- منظوم
- هنرمندان
- الناز شاکردوست
- حواشی الناز شاکردوست
حواشی «الناز شاکردوست» (38 حاشیه)
27 بهمن ماه سال 1396 «الناز شاکردوست»، بازیگر اسبق فیلم سینمایی «دو طبقه روی پیلوت»، پس از سانحهای که برای وی در پشت صحنه این فیلم به وجود و وی قادر به ادامه همکاری با این فیلم را نداشت «بهدخت ولیان»، جایگزین وی شد و او با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود در این باره نوشت:
«تمام دردهایی که لحظه به لحظه کشیدم به اندازه دردی که قلبم از باور این جمله کشید که «سینما بی رحم است» نبود. بیش از ده روز است که حتی یک نفر از اعضای پروژهای که به خاطرش مصدوم شدم حتی حتی حتی حالی از من نپرسیدهاند! (البته که سخت مشغول فیلمبرداری هستید با توقف کمتر از سه روز و جایگزینی بازیگر، خسته نباشید عزیزان) ولی …. با این همه «آه» چه خواهید کرد؟!! فیلم «دو طبقه روی پیلوت» دارد روی چه چیزی بنا می شود؟!!»
«تمام دردهایی که لحظه به لحظه کشیدم به اندازه دردی که قلبم از باور این جمله کشید که «سینما بی رحم است» نبود. بیش از ده روز است که حتی یک نفر از اعضای پروژهای که به خاطرش مصدوم شدم حتی حتی حتی حالی از من نپرسیدهاند! (البته که سخت مشغول فیلمبرداری هستید با توقف کمتر از سه روز و جایگزینی بازیگر، خسته نباشید عزیزان) ولی …. با این همه «آه» چه خواهید کرد؟!! فیلم «دو طبقه روی پیلوت» دارد روی چه چیزی بنا می شود؟!!»
«الناز شاکردوست»، 12 بهمن ماه سال 1396 پس از سانحهای که برای او در پشت صحنه فیلم سینمایی «دو طبقه روی پیلوت»، اتفاق اومد با انتشار عکسی از «مهران مدیری»، که در بیمارستان به عیادت وی رفته بود، نوشت:
«امروز درست می شه ١٠ روز که ثابت روی تخت بیمارستان هستم ، فقط با عشق و حضور پُر از محبت شماها تحمل این لحظه ها برام امکان پذیرتر شد ممنونم ???»
«امروز درست می شه ١٠ روز که ثابت روی تخت بیمارستان هستم ، فقط با عشق و حضور پُر از محبت شماها تحمل این لحظه ها برام امکان پذیرتر شد ممنونم ???»
پس از سانحه 3 بهمن ماه سال 1396، برای «الناز شاکردوست»، در پشت صحنه فیلم سینمایی «دو طبقه روی پیلوت»، 5 بهمن ماه سال 1396، شهره سلطانی به عیادت وی رفت.
5 بهمن ماه سال 1396 پس از حادثهای که برای «الناز شاکردوست»، در پشت صحنه فیلم سینمایی «دو طبقه روی پیلوت»، اتفاق افتاد، وی گفت:
«دیسک کمرم به صورت حاد زده بیرون، دعا کنید از پس این روزها بر بیایم.»
«دیسک کمرم به صورت حاد زده بیرون، دعا کنید از پس این روزها بر بیایم.»
«فرزاد موتمن»، 4 بهمن ماه سال 1396، پس از سانحه پیش اومده برای «الناز شاکردوست»، در پشت صحنه فیلم سینمایی «دو طبقه روی پیلوت»، در صفحه اینستاگرامش، بیان داشت:
«حادثه برای الناز جدی بوده اما خوشبختانه به خیر گذشته. آرزو میکنم که هر چه سریعتر مداوا بشه و از بیمارستان با سلامتی کامل مرخص بشه.
«حادثه برای الناز جدی بوده اما خوشبختانه به خیر گذشته. آرزو میکنم که هر چه سریعتر مداوا بشه و از بیمارستان با سلامتی کامل مرخص بشه.
4 بهمن ماه سال 1396 پس سانحه «الناز شاکر دوست»، در پشت صحنه فیلم سینمایی «دو طبقه روی پیلوت»، با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرامش، بر روی تخت بیمارستان شایعه «ضربه مغزی» شدنش را تکذیب کرد.
