به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم با یک کلیسا آغاز می شود؛ یک کلیسای کهنه و فرسوده که نمادی است از زوال مذهب. پرنده هایی ساعت کلیسا- بخوانید زمان- را دریده اند و از حفره ای می توانند به بیرون پرواز کنند. این چکیده فیلم تازه فرهادی است؛ فیلمی درباره زوال مسیحیت که نقطه قوتش- که از چشم منتقدانش دور مانده- در نگاه جهان شمول فیلمسازی است که از قالب های ملی فراتر رفته و به مفهوم واقعی به فیلمسازی جهانی بدل شده که نیازی به ارجاع وطنی نمی بیند.
اگر فرهادی در "گذشته" هنوز این جسارت را نداشت تا شخصیت هایش را به کل از ایران دور کند، این بار با فیلمی- به قول خاویر باردم، بازیگر فیلم- به شدت اسپانیایی روبرو هستیم که گویی فیلمسازش رنگ و بو و آفتاب اسپانیا را در تمام عمرش تجربه کرده و حالا این چنین می تواند به درون شخصیت ها و فضایی نفوذ کند که ارتباطی به زادگاهش ندارد. صحنه عروسی، نمونه روشنی است از توانایی فرهادی در روایت شخصیت ها و موقعیتی که ارتباطی به ایران ندارد، اما فیلمساز در پرداخت و روایت آن کماکان موفق است.
از سوی دیگر همین صحنه عروسی، طرح داستان یا اساساً نوع لباس آزاد و رهای زنان در طول فیلم، نشان از آن دارد که فرهادی در طول ساخت فیلم به کل مساله ایران و سانسور حاکم بر آن را فراموش کرده و فیلمی ساخته که احتمالاً با معیارهای بسته حکومت، قابل نمایش در داخل ایران نیست؛ از این رو باز به گمانم با اتفاق فرخنده ای روبرو هستیم: تولدی دیگر،رهایی یک فیلمساز از قید و بند.
فیلم اما به قوت شاهکاری چون "جدایی نادر از سیمین" نیست. منتقدان این فیلم آنقدر توقع خود را از فرهادی بالا برده اند که هر بار انتظار خلق یک شاهکار را دارند و اگر "همه می دانند" در حد توقع آنها از فرهادی نیست، به راحتی ارزش های فیلم را فراموش می کنند.
فیلم به مانند همه آثار فرهادی فیلم جزئیات است؛ و سینما یعنی همین جزئیات. اگر روایت در بخش هایی قوت چندانی ندارد، این منکر جزئیات به غایت حساب شده ای نیست که فیلمساز با درایت در هر صحنه می گنجاند و چون زنجیری نامرئی، صحنه ای را به صحنه دیگر پیوند می زند. باز شدن درها و پنجره ها، از جمله این جزئیات است که به شدت در فیلم نمود دارد؛ بسیاری از صحنه ها با باز شدن یا بسته شدن یک پنجره یا در آغاز می شود یا پایان می یابد و به این ترتیب درها و پنجره ها شخصیت ها را به هم پیوند می زنند( یا از هم دور می کنند) و زمان- مایه اصلی فیلم- را به شکلی سیال پیش می برد.
فیلم از ساعت یک کلیسا و مفهوم کهنگی می آغازد. روی دیوار کلیسای قدیمی، حروف اول نام لورا و پاکو شکل گرفته؛ یک عشق قدیمی که شاید همچون همان کلیسا نیاز به "مرمت" دارد. حضور "گذشته" در زمان حال و تاثیر آن(یکی از تم های مورد علاقه فرهادی)، حضور پر رنگی است که همه چیز را تحت سیطره خود قرار می دهد؛ هم داستان را پیش می برد و هم سایه سنگین خود را در هر صحنه و دیالوگ به رخ می کشد: از دعوای خانوادگی که ریشه در گذشته دارد تا مفهوم زمین و تصاحب آن در گذشته؛ از انگورهایی که باید منتظر ماند تا برسند و از شرابی که پاکو یادآوری می کند باید "بماند" تا مطلوب شود.
