- منظوم
- هنرمندان
- ثریا قاسمی
- حواشی ثریا قاسمی
حواشی «ثریا قاسمی» (19 حاشیه)
«ثریا قاسمی»، و یادداشتی در مورد خاکسپاری مادرش «حمیده خیرآبادی»:
ثریا قاسمی نوشته اش را با نقل قولی از «ابوالحسن داودی» «برای خاکسپاری مرحومه خیرآبادی تصمیم گیری درستی نشد» آغاز کرده و در ادامه نوشته است:
«من می خواستم ایشان پس از پنجاه و چند سال تلاش اضطراب آلود برای رسیدن به مکان فیلمبرداری، با آرامش به مقصد همیشگی خود برسند. می خواستم همه لبخند دل نشین و زیبای ایشان یادشان بماند. می خواستم صدای خاص و مادرانه ای که می گفت: «اسدالله خان بیا چایی بخور!» در گوش ها باقی بماند. (دیالوگ مشهور نادره خطاب به محمدعلی کشاورز در سریال «پدرسالار»). می خواستم در لحظه های جنگ زندگی با مرگ، در لحظه تلاقی روشنایی با تاریکی، در لحظه پدیدارشدن نام حمیده خیرآبادی در جعبه بهشت زهرا، در لحظه برخورد خاک با صورت شیرین و چشم های خندان او، در لحظه ریختن گُل بر خاک خیس بانوی توانمند و خندان سینمای ایران، در لحظه گذاردن مقوایی بالای سر خاک به نام حمیده خیرآبادی که لایق گذاشتن شمش طلای همه عالم بود کسی نباشد. کسی نبیند. چراکه کسی باور نمی کرد این انسان پر از اشتیاق، پر از شور زندگی، پر از نشاط و شادمانی و هیجان زندگی، رضا داشته باشد با مرگ برود. او امید را دوست داشت. او زندگی را دوست داشت. کارش را دوست داشت. همکارانش را دوست داشت. مردم را دوست داشت. من چه طور می توانستم بگذارم مردمی که او را دوست داشتند، مردمی که او را مادر، خواهر، دوست و کمک دهنده خود می دانستند، ببینند چه طور خروار خروار خاک بر پیکر عزیزشان ریخته می شود. ای امان! خاک ها را بردارید. بگذارید برخیزد و بگوید که چه عاشقانه شما را دوست داشت.»
ثریا قاسمی نوشته اش را با نقل قولی از «ابوالحسن داودی» «برای خاکسپاری مرحومه خیرآبادی تصمیم گیری درستی نشد» آغاز کرده و در ادامه نوشته است:
«من می خواستم ایشان پس از پنجاه و چند سال تلاش اضطراب آلود برای رسیدن به مکان فیلمبرداری، با آرامش به مقصد همیشگی خود برسند. می خواستم همه لبخند دل نشین و زیبای ایشان یادشان بماند. می خواستم صدای خاص و مادرانه ای که می گفت: «اسدالله خان بیا چایی بخور!» در گوش ها باقی بماند. (دیالوگ مشهور نادره خطاب به محمدعلی کشاورز در سریال «پدرسالار»). می خواستم در لحظه های جنگ زندگی با مرگ، در لحظه تلاقی روشنایی با تاریکی، در لحظه پدیدارشدن نام حمیده خیرآبادی در جعبه بهشت زهرا، در لحظه برخورد خاک با صورت شیرین و چشم های خندان او، در لحظه ریختن گُل بر خاک خیس بانوی توانمند و خندان سینمای ایران، در لحظه گذاردن مقوایی بالای سر خاک به نام حمیده خیرآبادی که لایق گذاشتن شمش طلای همه عالم بود کسی نباشد. کسی نبیند. چراکه کسی باور نمی کرد این انسان پر از اشتیاق، پر از شور زندگی، پر از نشاط و شادمانی و هیجان زندگی، رضا داشته باشد با مرگ برود. او امید را دوست داشت. او زندگی را دوست داشت. کارش را دوست داشت. همکارانش را دوست داشت. مردم را دوست داشت. من چه طور می توانستم بگذارم مردمی که او را دوست داشتند، مردمی که او را مادر، خواهر، دوست و کمک دهنده خود می دانستند، ببینند چه طور خروار خروار خاک بر پیکر عزیزشان ریخته می شود. ای امان! خاک ها را بردارید. بگذارید برخیزد و بگوید که چه عاشقانه شما را دوست داشت.»
«ثریا قاسمی»، در سال ۱۳۹۵ در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به خاطر بازی در فیلم سینمایی «ویلاییها» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
«ثریا قاسمی»، با «رحیم برفراز» ازدواج کرده است. متاسفانه اطلاعاتی چندانی از زندگی خصوصی وی در دست نیست او دو پسر دارد که با «بهروز برفراز» پسرش زندگی میکند، از جدایی یا فوت همسرش خبری رسانه ای نشده است.