«الناز شاکردوست»، بازیگر فیلم سینمایی «دو طبقه روی پیلوت»، 3 بهمن ماه سال 1396 در هنگام ضبط این فیلم در شهرک «استقلال»، منطقه «تهرانسر»، دچار سانحه شد و بیمارستان منتقل پیدا کرد.
«گوهر خیر اندیش»، یکی از صمیمی ترین دوستان «الناز شاکردوست» است.
«الناز شاکردوست»، فرزند دوم خانواده است که یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خودش دارد؛ پدرش تاجر ابزارآلات صنعتی و مادرش خانه دار است.
«الناز شاکردوست»، در افتتاحیه یک فست فود در شرق تهران شرکت میکند که هنگام خروج او از فست فود هرج و مرج زیادی در فلکه اول تهرانپارس ایجاد کرد. وی که از این حجم استقبال شوکه شده بود، برای مدتی ایستاد، برای هوادارانش دست تکان داد و حتی با بعضی از آنها سلفی گرفت اما هنگامی که قصد داشت سوار اتومبیل شود و برود، ازدحام مردم شدت پیدا کرد. شاکردوست برای خداحافظی با مردم دست تکان داد و هواداران این بازیگر یکصدا شعار دادند: «شاکردوست ... دوستت داریم.»
«علیرضا حقیقی»، خبر ازدواج خود را با «الناز شاکردوست» تکذیب کرد و در گفت و گویی ادعا کرد آشنایی شاکردوست و علیرضا به این دلیل است که این ها همسایه هستند. این درحالی است که الناز شاکردوست اصرار داشت تنها یکبار علیرضا حقیقی را در سالن سینما از نزدیک دیده است.
«الناز شاکردوست»، درباره این شایعه که در یکی از اردوهای پرسپولیس به دنبال «علیرضا حقیقی» رفته است و این که بسیاری از نزدیکان به پرسپولیس این دو را با یکدیگر دیده اند اصرار داشت تا نام این افراد فوتبالی که خبر رویت این دو را در اردوی تیم رسانه ای کرده بودند بداند ، اما خبرنگار به او گفت:
«شما که اساسا اصرار دارید فوتبالی ها را نمی شناسید پس چه دلیلی دارد تا ما به شما اسم بگوییم؟»
این سوال سبب شد تا شاکردوست با کمی مکث، دوباره تاکید کند حقیقی را نمی شناسد و از ادامه سوال خود منصرف شود.
«شما که اساسا اصرار دارید فوتبالی ها را نمی شناسید پس چه دلیلی دارد تا ما به شما اسم بگوییم؟»
این سوال سبب شد تا شاکردوست با کمی مکث، دوباره تاکید کند حقیقی را نمی شناسد و از ادامه سوال خود منصرف شود.
«الناز شاکردوست»، تا سال 1395 در هیچ مجموعه تلوزیونی حضور نداشته اما در شبکه نمایش خانگی کار خود را با «محمدحسین لطیفی» در «قلب یخی 1» آغاز نمود و در مجموعه «رالی» خانگی حضور پیدا کرد.
«الناز شاکردوست»، سفری به بریتانیا و آمریکا داشته و از «دیزنی لند» و موزه «مادام توسو» دیدن کرد. و عکس هایی از سفرش در صفحه اینستاگرامش گذاشته است.
«الناز شاکردوست»، یک برادر و یک خواهر دارد و تا سال 1395 مجرد است.
«الناز شاکردوست»، دو بار نامزد دریافت تندیس خانه سینما شدهاست.
«الناز شاکردوست»، کلا انسانی عجیبی است. عاشق فوتبال است شبیه بازیگری! مادر خود را بسیار دوست دارد.
«الناز شاکردوست»، در دوران دبستان عاشق بازیگری شد.
در «تابو» در نقش دختری به نام «بهار» ایفای نقش میکند که به واسطهی فضای پدرسالارانه حاکم بر زندگیش تصمیم به خودکشی میگیرد و برای همین چون شنا بلد نیست، رفتن به دریا را بهترین راه خودکشی میداند.
