به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم سینمایی فلین بودن بهکارگردانی Paul Weitz در 7 سال پیش یعنی سال 1391 در گونه درام تولید شده است. فلین بودن توانست در مرجع ارزشگذاری سینما و تلویزیون یعنی منظوم نمره 5.4 از 10 را از سوی مردم بدست بیاورد که نشان میدهد عموم مردم فلین بودن را اثری متوسط اما مفید برای تماشا ارزیابی میکنند.
بازیگران فیلم فلین بودن چه کسانی هستند؟ در فلین بودن بازیگرانی چون پل دانو، رابرت دنیرو، جولیان مور، Olivia Thirlby، Eddie Rouse، Steve Cirbus و Lili Taylor به ایفای نقش و بازیگری پرداختهاند. در فیلم فلین بودن حدود 13 بازیگر جلوی دوربین رفتهاند که از نظر تعداد بازیگران میتوان فلین بودن را یک اثر پربازیگر عنوان کرد. از اینلحاظ کارگردانی فیلم فلین بودن باتوجه به بازی گرفتن از این تعداد بازیگر و مدیریت آنها کار بسیار دشواری بوده است؛ باید بررسی کرد آیا Paul Weitz بهعنوان کارگردان و بهعنوان بازیگردان و همچنین تیم بازیگری فلین بودن توانستهاند در این زمینه موفق باشند و بازیهای درخشانی را نمایش دهند؟
از دیگر بازیگران فیلم فلین بودن میتوان به Victor Rasuk، Liam Broggy، Chris Chalk، وس استودی، Thomas Middleditch و دیل دیکی اشاره کرد.
متوسط سن بازیگران فلین بودن براساس میزان سنی که از آنها در دایرةالمعارف آنلاین سینما و تلویزیون یعنی منظوم ثبت شده، 49 سال است که نشان میدهد بازیگران فلین بودن عمدتا از میانسالان هستند.
از محتوا و داستان فیلم فلین بودن چقدر اطلاع دارید؟ فیلمنامه فلین بودن توسط Paul Weitz و Nick Flynn نوشته شده است.
در خلاصه داستانی که یا از سوی تیم رسانهای اثر و یا توسط دیگر رسانهها درباره داستان فلین بودن منتشر شده است، میخوانیم: «این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و یک شب از زندگی "نیک فلین" را روایت می کند که از طرفی می بایست کار خود را انجام دهد و از طرف دیگر هم باید از پدر خود که حافظه درست و حسابی ندارد مراقبت کند و تلاش او برای حفظ تعادل بین کار و پدرش اتفاق های جالبی را رقم می زند و...»
فیلم فلین بودن از نظر ساختار (فرم)، محتوا و محیط تولید، به آثار مختلفی شباهت دارد. با توجه به شاخصهای متعدد و گوناگونی میتوان گفت آثار مرتبط فیلم فلین بودن عبارت است از: فیلم Flatscreen، فیلم For Ellen، فیلم کارمزدها، فیلم حال همه خوب است و فیلم چه اتفاقی افتاده؟.
از نظر تاریخچه فعالیت کارگردان و بازیگران فیلم فلین بودن نیز آمارها و نکات جذابی را میتوان بیان کرد. براساس آمارها فیلم فلین بودن به طور متوسط فعالیت 19ام بازیگران این اثر است. براساس امتیاز مردم فیلم فلین بودن بهترین اثر Eddie Rouse و یکی از 4 اثر شاخص Steve Cirbus و Chris Chalk در حرفه بازیگری محسوب میشود.
براساس امتیاز مردم فیلم فلین بودن یکی از 4 اثر شاخص Paul Weitz در حرفه کارگردانی محسوب میشود.
فیلم فلین بودن براساس امتیاز مردم به آثار بهترین اثر Paul Weitz در حرفه نویسندگی محسوب میشود.
1 تن از بازیگران فلین بودن، اولین فعالیت جدی بازیگری خود را در این اثر تجربه کرده است، در واقع در فلین بودن 1 فیلم اولی بوده است: Steve Cirbus.
