- منظوم
- هنرمندان
- ویشکا آسایش
- حواشی ویشکا آسایش
حواشی «ویشکا آسایش» (17 حاشیه)
بازی «ویشکا آسایش»، در سریال «مختارنامه» و در نقش جعده، همسر امام حسن، تکراری است بر نقش قطام در سریال «امام علی» که ویشکا آسایش آن را به خوبی ایفا نمود.
«ویشکا آسایش»، میگوید:
«جذابیت تئاتر برایم از سینما خیلی بیشتر است. اصلا هر وقت با «همایون غنیزاده» کار میکنم انگیزههایم را برای کار در سینما، از دست میدهم. ویشکا آسایش تا به امروز (تا سال 1395) فقط دو بار تئاتر کار کرده است که هر دوبار هم در نمایش همایون غنیزاده روی صحنه رفته است، اما همین دو تئاتر به گفتهی خودش آنقدر بر روی او تاثیر گذاشته که ترجیح میدهد برای بازی، منتظر بماند تا این کارگردان جوان باز هم اثری را روی صحنه ببرد.
«جذابیت تئاتر برایم از سینما خیلی بیشتر است. اصلا هر وقت با «همایون غنیزاده» کار میکنم انگیزههایم را برای کار در سینما، از دست میدهم. ویشکا آسایش تا به امروز (تا سال 1395) فقط دو بار تئاتر کار کرده است که هر دوبار هم در نمایش همایون غنیزاده روی صحنه رفته است، اما همین دو تئاتر به گفتهی خودش آنقدر بر روی او تاثیر گذاشته که ترجیح میدهد برای بازی، منتظر بماند تا این کارگردان جوان باز هم اثری را روی صحنه ببرد.
«ویشکا آسایش»، در مورد نامش ویشکا می گوید: یعنی «نعمت الهی»:
«از همان خردسالی معنی اسمم را می دانستم چون همه می گفتند چقدر اسمت قشنگه. ویشکا یعنی چی؟ بعد رفتم سراغ پدربزرگم و از او پرسیدم ویشکا به چه معناست؟ او هم گفت: «نعمت الهی» که از طرف خداوند به سوی بندگانش سرازیر است. بعد من هم نشستم و یک صفحه تمام معنی اسمم را نوشتم تا آن را حفظ شوم. حالا دیگر هرکس می پرسید معنی اسمت چه می شود؟ به سرعت می گفتم نعمت الهی که از طرف خداوند به سوی بندگانش سرازیر است.»
«از همان خردسالی معنی اسمم را می دانستم چون همه می گفتند چقدر اسمت قشنگه. ویشکا یعنی چی؟ بعد رفتم سراغ پدربزرگم و از او پرسیدم ویشکا به چه معناست؟ او هم گفت: «نعمت الهی» که از طرف خداوند به سوی بندگانش سرازیر است. بعد من هم نشستم و یک صفحه تمام معنی اسمم را نوشتم تا آن را حفظ شوم. حالا دیگر هرکس می پرسید معنی اسمت چه می شود؟ به سرعت می گفتم نعمت الهی که از طرف خداوند به سوی بندگانش سرازیر است.»
«ویشکا آسایش»، که مجسمه ساز حرفه ای است می گوید:
«این حرفه را خیلی دوست دارم، از آنجایی که آدم شلوغ و پرانرژی هستم، مجسمه سازی تنها چیزی هست که منو آرام می کنه، زمانی که می شینم پای مجسمه، گذر زمان را فراموش می کنم، ساعت ها می گذرد، انرژی خود را در ساختن مجسمه تخلیه می کنم. برعکس خیلی ها که با نوشتن آرام می شوند، من از کودکی با نوشتن مشکل و یک وحشت عجیب و غریبی داشتم، اما چیزی که درونم هست را نمی توانم با نوشتن بیان کنم، ولی در مجسمه سازی می توانم احساساتم را بیان کنم.»
«این حرفه را خیلی دوست دارم، از آنجایی که آدم شلوغ و پرانرژی هستم، مجسمه سازی تنها چیزی هست که منو آرام می کنه، زمانی که می شینم پای مجسمه، گذر زمان را فراموش می کنم، ساعت ها می گذرد، انرژی خود را در ساختن مجسمه تخلیه می کنم. برعکس خیلی ها که با نوشتن آرام می شوند، من از کودکی با نوشتن مشکل و یک وحشت عجیب و غریبی داشتم، اما چیزی که درونم هست را نمی توانم با نوشتن بیان کنم، ولی در مجسمه سازی می توانم احساساتم را بیان کنم.»
«ویشکا آسایش»، از انتخاب شدنش در سریال «امام علی» می گوید:
«دایی ام شماره ای گرفت و گفت بیا صحبت کن پشت خط «محمدرضا شریفی نیا» بود، او به من گفت دوشنبه بیا برای تست گریم و من هم به همراه مادرم به تست گریم رفتیم، سه چهار نفری هم بودند، اما سه روز بعد به من گفتند: شما برای نقش قطام انتخاب شدی.»
«دایی ام شماره ای گرفت و گفت بیا صحبت کن پشت خط «محمدرضا شریفی نیا» بود، او به من گفت دوشنبه بیا برای تست گریم و من هم به همراه مادرم به تست گریم رفتیم، سه چهار نفری هم بودند، اما سه روز بعد به من گفتند: شما برای نقش قطام انتخاب شدی.»
