حواشی «هادی محمدیان» (5 حاشیه)
5 بهمن ماه سال 1396 در آستانه آغاز «سیوششمین جشنواره فیلم فجر»، «ابراهیم حاتمی کیا»، «کمال تبریزی»، «محمدعلی باشهآهنگر»، «سعیدملکان»، «عبدالحسن برزیده»، «هادی محمدیان» و «بهروز افخمی»، با رهبر معظم انقلاب، دیدار کردند.
وی دربارهی شکلگیری ایدهی انیمیشن «شاهزاده روم» میگوید:
به نظرم بهعنوان مخاطب در این سی و پنج سال با وجود ظرفیتهای زیاد دین اسلام و فرهنگ غنی ایرانی، برای مردم حرف جهانی نداشتیم یا خیلی کم داشتیم. کلی قصه داریم. ما یک کار کوتاه با نام میلاد موعود درباره تولد حضرت مهدی(عج) انجام داده بودیم. دوستان لبنانیمان آن را دیدند و باب همکاری شکل گرفت و این کار بلند انجام شد. یک جورهایی در پروژه شریک شدند. ابعاد پروژه این قدر وسیع بود که توان آنها نبود که همپای ما بیایند. خودشان هم میگفتند ما نمیتوانیم ولی دوست داریم همکاری کنیم. واقعاً آدمهای صادق و خیلی سالمی هستند. چون کنار مسیحیها زندگی میکنند، دنبال قصههای مشترک میگردند که بگویند ما با هم برادریم و نقاط مشترک داریم. ایدهی «شاهزاده روم» اینگونه دربارهی مادر بزرگوار حضرت مهدی شکل گرفت.
وی درمورد حضورش در سایر جشنوارهها با انیمیشن «پرواز تا بینهایت» گفت: به جشنوارهی دو سالانهی تهران که یک آوردگاه بینالمللی انیمیشن است فرستادم. آنجا اتفاقات عجیبی افتاد. به خاطر قصه و نگاهی که داشتیم، طبیعی بود که در فضای روشنفکری کار را خیلی نمیپذیرند. آنجا کار رد شد! گفتند کیفیت ندارد. گفتیم یک کار باکیفیت بیاورید مقایسه کنیم. گفتند: نه! به رئیس کانون پرورش فکری نامه نوشتیم گفتیم به ما چنین حرفی میزنند. در حضور ما و دبیر جشنواره کار را دید. گفت چه کسی گفته این کار کیفیت ندارد!؟ گفتند نه، این چیز نیست! کاملاً چیز کردند!
گفتند اسامی فیلمها اعلام شده و دیگر نمیشود کاری کرد! ایشان گفت: نه. باید در بخش مسابقه باشد.
یک بخشی به نام معناگرا اضافه کردند و اثر را آنجا گذاشتند! بعد از دبیرخانه گفتند کارتان اول شدهاست! اخبار را پیگیری کردیم. دبیر جشنواره در یک حرکت کاملاً غیرحرفهای گفت فیلمهای بخش معناگرا بیکیفیت بود و جایزه را به یک اثر از بخش دیگری میدهیم! خیلی ناراحت شدم. توهین خیلی بزرگی بود. معلوم بود با یک نگاه خاص با کارهای این تیپی برخورد میکنند!
هادی محمدیان در مورد شکلگیری ایدهی انیمیشن «پرواز تا بینهایت» میگوید:
قرار نبود «پرواز تا بینهایت» کوتاه باشد. آن زمان یک کتاب کمیکاستریپ با عنوان «خط اول» کار کردیم که در سال (1390) کتاب سال دفاع مقدس شد. پنج داستان دفاع مقدس در صد و چهل صفحه کتاب کمیک با محوریت عملیات بیتالمقدس بود.
بعد از آن ایدههایی به ذهنم رسید. تصمیم گرفتیم یک دموی پانزده؛ بیست ثانیهای تولید کنیم. دو هواپیمای جنگی که روی هوا حرکت میکند ساختیم. همین طور که جلو میرفت، دیدیم پتانسیل یک قصه را دارد. با سه دقیقه شروع کردیم. ناخواسته در طول کار بیشتر میشد. لطف خدا بود. خودم را جای یک نوجوان دوازده ساله میگذاشتم. دوست داشتم یک هواپیمای ایرانی با امکانات خاص عجیب و غریب ببینم.
انیمیشن «پرواز تا بینهایت» با اقبال عمومی بسیار خوبی در اکرانهای مردمی مواجه شد و میتوان گفت بسیاری از مردم شهرها و روستاهای کشور به خصوص جوانان و نوجوانان، جشنوارهی عمار را با «پرواز تا بی نهایت» شناختند. انیمیشنی که ترس را بر جان دشمنان انقلاب اسلامی انداخت که چه اتفاقی در حال رخ دادن است!؟ جوانان انقلابی توانستهاند انیمیشنی در این سطح از جذابیت و کیفیت تولید کنند؟
حتی برخی ایرانی بودن اثر را کتمان کردند!