به این دلیل که بهار در فیلمنامه قصد خودکشی دارد و شنا هم بلد نیست، وی مجبور بود که تا میانههای دریا را در حالیکه شنا نمیکند پیش برود؛ اما موجی بلند باعث شد ایشان زیر آب برود. او برای مدتی واقعا فاصلهای با غرق شدن نداشت. اما در نهایت ایشان توسط یک نگهبان و همسرش که در یک کشتی اقامت داشتند نجات پیدا کرد.
به این دلیل که بهار در فیلمنامه قصد خودکشی دارد و شنا هم بلد نیست، وی مجبور بود که تا میانههای دریا را در حالیکه شنا نمیکند پیش برود؛ اما موجی بلند باعث شد ایشان زیر آب برود. او برای مدتی واقعا فاصلهای با غرق شدن نداشت. اما در نهایت ایشان توسط یک نگهبان و همسرش که در یک کشتی اقامت داشتند نجات پیدا کرد.
وی بازیگر جوانی است که در طول سالهای فعالیتش در سینما خیلی زود جای خود را در میان بازیگران حرفهای و مطرح باز کرد.
این بازیگر سینما به مدت یک سال از سینما دوری گزید .وی دلایلی برای این دوری داشت که مهمترین آن استفاده ابزاری سینما از زن بود. پس از یک سال تصمیم گرفت به سینما برگردد، آن هم با بازی در فیلم مسعود دهنمکی که تمایلی به خواندن فیلمنامه او هم نداشته است.
او در این گفتوگو حرفهای جالبی زده بود ، از تغییر نگرشش نسبت به دهنمکی و اینکه فکر میکرده او انسان دگمی است تا اینکه بعد از بازی در این فیلم نقشی درونش متولد شده بود.
این بازیگر سینما به مدت یک سال از سینما دوری گزید .وی دلایلی برای این دوری داشت که مهمترین آن استفاده ابزاری سینما از زن بود. پس از یک سال تصمیم گرفت به سینما برگردد، آن هم با بازی در فیلم مسعود دهنمکی که تمایلی به خواندن فیلمنامه او هم نداشته است.
او در این گفتوگو حرفهای جالبی زده بود ، از تغییر نگرشش نسبت به دهنمکی و اینکه فکر میکرده او انسان دگمی است تا اینکه بعد از بازی در این فیلم نقشی درونش متولد شده بود.
وی برای خودش در محیط فیسبوک امپراتوری دارد. او معمولا جواب کامنت هایش را نمیدهد اما به فاصله چند روز در میان، عکس share میکند. چون برخلاف دیگر بازیگران در هر موقعیتی عکس می گیرد و آن را به اشتراک می گذارد و حسابی با هوادارانش خاکی است! اگر در این محیط او را دنبال می کنید خواندن کامنت های عکس هایش را از دست ندهید، اگر بیکار باشید تفریح خوبی است.
در یک مصاحبه خبری از وی سوال شد که در یکی از گفتگوهای قبلیاش گفته بود دوست دارد قیصر سینمای ایران در قالب زن باشد . وی در پاسخ گفتهبود : خیر ، قیصر یکی از اسطورهها و بزرگان تاریخ سینمای ایران به حساب میآید، اما به یاد ندارم از ایشان حرفی زده باشم!این جمله تعریف آقای کامران تفتی از نقش من (افسانه) در فیلم «رسوایی» بود.
شیطنتهای او در پشت صحنه فیلمهایی که در آنها ایفای نقش کردهاست تمام نشدنیست از جمله فیلم بوی گندم که شوخی او با کارگردان بود. وی عکسهای این اتفاق را در اینستاگرامش منتشر کرد
در عکس اول کارگردان خوابیده بود.
در عکس دوم نیز آقای کارگردان از خواب بیدار شده بود. آنچه که او در زیر عکس ها نوشته بود به شرح زیر است :
عکس اول : هییییس بچه ها آقای کارگردان پای مانیتور خوابش برده! هدفون تو گوشش نمیشنوه بیاین دورش عکس مدرک جرم بگیریم ١..٢..٣ .
عکس دوم : أأأی وای من پرید از خواب حالا این شد یه عکس خوب!!!
در عکس اول کارگردان خوابیده بود.
در عکس دوم نیز آقای کارگردان از خواب بیدار شده بود. آنچه که او در زیر عکس ها نوشته بود به شرح زیر است :
عکس اول : هییییس بچه ها آقای کارگردان پای مانیتور خوابش برده! هدفون تو گوشش نمیشنوه بیاین دورش عکس مدرک جرم بگیریم ١..٢..٣ .