همچنین Paul Weitz کارگردان فلین بودن اولین همکاری خود با بازیگرانی چون پل دانو، جولیان مور، Olivia Thirlby، Eddie Rouse، Lili Taylor، Victor Rasuk، Liam Broggy، Chris Chalk، وس استودی، Thomas Middleditch و دیل دیکی را در این اثر تجربه کرده است. در میان بازیگران فلین بودن نیز 74 همکاریِ اول رخ داده، بهعبارت دیگر در این فیلم میان هر یک از 13 بازیگر با یکدیگر یک رابطه همکاری شکل گرفته که 74 همکاری برای اولینمرتبه در فلین بودن رخ داده است. مانند: پل دانو و رابرت دنیرو، جولیان مور و Olivia Thirlby، Eddie Rouse و Steve Cirbus، Lili Taylor و Victor Rasuk، Liam Broggy و Chris Chalk.
آیا میدانید کدام هنرمندان فیلم فلین بودن فوتکردهاند؟ از میان عوامل و بازیگران فیلم فلین بودن، 1 نفر به دیار باقی سفر کرده است و دیگر در میان ما نیست: شادروان Eddie Rouse.
در مجموع بیش از 15 نفر در تولید فیلم فلین بودن نقش داشتهاند و هر یک از آنها در منظوم یک صفحه اختصاصی دارند.
همچنین در بخش بررسی فیلم فلین بودن 3 نفر از میان مردم به نقد و تحلیل خود از فلین بودن پرداختهاند.
تاکنون در صفحه اختصاصی فیلم فلین بودن در منظوم اطلاعات بسیاری توسط پژوهشگران و مردم ثبت شده است؛ در بخش گالری عکس و پوستر فیلم فلین بودن 10 عدد، گردآوری و درج شده است. همچنین تاکنون در بخشهای ویدئو و تیزر فیلم فلین بودن، حواشی فیلم فلین بودن، دیالوگ برتر فیلم فلین بودن، سوتی فیلم فلین بودن و نقد فیلم فلین بودن هنوز موردی ثبت نشده است. قطعا ما و شما به این حد قانع نیستیم؛ باید بهکمک علاقمندان فیلم، سریال و تئاتر، این دایرةالمعارف آنلاین و بانک اطلاعات هنرمندان و آثار سینما، تلویزیون و تئاتر را کامل و کاملتر کنیم.
بیایید این فیلم را از 3 منظر بررسی کنیم.
اولین نگاه همه مخاطبین بطور حتم به حضور افسانه هالیوود"رابرت دنیرو(Robert De Niro)" است که هرجایی باشد مخاطب خاصِ خودش را دارد. او کاراکترساز است. یعنی هر نقشی را که بازی کند؛ گویی در واقعیت هم وجود داشته و خود او بوده. مانند همین نقش "فِلینِ نویسنده" که در تمامِ مدت فیلم حس تماشایِ یک اثر سینمایی از شما گرفته می شود و انگار کنید که رابرت دنیرو در تمامِ عمرش یک فِلین بوده و بس. سایر بازی ها در سایه او قرار داشت و خوب بود.
از منظر دوم باید فیلمنامه را بررسی کرد. موضوع آن بسیار جذاب بود-من بطور کل از آثار رئال و واقعگرایانه حمایت می کنم. خصوصاً اگر دغدغه آن نشان دادن یک معضل اجتماعی یا اختلالِ روانی یا واکاویِ یک رفتار اپیدمی شده باشد- نقد رفتارهای یک فرد در اجتماع خویش بطوری موشکافانه و
صدالبته قابل باور می تواند دستمایه نیکویی برای یک کارگردان باشد تا حرفَ ش را در خِلال فیلم بگوید و دغدغه اَش را بیان کند. درضمن دیالوگ گویی بازیگران به گونه ای سَلیس و شیوا ادا شده است و فیلمنامه؛ اصلِ دیالوگ گویی را فراموش نکرده بود. چارچوبی اصولی و کم ایراد؛ از موضوعی جذاب و کششدار.
فلشبَک ها به جاست و شتاب دهنده.
تدوین در خدمت فیلم است. و صحنه زائدی دیده نمی شود.
فیلمبردار در اکثر صحنه آنقدر قاب های جذابی بسته است که دوست ندارید چشم از فیلم بردارید.