شهریورماه 95 روی صندلی «خندوانه» نشست. در این برنامه وی در گلایهای از مادرش بیان کرد: «او تمام عمرش کار میکرد، یا مشغول فیلمهایش بود و یا در تئاتر فعال بود، به همین جهت از طرفی واقعأ زندگی نمیکرد و سهم من بیشتر این بود که پیش مادربزرگم باشم. الان که به این سن رسیدم تازه میفهمم که همه چیز کار نیست و نباید این طور زندگی کرد ولی با همه اینها، مادرم با کارهایش دین خود را به جامعه ادا کرد.»
مهرماه 92 با تکذیب خبر فوتش، گفت: «دو روز است که مدام تلفن من زنگ میخورد و سراغم را میگیرند و شایعاتی را به راه انداختهاند که من مردهام! مگر جای کسی را تنگ کردهام که تا پایم را از این شهر بیرون میگذارم همه میگویند مردهام؟!»
وی دلیل انصراف داوطلبانهاش از یارانه نقدی را با وجود اینکه خود را بینیاز نمیداند، مفید نبودن آن برای جامعه دانست.
وی در خصوص وضعیت فیلمنامههای ایرانی گفت: «در این زمینه وضعیت خیلی خوبی نداریم. قصهها خیلی ضعیف هستند. به همین دلیل است که سینمای ما مشکل دارد چون نویسندهها جواناند و هنوز تجربه و جهانبینی خوبی ندارند و 10 سالی زمان میخواهد تا تجربه کسب کنند.»
او در سریال تاریخی «معمای شاه» با ایفای نقش «رییس گدایان»، شخصیتی متفاوت از نقشهای قبلیاش را تجربه کرده است.
آذرماه 95 او در گفتگویی بیان داشت که نمیداند اسکار سیاسی است یا خیر و سیاسی بودن و نبودن چنین جایزهای به کار و مشغله ثابت ذهنی یک بازیگر سینما و تلویزیون ربط پیدا نمیکند.
وی در آذرماه 95 در گفتگویی عنوان کرد که نوبل یا اسکار گرفتن نشانه رشد سینما و ادبیات نیست.
او دربارهی میزان مخالفت خود با شبکههای اجتماعی و به طور کلی تکنولوژیهای جدید گفت: «من با تکنولوژیهای جدید اصلا ارتباط ندارم، زیرا این همه گستردگی را نمیپسندم. من موبایل را هم بیش از کارکرد برقراری تماسش دوست ندارم.»
وی معمولا در کارهایی که بازی میکند برای جذاب شدن نقشش از تکیه کلام هایی استفاده میکند. برای مثال در سریال «در پناه تو» (1373) تکیهکلام «محمدم» مورد استفاده او بود. به گفته وی، با اضافه کردن واژه «م» به نام فرزند، تمام عشق و علاقه یک مادر به فرزندش به منصه ظهور درمی آید و با صلاحدید کارگردان در این فیلم از آن استفاده کرد.
وی در انتقاد به بازیگرانی که مهاجرت کرده اند گفت:
«اگر فضای هنری اینجا آلوده است، خب بروند و اخلاق خوب را در شبکههای ماهوارهای پیدا کنند. بروند و در محیط سالم فیلم و سریال بازی کنند! اما نکته اینجاست که اخلاق در وجود خود آدمی است؛ این خودمان هستیم که باید بیاموزیم چگونه برخورد کنیم که کسی جرأت طرح تقاضاهای غیراخلاقی را به خودش ندهد و اگر رفتارمان نادرست باشد هرجای دنیا که باشیم این نادرستی گریبانمان را میگیرد.»
«اگر فضای هنری اینجا آلوده است، خب بروند و اخلاق خوب را در شبکههای ماهوارهای پیدا کنند. بروند و در محیط سالم فیلم و سریال بازی کنند! اما نکته اینجاست که اخلاق در وجود خود آدمی است؛ این خودمان هستیم که باید بیاموزیم چگونه برخورد کنیم که کسی جرأت طرح تقاضاهای غیراخلاقی را به خودش ندهد و اگر رفتارمان نادرست باشد هرجای دنیا که باشیم این نادرستی گریبانمان را میگیرد.»
حرفهای که وی، خودش را وابسته به آن میداند کارگردانی و بازیگری صداست.
او اوایل دهه ۱۳۴۰ با گویندگی رادیو کار حرفهای خود را شروع کرد و سپس به تئاتر روی آورد.
او در اختتامیه هفدهمین جشنواره مراکز استانی صداوسیما عنوان «هنرمند ملی» را از آن خود کرد.
نام اصلی وی «مولود ملاقاسم» است.
او تا قبل از آغاز دههی هشتاد، در نقش مادران دلسوز و فداکار ظاهر میشد.
وی دختر حمیده خیرآبادی بازیگر است.