عکس دوم : أأأی وای من پرید از خواب حالا این شد یه عکس خوب!!!
خرید سیمکارت وی آن هم به قیمت ۲۴۰ میلیون تومان خبری جالب و تعجبآور بود. ماجرا به شرح زیر است :
در تصویر چک منتشر شده در برخی رسانهها مبلغ دو میلیارد و چهارصد میلیون ریال معادل دویست و چهل میلیون تومان در وجه وی بابت خرید خط ۰۹۱۲۱۳۱۳۱۳۰ از طرف جلال نریمانی پرداخت شدهبود اما با کمی دقت و سرچ با مواردی برحورد شد که گویای یک سو استفاده تجاری از نام او بود.
این شماره خط در یکسال گذشته در سایت های فروش خط رند بفروش میرسیده و اصلا به هیچ وجه ربطی به این هنرمند نداشته و صرفا یک کار تبلیغاتی برای جلب توجه بودهاست.در زیر چک که تمام مشخصات آن قابل رویت بود، مهر و امضای شخصی بنام جلال نریمانی دیده شد. تلگرام این خط نیز مربوط به فرش خورشید تبریز بوده است.
در تصویر چک منتشر شده در برخی رسانهها مبلغ دو میلیارد و چهارصد میلیون ریال معادل دویست و چهل میلیون تومان در وجه وی بابت خرید خط ۰۹۱۲۱۳۱۳۱۳۰ از طرف جلال نریمانی پرداخت شدهبود اما با کمی دقت و سرچ با مواردی برحورد شد که گویای یک سو استفاده تجاری از نام او بود.
این شماره خط در یکسال گذشته در سایت های فروش خط رند بفروش میرسیده و اصلا به هیچ وجه ربطی به این هنرمند نداشته و صرفا یک کار تبلیغاتی برای جلب توجه بودهاست.در زیر چک که تمام مشخصات آن قابل رویت بود، مهر و امضای شخصی بنام جلال نریمانی دیده شد. تلگرام این خط نیز مربوط به فرش خورشید تبریز بوده است.
در هفتم تیر به مناسبت سالروز تولدش بانک پیامی اشتباه با مضمون ” آقای الناز شاکردوست زادروزتان شاد باد ” برای او ارسال کرد و بعد از اینکه این هنرمند در فضای مجازی آن را منتشر کردهبود این بانک در صدد دلجویی از این بازیگر معروف بر آمد و او نیز با انتشار عکسی در توضیح آن نوشت:
پیرو پُست پیشین مسؤلین محترم بانک طی یک اقدام مشتری مدارانه جهت رفع دلخوری این دسته گل زیبا و هدیه را به درب منزل مان ارسال کردند! خدا میدونه که با چه شوقی درب جعبه را باز کردم! خیلی شرمنده کردند واقعاً ممنون من که به آقایی خودم بخشیدم.
پیرو پُست پیشین مسؤلین محترم بانک طی یک اقدام مشتری مدارانه جهت رفع دلخوری این دسته گل زیبا و هدیه را به درب منزل مان ارسال کردند! خدا میدونه که با چه شوقی درب جعبه را باز کردم! خیلی شرمنده کردند واقعاً ممنون من که به آقایی خودم بخشیدم.
گویا او هم قصد دارد مانند تمام بازیگرانی که خواننده شدند، این عرصه هنری را نیز تجربه کند..!
کلیپی از آوازخوانی وی در هنگام پیانو زدن در برخی رسانه ها منتشر شده است.
کلیپی از آوازخوانی وی در هنگام پیانو زدن در برخی رسانه ها منتشر شده است.