تا اینکه بالاخره دیدم.فیلم شدیدا مخاطب مجذوب میکنه با اینکه زمان فیلمم زیاده خسته کننده نمیشه و مثل باقی آثار فرهادی یه درام مرموز و فیلمنامه پیچیدگی خیلی خوبی داره و کارگردانی فوق العاده و فیلمبرداری درخشان که بااینکه بعضی جاها رودست رو اعصاب مخاطب نمیره بنظرم به نسبت باقی آثار فرهادی کمتر از حقش دیده شد ، فیلمنامه کاملا دارای نماد های اسپانیاییه و فرهنگ ایرانی ای دراون دیده نمیشه با اینکه کارگردان و فیلمنامه نویس ایرانیه.
در کنار بازی های درخشان که بنظرم بازی په نه لوپه کروز واقعا بی نظیر بود.
در کل فیلمی هستش که تماشاش شدیدا پیشنهاد میشه.
این فیلم بهنظرم، بهترین شروع و مقدمهچینی را بین آثار فرهادی دارد ولی بعد از سکانس عروسی، افت فاحشی میکند.
فیلم با چرخدندهای یک ساعت قدیمی کلیسا آغاز میشود، صفحهی ساعتی قدیمیتر و شکسته، اسامی عشاقی که بر سنگهای دیوار کلیسا نقش بسته است. بلافاصله به نمای عمومی ماشین شهرداری در حال شستن خیابان کات میشود. تمام فیلم در همین چند پلان اول فیلم خلاصه شده است: زمان، عشق، شستن، زدودن و از یاد بردن !
ندیده برای امتیاز به فیلم رای داده میشه و اینجوری نمره میشه۵
ولی این فیلم توی کمپین منظوم نیست و فکر میکنم همین رای براش درسته
این فیلم چون به صورت رسمی اکران نشده است قاعدتا نباید اجازه ستارهدهی وجود داشته باشد، اما با توجه به تایید شدن خبر پخش توسط خود جناب فرهادی، ستاره دهی بلامانع خواهد بود.
در اسرع وقت درخواستتون انجام خواهد شد.
موفق باشید.
بازی خاویر باردم هم بین بقیه بهترین بود
در داخل ایران است که چون حقوق پخش آن متعلق به من است با وجود اینکه فیلم زودتر منتشر شده ، نهتنها با دیدهشدنش مشکلی ندارم، بلکه باعث خوشحالی من است که مردم فیلم را ببینند. بخش دوم اما مربوط به بیرون از ایران است و حق پخش فیلم متعلق به پخشکنندههای آن کشورهاست که بعضیشان فیلم را سال گذشته پیشخرید کردهاند. اینکه این لینکها بیرون از ایران هم امکان دسترسی به فیلم را فراهم کرده چیزی است که باعث آسیب به اکران دیگر کشورها میشود.
داخل ایران با خیال راحت فیلم را ببیند. فقط امیدوارم که دانلود فیلم به خارج از ایران گسترش پیدا نکند. وقتی این لینکها روی اینترنت میآید دیگر فقط محدود به ایران نیست. در بسیاری از کشورهای دیگر که فیلم هنوز اکران نشده برای همه در دسترس است. امیدوارم کسی فیلم را به زبانهای دیگر زیرنویس نکند، اما دیدنش در ایران باعث خوشحالی من است.
🔹زیرنویس فارسی «همه می دانند» را خودمان منتشر کردیم
🔹در داخل ایران، مردم با خیال راحت فیلم را ببینند؛ این باعث خوشحالی من است
🔹نگرانی تهیهکنندگان، گسترش لینک های دانلود به خارج ایران است
آیا دیدن دانلود غیر قانونی یک فیلم در حالی که هنوز به اکران در نیومده کار خوبیست؟
خ
اگه اکران شد نامردم نرم
مثل عصبانی نیستم که رفتم سینما