiro، Dave Payne، Jonathan Judge، Hiro Koda، Kevin Fair، Clark Mathis، David Jackson
سه دانش آموز دبیرستانی - مایک فوکاناگا، اوون رینولدز و آماندا مک کی - با کمک پدربزرگ مایک تبدیل به نینجاها می شوند.
کارگردان: Stephen J. Anderson، Don Hall
در یک روز معمولی، «پو» مثل همیشه بدنبال عسل است. جغد با تحریف در خواندن یک نامه از «کریستفر رابین» به ببر، خرگوش، «پیگلت»، «پو» و بقیه دوستانش می گوید که جانوری بنام «بک سون» کریستفر رابین را دزدیده است، و آن ها تصمیم میگیرند برای نجات دوستشان کاری بکنند.
کارگردان: شاهد احمدلو
«نصرت عشقی» سالهاست در یکی از محلات قدیمی تهران، نانوایی سنگگ دارد و به اتفاق سه پسرش «مسعود» ، «محمود» و «منصور» آنجا را اداره میکند. اما تنها سه دانگ از مغازه به نام اوست و سه دانگ دیگر، متعلق به شریک و دوست قدیمیاش «پرویز» است که ۱۰ سال قبل از ایران مهاجرت کرده و اکنون در ایتالیا زندگی میکند....
کارگردان: سیروس مقدم
پیرزنی به نام ثریا که پانزده سال پیش شوهر خود را از دست دادهاست، در بیمارستانی مشغول به پرستاری است. او با سرهنگ که یکی از بیمارها بودهاست، آشنا میشود و پس از درمان او، پنهانی با یکدیگر ازدواج میکنند. او مبلغ هنگفتی را به پسر سرهنگ قرض میدهد و قرار میشود که سود پول را نیز از او بگیرد...
کارگردان: محمدمهدی عسگرپور
محمدتقی خان سپاهان ثروتش را بین دو فرزندش طاها و عاطفه تقسیم میکند. حمید همسر عاطفه ارثیه همسرش را به باد میدهد. طاها به خاطر مشکل قلبیاش، ارثیه اش را در وصیتنامهای که تنظیم کرده است به ماهان پسر خواهرش میبخشد. اما پس از مدتی طاها با لیلا آشنا شده و با او ازدواج میکند. حمید همسر عاطفه برای جلو...
کارگردان: جواد مزدآبادی
ذبیح سالهاست شغلش جور کردن مسافر برای تاکسی خطیهاست و آرزویش خرید یک دستگاه پراید است. از طرفی دو دختر دم بخت دارد و باید برای آنها جهزیه تهیه کند. پس از سالها زحمت و پس انداز کردن پول خرید ماشین جور میشود. وقتی پولها را از بانک میگیرد تا ماشین را قولنامه کند فروشنده بدقولی میکند، ذبیح پولهایش ر...