او در زمان تحصیل در لندن با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش چلهنشینی خود برای گیاهخواری را اعلام کرد
متن جالب منتشر شده از وی در صفحه اینستاگرامش :
اگه یادتون باشه قرار بود چلّه بگیریم! کامنتهایتان را خواندم پیشنهادها و ایدههایتان بسیار خوب بود،بعضی ها تصمیم داشتند برای چهل روز تغییری در زندگی روزمره شان دهند مثلاً روزی یک ساعت پیادهروی کنند ، بعضی ها گفتند چهل روز غیبت ممنوع، چند نفر از دوستان تصمیم گرفتند به مدت چهل روز یک هنر جدید بیاموزند یکی تصمیم داشت روزی ده لغت از زبانی جدید حفظ کند، دوستان دیگری سر زدن به دنیای مجازی را به روزی پانزده دقیقه نه بیشتر کاهش دادند عده زیادی رژیم گرفتند یکی در این چهل روز زیارت عاشورا خواند و دیگری صبحهای زود بیدار شد... من چهل روز گیاهخواری کردم و گوشت بدن حیوانات را نخوردم و بسیار احساس خوب و پاکی دارم بابت این چلّه نشینی و تصمیم دارم برای چلّهی بعدی به مدت چهل شب شبی یک فیلم تاریخ سینما را به تماشا بنشینم.
متن جالب منتشر شده از وی در صفحه اینستاگرامش :
اگه یادتون باشه قرار بود چلّه بگیریم! کامنتهایتان را خواندم پیشنهادها و ایدههایتان بسیار خوب بود،بعضی ها تصمیم داشتند برای چهل روز تغییری در زندگی روزمره شان دهند مثلاً روزی یک ساعت پیادهروی کنند ، بعضی ها گفتند چهل روز غیبت ممنوع، چند نفر از دوستان تصمیم گرفتند به مدت چهل روز یک هنر جدید بیاموزند یکی تصمیم داشت روزی ده لغت از زبانی جدید حفظ کند، دوستان دیگری سر زدن به دنیای مجازی را به روزی پانزده دقیقه نه بیشتر کاهش دادند عده زیادی رژیم گرفتند یکی در این چهل روز زیارت عاشورا خواند و دیگری صبحهای زود بیدار شد... من چهل روز گیاهخواری کردم و گوشت بدن حیوانات را نخوردم و بسیار احساس خوب و پاکی دارم بابت این چلّه نشینی و تصمیم دارم برای چلّهی بعدی به مدت چهل شب شبی یک فیلم تاریخ سینما را به تماشا بنشینم.
خواننده محبوب او ، کرت کوبین ، رییس و خواننده گروه موسیقی آمریکایی «نیروانا» دست به خودکشی زد.
وی با مرگ خواننده محبوبش در صفحه اینستاگرامش نوشت :
کرت کوبین خواننده محبوب من! بنیانگذار گروه نیروانا، که در اوج موفقیت و در سن 27سالگی بخاطر افسردگی ناشی از سرک کشیدن بیش از حد مردم و رسانهها در زندگی خصوصیاش و منزوی شدن و درنتیجه ابتلا به اعتیاد این نابغه تکرارنشدنی خودکشی کرد!
وی با مرگ خواننده محبوبش در صفحه اینستاگرامش نوشت :
کرت کوبین خواننده محبوب من! بنیانگذار گروه نیروانا، که در اوج موفقیت و در سن 27سالگی بخاطر افسردگی ناشی از سرک کشیدن بیش از حد مردم و رسانهها در زندگی خصوصیاش و منزوی شدن و درنتیجه ابتلا به اعتیاد این نابغه تکرارنشدنی خودکشی کرد!
وی که به دلیل ادامه تحصیل به اروپا سفر کرده بود ، در صفحه اینستاگرامش لغو تحریمها را به ملت ایران تبریک گفت.
متن تبریک او به شرح زیر است :
تبریک میگم به مردم ایران بابت سکوت و نجابت ده سال از بهترین سالهای عمرشان ، تبریک به ما ملت صبور بابت استقامت در برابر قیمتهای نجومی و اقتدار در برابر تحریم آنچه حق زندگی سادهمان بود.مبارکمان باشد فرجام این برجام
متن تبریک او به شرح زیر است :
تبریک میگم به مردم ایران بابت سکوت و نجابت ده سال از بهترین سالهای عمرشان ، تبریک به ما ملت صبور بابت استقامت در برابر قیمتهای نجومی و اقتدار در برابر تحریم آنچه حق زندگی سادهمان بود.مبارکمان باشد فرجام این برجام
وی که بخاطر تعطیلات سال نو میلادی به کشور بازگشته بود, عکسی از لیسانس خود را در اینستاگرامش به اشتراک گذاشت.