دکوپاژ و میزانسن در جریان فیلم است و آنچه کارگردان در ذهنَش طراحی کرده را به رُخ بیننده میکشد.
صداگذاری و ترکیب صدا هم موجب می شود بیننده حس کند در دنیایِ فیلم قرارگرفته و این کمک شایانی ست برای کارگردان تا مخاطبَ ش از جهانِ فیلم جدا نشود.
گریم و طراحی لباس هم در هر سکانسی متناسب با حال و هوایِ همان سکانس انتخاب شده تا بیننده راحتتَر با قصه کنار بیاید و کاراکترها را از صمیم قلب بپذیرد.
بطورکل این فیلم را باید دید. اما ناگفته نماند، وقتی از یک معضل اجتماعی نام برده می شود؛ باید بیاد داشت که صحنه هایی هم در فیلم هست که با سلیقه هر مخاطبی هماهنگ نیست و به مذاق خیلی ها نمی نشیند. یادتان باشد با سینمای هالیوود روبرو هستید. همین :)
بیایید این فیلم را از 3 منظر بررسی کنیم.
اولین نگاه همه مخاطبین بطور حتم به حضور افسانه هالیوود"رابرت دنیرو(Robert De Niro)" است که هرجایی باشد مخاطب خاصِ خودش را دارد. او کاراکترساز است. یعنی هر نقشی را که بازی کند؛ گویی در واقعیت هم وجود داشته و خود او بوده. مانند همین نقش "فِلینِ نویسنده" که در تمامِ مدت فیلم حس تماشایِ یک اثر سینمایی از شما گرفته می شود و انگار کنید که رابرت دنیرو در تمامِ عمرش یک فِلین بوده و بس. سایر بازی ها در سایه او قرار داشت و خوب بود.
از منظر دوم باید فیلمنامه را بررسی کرد. موضوع آن بسیار جذاب بود-من بطور کل از آثار رئال و واقعگرایانه حمایت می کنم. خصوصاً اگر دغدغه آن نشان دادن یک معضل اجتماعی یا اختلالِ روانی یا واکاویِ یک رفتار اپیدمی شده باشد- نقد رفتارهای یک فرد در اجتماع خویش بطوری موشکافانه و
صدالبته قابل باور می تواند دستمایه نیکویی برای یک کارگردان باشد تا حرفَ ش را در خِلال فیلم بگوید و دغدغه اَش را بیان کند. درضمن دیالوگ گویی بازیگران به گونه ای سَلیس و شیوا ادا شده است و فیلمنامه؛ اصلِ دیالوگ گویی را فراموش نکرده بود. چارچوبی اصولی و کم ایراد؛ از موضوعی جذاب و کششدار.
اما در بخش سوم فیلم را در بوته آزمایشات تکنیکی قرار می دهیم. که نمره قابل قبولی دریافت میکند.
فلشبَک ها به جاست و شتاب دهنده.
تدوین در خدمت فیلم است. و صحنه زائدی دیده نمی شود.
فیلمبردار در اکثر صحنه آنقدر قاب های جذابی بسته است که دوست ندارید چشم از فیلم بردارید.
دکوپاژ و میزانسن در جریان فیلم است و آنچه کارگردان در ذهنَش طراحی کرده را به رُخ بیننده میکشد.
صداگذاری و ترکیب صدا هم موجب می شود بیننده حس کند در دنیایِ فیلم قرارگرفته و این کمک شایانی ست برای کارگردان تا مخاطبَ ش از جهانِ فیلم جدا نشود.
گریم و طراحی لباس هم در هر سکانسی متناسب با حال و هوایِ همان سکانس انتخاب شده تا بیننده راحتتَر با قصه کنار بیاید و کاراکترها را از صمیم قلب بپذیرد.
بطورکل این فیلم را باید دید. اما ناگفته نماند، وقتی از یک معضل اجتماعی نام برده می شود؛ باید بیاد داشت که صحنه هایی هم در فیلم هست که با سلیقه هر مخاطبی هماهنگ نیست و به مذاق خیلی ها نمی نشیند. یادتان باشد با سینمای هالیوود روبرو هستید. همین :)