«ویشکا آسایش»، هیجاناتش را خیلی راحت بروز می دهد و از حس های تلخ و شیرینی که در زندگی اش تجربه کرده برایت حرف می زند. از این که چطور پایش به عرصه بازیگری باز شد و ناگهان در اوج «شهرت» قید بازیگری را برای مدتی زد و به خارج از کشور رفت و این که انگیزه او برای بازگشت مجدد چه بود؟ و چطور با همسرش آشنا شد و تصمیم به مادرشدن گرفت.
«ویشکا آسایش»، از شیطنت های بچگی هایش می گوید:
«آن دوران پنج، شش دختر هم سن و سال بودیم که البته کوچکترین آنها و شیطان ترینشان من بودم. البته همه برنامه ها را با خواهرم انجام می دادم و همه چیز هم سر من خراب می شد. البته طبیعی بود، همه می دانستند کار من است، چون خیلی فضول و کنجکاو بودم ودوست داشتم از همه چیز سر در آورم. پدرم فنی کار بود و همه چیز را خودش تعمیر می کرد. ماشین، لوازم برقی و… من هم سعی می کردم ادای او را درآورم و یک دفعه مثلا دل و روده رادیو را می ریختم بیرون با این خیال که دارم درستش می کنم.»
«آن دوران پنج، شش دختر هم سن و سال بودیم که البته کوچکترین آنها و شیطان ترینشان من بودم. البته همه برنامه ها را با خواهرم انجام می دادم و همه چیز هم سر من خراب می شد. البته طبیعی بود، همه می دانستند کار من است، چون خیلی فضول و کنجکاو بودم ودوست داشتم از همه چیز سر در آورم. پدرم فنی کار بود و همه چیز را خودش تعمیر می کرد. ماشین، لوازم برقی و… من هم سعی می کردم ادای او را درآورم و یک دفعه مثلا دل و روده رادیو را می ریختم بیرون با این خیال که دارم درستش می کنم.»
«ویشکا آسایش»، در پاسخ به این سوال که چه کسی اسمش را انتخاب کرد گفت:
«پدربزرگ من نویسنده بودند. دکترای ادبیات فارسی داشتند و بسیار هم اهل کتاب و شعر. دکتر «علی شین پرتو». رسم بود فامیل برای انتخاب اسم فرزندانشان سراغ ایشان می آمدند. او انتخاب کرد.»
«پدربزرگ من نویسنده بودند. دکترای ادبیات فارسی داشتند و بسیار هم اهل کتاب و شعر. دکتر «علی شین پرتو». رسم بود فامیل برای انتخاب اسم فرزندانشان سراغ ایشان می آمدند. او انتخاب کرد.»
«ویشکا آسایش»، پسری به نام گیو Gueeve به معنی قهرمان (متولد دسامبر ۲۰۰۵) دارد.
«ویشکا آسایش»، درباره نحوه ازدواجش گفته:
«همسرم «رضا قبادی» (در مورد احساس من) چیزی نمی دانست. فقط من او را دوست داشتم. در آخر هم خودم رفتم و بهش اعتراف کردم که دوستش دارم. این ماجرا بعدها تبدیل به یک شوخی شد تا هر از گاهی بگوید بهترین تهران را شکار کردی اما به نظر من آدم نباید بترسد. من فکر می کردم فوقش می گویند نه. چه اشکالی دارد. اگر نمی رفتم و نمی گفتم ممکن بود زندگی ام را با اگرهایی ادامه دهم؛ اگر می گفتم، اگر قبول می کرد، اگر می رفتم و ..»
«همسرم «رضا قبادی» (در مورد احساس من) چیزی نمی دانست. فقط من او را دوست داشتم. در آخر هم خودم رفتم و بهش اعتراف کردم که دوستش دارم. این ماجرا بعدها تبدیل به یک شوخی شد تا هر از گاهی بگوید بهترین تهران را شکار کردی اما به نظر من آدم نباید بترسد. من فکر می کردم فوقش می گویند نه. چه اشکالی دارد. اگر نمی رفتم و نمی گفتم ممکن بود زندگی ام را با اگرهایی ادامه دهم؛ اگر می گفتم، اگر قبول می کرد، اگر می رفتم و ..»
به مجسمهسازی، کوهنوردی و اسکی علاقهی فراوان دارد.
با بازی در فیلم ورود آقایان ممنوع ساخته رامبد جوان توانست به خوبی دیده شود و این کار وی را می توان یکی از نقاط عطف کارنامهی کاریاش دانست(تا سال 1389).
بازی او در فیلم «مسافر ری» داود میرباقری 1376 در نسخهی به نمایش درآمده که در اکران عمومی بسیار لطمه خورد، متفاوتترین نقش سینماییاش به حساب میآید(تاسال1394).
با بازی در نقش قطام در مجموعهی تلوزیونی «امام علی (ع)» به شهرت رسید.
وی طراحی صحنه را برای اولین بار در فیلم «دنیا» منوچهر بصیری 1380 تجربه کرد.
شروع فعالیت سینماییاش بازی در فیلم «ساحره» داود میرباقری، در سال 1376 در نقش یک عروسک بود که در آن فیلم تواناییهای خود را به رخ همگان کشید و موافق و مخالفان زیادی پیدا کرد. بازیهای موفق در دو فیلم «عشق +2» رضا کریمی و «بلوغ» مسعود جعفری جوزانی، وی را به عنوان بازیگری آگاه معرفی کرد.
بازیگری را از سال 1370 با بازی در سریال «امام علی» شروع نمود و سپس برای تحصیل به مدت ۵ سال به لندن سفر کرد و پس از برگشت فعالیت بازیگری را مجدد شروع نمود.