متن اینستاگرامش به شرح زیر است :
انگـار همیـن دیـروز بود..
در پیشگفتار نوشته بودم از دغدغه های ذهنیام برای یافتن ریشهها و اصالت وجودی و تعصب فراوانم به این ایرانی بودن و اینکه از دوران کودکی با طراحی بسیار عجین بودم و دلیل انتخاب دوره زمانی یعنی یورش مغول و تاثیرش بر معماری ایران در این نمایشنامه آن بود که تم کلی را بی شباهت به آنچه که در حال حاضر بر مردم ما می گذرد ندانستم، درسی که آموختنش کهنگی نمیپذیرد!
و در انتها جملهای از گوته نوشتم: ملتی که گذشتهاش را نفهمد محکوم به از سرگیری آن است.
متن اینستاگرامش به شرح زیر است :
انگـار همیـن دیـروز بود..
در پیشگفتار نوشته بودم از دغدغه های ذهنیام برای یافتن ریشهها و اصالت وجودی و تعصب فراوانم به این ایرانی بودن و اینکه از دوران کودکی با طراحی بسیار عجین بودم و دلیل انتخاب دوره زمانی یعنی یورش مغول و تاثیرش بر معماری ایران در این نمایشنامه آن بود که تم کلی را بی شباهت به آنچه که در حال حاضر بر مردم ما می گذرد ندانستم، درسی که آموختنش کهنگی نمیپذیرد!
و در انتها جملهای از گوته نوشتم: ملتی که گذشتهاش را نفهمد محکوم به از سرگیری آن است.
او در صفحه شخصیاش متن و عکسی را انتشار داد که با واکنش طرفدارانش نسبت به این متن روبرو شد، متنی که مطمئنا ناخواسته باعث بروز همچین واکنشی شد و این بازیگر هیچ واکنشی نسبت به تصحیح متن انجام نداد
محتوای متن از این قرار است :
"هر روز صبح که سرکار میرفتم بجز رفتگران کسی بیدار نبود و من خوشحال ازین که در تماشای زیبایی طلوع خورشید شریکی ندارم
تمام هوای باران زده را می بلعیدم و فراموش میکردم سر کار بودن هر روزهام را!
الناز-اسفند١٣٩٢-روستای لایی-منطقه هزارجریب-سر فیلم تابو"
محتوای متن از این قرار است :
"هر روز صبح که سرکار میرفتم بجز رفتگران کسی بیدار نبود و من خوشحال ازین که در تماشای زیبایی طلوع خورشید شریکی ندارم
تمام هوای باران زده را می بلعیدم و فراموش میکردم سر کار بودن هر روزهام را!
الناز-اسفند١٣٩٢-روستای لایی-منطقه هزارجریب-سر فیلم تابو"
در حاشیه اکران خصوصی فیلم “رالی ایرانی” که با حضور عوامل و گروهی از هنرمندان برگزار شد ،وی با یک ماشین یک میلیاردی "پورشه پانامرا" به محل اکران آمد.
پنجمین حراج تهران با فروش 25 میلیارد و 362 میلیون تومانی بار دیگر هنرهای تجسمی را به صدر اخبار رسانههای ایران برد؛ این حراج در فرصت چهار روزه برگزاریاش میزبان چهرههای بسیار متنوعی بود؛ از دو بار حضور وزیر ارشاد تا مدیران بانکی و چهره های پرشمار هنری که از جمله آنها میتوان به وی اشاره نمود.
او که روز جمعه، هفتم خردادماه، به هتل پارسیان آزادی آمده بود، همان تابلوی اولی را که به حراج گذاشته شد خرید؛ اثری از ناصر اویسی به نام «اسبها» از مجموعهای به همین نام که چکشش روی 95میلیون تومان ایستاد تا بازیگر خوش سیمای ایرانی، با این تابلو شب به خانه بازگردد. ناصر اویسی از نقاشان مکتب سقاخانه است و جالب اینکه مشخصه آثار او زنان زیباروی برگرفته از خورشیدخانم ایرانی و اسبهای نیرومند و در حال حرکت و رنگهای درخشان است.
