حواشی «نگار عابدی» (6 حاشیه)
اِما دختر «نگار عابدی» از دوران کودکیاش به بازیگری علاقهمند بود و در این حرفه هم استعداد دارد. اولین بازیاش را هم وقتی دو سالش بود در فیلم سینمایی «یه حبه قند» انجام داد، هرچند نگار عابدی و پدرش هیچ کدام تمایلی ندارند که او وارد عرصه بازیگری شود. ولی اگر بخواهد وارد این حوزه شود هم مخالفت نمیکنند چون معتقدند افراد باید خودشان برای سرنوشتشان تصمیم بگیرند.
«نگار عابدی» به معضلی که این روزها برخی از بازیگران زن به آن دچار شدهاند اشاره کرد و گفت:
«نباید بازیگران زن ما از تشکیل خانواده و مادر شدن به خاطر ترس از دست دادن جایگاه شغلیشان بهراسند و به آن تن ندهند چرا که هیچ چیزی به اندازه داشتن یک خانواده سالم و شیرین نیست. نگار از ماجرای جدایی از همسرش «هدایت هاشمی» گفت و این که بعد از جدایی ترجیح داد مدتی را به خاطر دخترش با خانوادهاش زندگی کند. او نه از جداییاش یک کابوس شوم ساخت نه این که این موضوع را پنهان کرد؛ سر بسته اما با صداقت به این نکته اشاره کرد که گاهی افراد در زندگیشان تصمیم میگیرند مسیرهای جداگانهای را انتخاب کنند و باید به این تصمیم احترام گذاشت.
«نگار عابدی» همسر سابق «هدایت هاشمی» بازیگر است و یک دختر به نام اِما دارند.
نگار عابدی دربارهی ورود حرفهایاش به تئاتر میگوید: علاقهام به بازیگری از دوران كودكیام همراهم بود اما تا زمانی كه به 20 سالگی رسیدم فرصتی برای ابرازش پیدا نكردم. زمانی که دانشجوی سال اول دانشگاه در رشته زبان انگلیسی بودم، آگهی كلاس بازیگری در یكی از مجلات نظرم را به خودش جلب كرد؛ حس كردم الان وقت آن فرا رسیده كه بازیگری را به شكل جدی تجربه كنم. به همین خاطر در آن كلاس ثبتنام كردم؛ كار تدریس بازیگری در آن مجموعه برعهده مهتاب نصیرپور و رویا تیموریان بود، بعد از مدتی وقتی خانم نصیرپور علاقه و پشتكارم را در عرصه بازیگری دید مرا به همسرش محمد رحمانیان برای بازی در یك نمایش معرفی كرد. بعد از آن اثر به شكل جدی وارد عرصه تئاتر شدم و برایم به قدری این هنر جدی شد كه تا مدتها وسوسهای برای ورود به كار تصویر نداشتم.
نگار عابدی میگوید: من هم مانند دخترم از همان دوران كودكی به بازیگری علاقهمند بودم و با جدیت خاصی نمایشنامههای معروف دنیا را میخواندم. یادم است وقتی تنها 9 سالم بود تمام نمایشنامههای شكسپیر را خوانده بودم. در آن مقطع ما به واسطه شغل پدرم در شهر اهواز زندگی میكردیم و به همین خاطر میتوانستیم سایر شبكههای عرب زبان را هم بگیریم، من هم از این فرصت استفاده میكردم و تئاترهای معروفی نظیر «رومئو و ژولیت» كه از شبكه بیبیسی پخش میشد را تماشا میكردم. این در حالی بود كه برخلاف اِما، من در خانوادهای با علاقه به بازیگری بزرگ نشده بودم. هرچند مادرم دستی در نقاشی و طراحی لباس داشت، اما جو خانواده و به دنبال آن فامیلمان بیشتر تحصیلاتی بود و اكثر آنها در رشتههای مهندسی، پزشكی و معلمی فعالیت میكردند؛ به همین خاطر اصلا برایشان قابل باور نبود كه من بخواهم وارد عرصه بازیگری شوم.
نگار عابدی در مورد علاقهاش به تئاتر میگوید: برای من به قدری كار در عرصهی تئاتر جدی بود كه به بازیگری در تصویر حتی فكر هم نمیكردم و اگر پیشنهادی هم در این حوزه به من میشد آن را رد میكردم. یادم است برای ایفای نقش خانم كوچیك در سریال «پس از باران» از من دعوت شد؛ اما بهقدری بازی در تئاتر برایم مهم بود كه آن پیشنهاد را رد كردم. همین موضوع را در فیلم سینمایی «خیلی دور خیلی نزدیك» تكرار كردم. بیتردید اگر پیشنهاد بازی در سریال «پس از باران» را قبول میكردم مسیر بازیگریام بهطور كامل تغییر میكرد، هرچند گاهی خودم را به خاطر این تصمیم مورد پرسش قرار میدهم، اما از سویی فكر میكنم من زمانی وارد عرصه تصویر شدم كه جایگاهم در آن شكل گرفته بود و كسی نمیتوانست با یك نقش جایم را چندان تغییر دهد.