او پس از خرید تابلوی اویسی گفت: «به محض اینکه نشستم، کار بسیار ارزنده آقای ناصر اویسی که خیلی دوستش داشتم به حراج گذاشته شد و اولین چکش را خریداری کردم که قدری هم خجالت کشیدم، این نخستین بار است که خودم در «حراج تهران » حضور پیدا می کنم اما در ادوار گذشته، همیشه نمایندهای از طرف من در حراج حضور داشته است.»
وی ادامه داد : «ارتقای قیمت آثار بزرگان هنر ایران، مایه مباهات و افتخار ملی ست و هر کس در حد توان خود باید از این فرایند حمایت کند؛ من هم هر سال به اندازه توانم سعی کرده ام در این کار خطیر مشارکت کنم.»
وی با ابراز خشنودی از اینکه نخستین کار پنجمین حراج تهران را خریداری کرده است گفت: «هیجان انگیز بود که اولین چکشی که آقای پاکدل برای یک اثر در حراج پنجم زد نصیب من شد و مقدمه خلق رکوردی به یاد ماندنی برای هنر ایران شد، من همیشه آثار استاد ناصر اویسی را دوست دارم و خوشحالم که این تابلوی زیبا و ارزشمند را به خانه می برم.»
او که روز جمعه، هفتم خردادماه، به هتل پارسیان آزادی آمده بود، همان تابلوی اولی را که به حراج گذاشته شد خرید؛ اثری از ناصر اویسی به نام «اسبها» از مجموعهای به همین نام که چکشش روی 95میلیون تومان ایستاد تا بازیگر خوش سیمای ایرانی، با این تابلو شب به خانه بازگردد. ناصر اویسی از نقاشان مکتب سقاخانه است و جالب اینکه مشخصه آثار او زنان زیباروی برگرفته از خورشیدخانم ایرانی و اسبهای نیرومند و در حال حرکت و رنگهای درخشان است.
او پس از خرید تابلوی اویسی گفت: «به محض اینکه نشستم، کار بسیار ارزنده آقای ناصر اویسی که خیلی دوستش داشتم به حراج گذاشته شد و اولین چکش را خریداری کردم که قدری هم خجالت کشیدم، این نخستین بار است که خودم در «حراج تهران » حضور پیدا می کنم اما در ادوار گذشته، همیشه نمایندهای از طرف من در حراج حضور داشته است.»
وی ادامه داد : «ارتقای قیمت آثار بزرگان هنر ایران، مایه مباهات و افتخار ملی ست و هر کس در حد توان خود باید از این فرایند حمایت کند؛ من هم هر سال به اندازه توانم سعی کرده ام در این کار خطیر مشارکت کنم.»
وی با ابراز خشنودی از اینکه نخستین کار پنجمین حراج تهران را خریداری کرده است گفت: «هیجان انگیز بود که اولین چکشی که آقای پاکدل برای یک اثر در حراج پنجم زد نصیب من شد و مقدمه خلق رکوردی به یاد ماندنی برای هنر ایران شد، من همیشه آثار استاد ناصر اویسی را دوست دارم و خوشحالم که این تابلوی زیبا و ارزشمند را به خانه می برم.»
گویا یکی از بانک های خصوصی کشور در زمان ارسال پیامک تبریک به وی از کلمه آقا ! استفاده کرده است که این امر با واکنش او همراه شد. متن منتشر شده در صفحه اینستاگرامش به شرح زیر است:
نه من آقااام؟؟؟آخه تا چه حد رو مردونگی من حساب کردن؟!!
هیچوقت فکر نمیکردم تبریک تولد بتونه تا این حد آدم رو دچار بحران هویتی و یاس فلسفی کنه!!!
به این میگن مشتری مداری
نه من آقااام؟؟؟آخه تا چه حد رو مردونگی من حساب کردن؟!!
هیچوقت فکر نمیکردم تبریک تولد بتونه تا این حد آدم رو دچار بحران هویتی و یاس فلسفی کنه!!!
به این میگن مشتری مداری
مدتی پیش یک مجله تصویر روی جلد خود را به این بازیگر و برادرش اختصاص داده با تیتری دوپهلو مینویسد: “برای عشقم جان میدهم” و “همراه با خانم سوپراستار از زندگی، مهاجرت و خبر جنجالی ازدواجش”.
همین چهار کلمه کافی بود تا بسیاری از سایتها خبر از ازدواج وی را بازنشر کنند؛
همین مساله سببساز آن شد او که حضوری فعال در شبکههای اجتماعی دارد، با نگارش مطلبی در اینستاگرامش در این باره توضیح دهد.
وی در این مطلب با اشاره به اینکه تصویر روی جلد این نشریه مربوط به او و برادرش است، با تمرکز بر تیترهای دو پهلوی این نشریه نوشت:
-برای عشقم جان میدهم: کنایه از صحبتم در مورد عشقم به سینما و حادثهای که در یک فیلم نزدیک بود، جانم را از دست دهم!
-خبر جنجالی ازدواج: یعنی تکذیب کردنم در مورد این خبر دروغین!!!
-مهاجرت: یعنی سفر کوتاه مدت بنده!
وی در خاتمه با اشاره به این تیترها نوشته است: در کُل یعنی یک کلاغ چهل کلاغ همیشگی مطبوعات برای جذاب کردن تیتر!!
همین چهار کلمه کافی بود تا بسیاری از سایتها خبر از ازدواج وی را بازنشر کنند؛
همین مساله سببساز آن شد او که حضوری فعال در شبکههای اجتماعی دارد، با نگارش مطلبی در اینستاگرامش در این باره توضیح دهد.
وی در این مطلب با اشاره به اینکه تصویر روی جلد این نشریه مربوط به او و برادرش است، با تمرکز بر تیترهای دو پهلوی این نشریه نوشت:
-برای عشقم جان میدهم: کنایه از صحبتم در مورد عشقم به سینما و حادثهای که در یک فیلم نزدیک بود، جانم را از دست دهم!
-خبر جنجالی ازدواج: یعنی تکذیب کردنم در مورد این خبر دروغین!!!
-مهاجرت: یعنی سفر کوتاه مدت بنده!
وی در خاتمه با اشاره به این تیترها نوشته است: در کُل یعنی یک کلاغ چهل کلاغ همیشگی مطبوعات برای جذاب کردن تیتر!!
وی در یکی از سکانسهای فیلم «تابو» خودکشی را تجربه میکند. جالب اینجاست که به علت عدم هماهنگیهای لازم برای فیلمبرداری این سکانس، او تا سرحد مرگ هم پیش میرود و به عبارت بهتر تصویرسازی خودکشی در برابر دوربین او را با تجربهی مرگی واقعی روبرو میکند.
این بازیگر سرشناس از جمله بازیگرانی بود که در مراسم افتتاح یک رستوران در منطقه تهرانپارس حضور پیدا کرد. در افتتاح این رستوران حاشیههای زیادی بهوجود آمد. از روزهایی که این ملک برای فست فود اجاره دادهشد، آژانسهای مشاور املاک شرق تهران از رقم نجومی اجارهی آن حرف میزدند.
رقمی که برای اجارهی یک ملک تجاری در شرق تهران غیرقابل باور است؛ اما گویا مالک این فست فود به قدری متمول است که غیر از این اجاره بهای بالا و دکوراسیون چند صد میلیونی که برای فست فودش هزینه کرده، تمایل داشت یک افتتاحیه پر سروصدا هم برای رستورانش برگزار کند؛ افتتاحیه ای که در آن چند بازیگر سرشناس سینمای ایران حضور داشتند و باعث شدند شب افتتاح، رستوران، از سوی ادارهی اماکن نیروی انتظامی پلمپ شود.
رقمی که برای اجارهی یک ملک تجاری در شرق تهران غیرقابل باور است؛ اما گویا مالک این فست فود به قدری متمول است که غیر از این اجاره بهای بالا و دکوراسیون چند صد میلیونی که برای فست فودش هزینه کرده، تمایل داشت یک افتتاحیه پر سروصدا هم برای رستورانش برگزار کند؛ افتتاحیه ای که در آن چند بازیگر سرشناس سینمای ایران حضور داشتند و باعث شدند شب افتتاح، رستوران، از سوی ادارهی اماکن نیروی انتظامی پلمپ شود.
خبر ازدواجش با علیرضا حقیقی، دروازهبان تیم پرسپولیس توسط خبرگزاری رسمی ایسنا منتشر شد. خبری که روز بعد در روزنامههای سیاسی کشور انتشار یافت و تا ماهها، هیچ یک از طرفین این خبر را تکذیب نکردند. این خبر سپس توسط الناز شاکردوست تکذیب شد.